پایان خدمت (1394)

90 دقیقه ، مناسب برای +16
محصول کشور: ایران
تاریخ اکران: 1394/11/28

نخستین ساخته‌ی حمید زرگرنژاد توانست با شرکت در بخش رقابتی نگاه نو سی و دومین جشنواره فیلم فجر، سیمرغ بهترین بازیگر مرد را در این بخش کسب کند. این فیلم با ۲۲ لوکیشن که در شیراز، کوهستان و ماکو فیلمبرداری شد، ماجرای یک سرباز (امیر جدیدی) است که در روز‌های پایان خدمتش، مامور می‌شود تا متهمی به نام مینا (هدی زین‌العابدین) را به پزشکی قانونی در شیراز منتقل کند. اما در میانه‌ی راه مسیر و سرنوشت هر دو دچار تغییر می‌شود.

نخستین ساخته‌ی حمید زرگرنژاد توانست با شرکت در بخش رقابتی نگاه نو سی و دومین جشنواره فیلم فجر، سیمرغ بهترین بازیگر مرد را در این بخش کسب کند. این فیلم با ۲۲ لوکیشن که در شیراز، کوهستان و ماکو فیلمبرداری شد، ماجرای یک سرباز (امیر جدیدی) است که در روز‌های پایان خدمتش، مامور می‌شود تا متهمی به نام مینا (هدی زین‌العابدین) را به پزشکی قانونی در شیراز منتقل کند. اما در میانه‌ی راه مسیر و سرنوشت هر دو دچار تغییر می‌شود.

جوایز فیلم سینمایی پایان خدمت
جوایز فیلم سینمایی پایان خدمت
جوایز فیلم سینمایی پایان خدمت
فیلم سینمایی پایان خدمت در جشنواره های مختلف 1 بار کاندید شده اطلاعات بیشتر

پایان یک وظیفه

پایان خدمت فیلمی اجتماعی، ساخت ایران به کارگردانی حمید زرگرنژاد و نویسندگی بهروز افخمی محصول سال ۱۳۹۲ است. این فیلم در تاریخ ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ در سینماهای ایران اکران شده است. این فیلم ماجرای سربازی است در روزهای پایانی خدمتش و مشکلاتی که در جاده پیش رو دارد. او بر خلاف دستور مافوقش عمل می‌کند. مافوقی که با او رابطه‌ای صمیمی و پدرانه دارد. این امر باعث حوادث بعدی این فیلم می‌شود. پایان یک وظیفه ... پایان خدمت نمونه بارز عاشقانه ارامی است که بی هیچ ادعایی سعی بر نمایش ملودرامی از جنس عاشقانه های دهه پنجاه یا چهل دارد بن مایه فیلمنامه بر اساس روابط شکل گرفته بین سربازی به نام پوریا غزلباش (امیر جدیدی)و دختری به نام مینا (هدی زین العابدین )نگارش یافته است در ابتدای امر بد نیست اشاره ای به موضوع رده بندی سنی داشته باشم که امروز روز به عنوان ابزاری جهت تبلیغات کالای نمایشی,درجهت جذب مخاطب و ایجاد حس کنجکاوی مورد استفاده قرار میگیرد این در حالیست که عوامل سازنده اثر چرایی درج این موضوع را به گردن شورای پروانه نمایش میاندازند هر چه هست این موضوع سبب بالا رفت بحث فروش در اکران میگردد پایان خدمت فیلمیست که از این قاعده مستثنا نیست و با رده بندی سنی بالای پانزده سال میباشد این در حالیست که این فیلم هیچ محتوای نامناسب برای گروه سنی زیر پانزده سال را دارا نمیباشد اساسا فیلم بدون هیچ پیش در امد قابل توجهی به صورت کاملا پرشتاب به سمت بحران یا همان اتفاق اصلی حرکت میکند به عبارتی ده دقیقه ابتدایی پروژه زمان مناسبی جهت شناخت و همذات پنداری مخاطب نیست سوال :چرا پر شتاب ؟ پاسخ را اینگونه به عرض میرسانم این موضوع دلایل زیادی را شامل میگردد یکی از این دلایل بحث نوع ژانر فیلم میباشد به طور کلی ژانر معمایی و راز الود از ان دست ژانر هاییست که در ان فیلمنامه نویس موظف است اطلاعاتی را به مخاطب خود ارایه دهد نکته مهم اینجاست که شیوه ارایه اطلاعات اگر : ۱:خیلی کند و اهسته باشد مخاطب به مرور از فیلم خسته شده و ان را رها میکند ۲:اگر خیلی سریع باشد کلیه راز و رمز های فیلم تا قبل از پایان ان بر ملا میگردد لذا مخاطب دلیلی نمیبیند تا ادامه فیلم را دنبال کند بر این اساس شیوه ارایه اطلاعات باید به صورت قطره چکانی و با سرعتی معقول طوری ارایه گردد که تا لحظه پایان مخاطب را همراهی کرده و به نوعی کل فضای فیلم را پوشش دهد پر واضح است راز الود بودن پایان خدمت تنها به بحث محتوای داستانی ان مربوط نمیگردد و بخش عمده ای از ان ابهام در شخصیت پردازی کاراکتر های اصلی میباشد به عبارتی تنها ابزار فیلمنامه نویس برای جلب نظر مخاطب پرداخت پرشتاب بحران قصه میباشد بخش ناچیزی از فیلم را کمدی از نوع کلامی و لفظی شامل میگردد ضمن اینکه ما دو کاراکتر سرباز به نام های لطیف و جعفر را داریم که هیچگاه این دو نمیتوانند در دیالوگ مخاطب خود را از حیث شخصیت پردازی اغنا کنند هر چه هست خرده اکت هاییست که به نوعی دال بر حال و احوال درونی انها ناشی از اتفاق پیش امده میباشد یکی از بازی های خوب بدون شک متعلق به امیر جدیدی است که به درستی شخصیت و هویت جدید خلق کرده است فی الواقع تمام تمرکز فیلم روی بحث شخصیت پردازی سرباز غزلباش (امیر جدیدی)تحت تاثیر این اتفاق میباشد پسری روستایی که دو هفته قبل از پایان خدمتش تصمیم به فرار با دختری به نام مینا را میگیرد که به جرم مفاسد اجتماعی بازداشت شده است موردی که ریتم داستانی فیلم را از نگاه مخاطب به شدت دچار افت میکند همان تک گره بودن قصه میباشد این بدین معناست که ما برای ارایه یک خط داستانی پر زور و قدرتمند نیاز داریم به غیر از گره اصلی گره های فرعی ای هم در کار شاهد باشیم این گره ها در نهایت به گره اصلی در جایی متصل میشوند اما هر چه هستند حضورشان روی روند فیلم و بالا رفتن والیوم بحران قصه تاثیر گزار است حمید زرگر نژاد در بحث کارگردانی نسبتا موفق عمل کرده است چرا که بخش زیادی از فیلم را پلان های حادثه ای شامل میشود به تشخیص کارگردان و به درستی کلیه پلان های فرار دوربین روی دست و با یک لرزش محسوس جهت القای حس حادثه انجام میگردد در بحث ری اکت های احساسی مدیوم یا کلوز اپ های خوبی را نیز شاهد میباشیم گاها در بحث شیوه حرکت دوربین پیش میامد که در برخی پلان ها مثل پلان رستوران چرخش های دوربین با کمی اغراق و خارج از معنا اتفاق میافتد ضمن اینکه باید اشاره داشت در ابتدا اغراق در پخش صدای بک گراند را شاهد بودیم که به نوعی کاملا فضای کمدی به کار داده بود کمدی بی پایه و اساسی که از اواسط فیلم رها میگردد به عبارتی نه امدنش توجیحی دارد نه رفتنش .فقط امده است تا زمان فیلم را پر کند های انگل و لو انگل های کاملا بدون معنا و غلطی را شاهد هستیم اینکه نمای ما آی لول باشد یا های انگل یا لو انگل (فارغ از بحث زیبایی شناسی )همگی باید در جهت القای درست طبیعت زندگی کاراکتر ها به کار گیرد به طور مثال زمانیکه ما یک فیلم جنگی میسازیم نمایی که در ان قهرمان فیلم تیر میخورد را عموما به صورت لو انگل میگیریم تا ابهت و بزرگی ان شخص را در قاب تصویر به نمایش در بیاوریم قویا عرض کنم تنوع موسیقی بک گراند در این اثر بیداد میکند و همین امر باعث شده تا بر اساس نوع پلان موسیقی ای را شاهد باشیم که تماشاچی را بیش از پیش با حس و حال کاراکتر ها همراه کند فاصله طبقاتی موضوعی نیست که بشود از ان ساده گذشت بارها و بارها در انواع و اقسام فیلم های ساخته شده این موضوع مورد بررسی قرار گرفته است پایان خدمت نیز در بخش زیر لایه داستانی خود در بحث شیوه ارتباطی این دو شخص این موضوع را ارزیابی میکند فی الواقع مینا و غزلباش دو نفر از دو دنیای متفاوت هستند که به اشتباهی و به اصرار و پافشاری سرباز غزلباش در مسیرزندگی هم قرار گرفته اند اینکه ما از گذشته انها اطلاعی نداریم هم ضعف بزرگ دیگر فیلم در بحث روایت قصه میباشد در ادامه بهروز سعی دارد با اضافه کردن گره هایی به دل قصه ریتم بخش داستانی فیلم را برگرداند اما واقعیتش گره ها خیلی زود از بدنه داستانی قصه محو شده و به فراموشی سپرده میشوند مثل ماجرای ایست بازرسی .یا کشته شدن راننده تاکسی و.... مشکل بزرگی که پایان خدمت را دچار اسیب جدی در بحث محتوا کرده است بحث قهرمان محوری در دل قصه میباشد بدین معنا که شیوه نگارش افخمی به صورتی میباشد که در ان غزلباش نقش قهرمان قصه و شخصیت محوری ان را بازی میکند اما دکوپاژ و پلان بندی و قاب بندی های تصویر و این موضوع را به یاد ما نمیاورد ضمن اینکه پایان فیلم بامرگ وی به اتمام میرسد که این خلاف اصول اولیه سینمای کلاسیک یا قهرمان محور است در بحث زیبایی شناسی لانگ شات های خوب منظره را شاهد هستیم یکی دیگر از بازی های خوب بدون شک متعلق به سعید راد بزرگوار میباشد که استادانه نقش خود را ایفا کرده است اما باید به این موضوع توجه داشت که سعید راد در نقش افسر نگهبان پاسگاه علیرغم پتانسیل بالایش به خوبی مورد استفاده قرار نمیگیرد بدین منظور که انتظار میرفت سعید راد نقش مفید تر و موثر تری در قصه داشته باشد یکی از دیالوگ های جالبی که از این فیلم به یاد دارم : غزلباش:(پشت تلفن )با من فرار میکنی یا میخوای از دستم فرار کنی ؟ گذشته شخصیت مینا هیچگاه شفاف و روشن نمیگردد برای مثال ما از ناصر و پدر وی حرف هایی میشنویم بی انکه به ریز شخصیت هایشان ورود,کنیم همانطور که قبلا عرض شد فاصله ورود و خروج گره های میانی به حدی کم میباشد که به نوعی مارا یاد پلان های زاید میاندازد یک کابوس را به صورت سایه وار در قصه شاهد هستیم اصالت وجودی کابوس معنا و مفهومی ندارد اما این کابوس جذابیت بصری و سینمایی دارد چون : ۱:خفگی بخشی از صدای بک گراند و بزرگنمایی صدای مورد نظر جهت القای حس هیجان ۲:بازی خوب و طبیعی سیاه لشگر ها ۳:بازی جذاب سعید راد و تقطیع پلان و دکوپاژ خوب ۴:تروکاژ خوب بصری دیالوگ خوب بعدی که به خاطر دارم ماجرای طلاق عاطفی است که ازدواج الزاما مقید به نوشتن و طرح موضوع روی برگه و امضا نیست بلکه زمانیکه دو نفر بهم قول داده اند یعنی با هم ازدواج کرده اند پلان هایی از فیلم همانند چانه زنی غزلباش با راننده تاکسی در تهران برای سفر به ماکو را شاهد هستیم که این پلان ها باعث شده کار جذابیت مناسبی پیدا کند پایان خدمت در دسته گروه فیلم های جاده ای قرار میگیرد منتها این جاده ای بودن به معنای ایستگاه ایستگاه بودن ان نیست بدین معناست که عمده محتوای داستانی ان در جاده و به صورت تک گره میگذرد در پایان بد نیست اشاره ای به جمله عجیب و غریب مینا به غزلباش داشته باشم مینا به یک باره دست از سفر با غزلباش میکشد و به او میگوید گم شو یا جمله عجیبی که میگه اونا از توام وحشی ترند ! این سوال در ذهن مخاطب شکل میگیرد زمانیکه این دو عاشقانه بدون بازگشتی را کنار هم داشتند چگونه میتوان از یک نفر با تمام فداکاری هایش این میزان نفرت داشت جمع بندی نهایی: پایان خدمت پایان یک وظیفه میباشد عشقی که هیچگاه توسط معشوق درک و باور نمیشود لیلی ومجنونی که جاده ای یک طرفه تا ناکجا اباد را طی میکنند و همه اینها به بهای کمی بودن است فقط

سایر اطلاعات فیلم پایان خدمت

حاشیه ها
  • حمید زرگرنژاد کارگردان این فیلم طی مصاحبه‌ای در خصوص چگونگی ایده ساخت این فیلم گفت : «ایده ساختن این فیلم از زمان سربازی من در پاسگاه قصردشت شیراز شکل گرفت. تمام اتفاقات و حتی اسامی افراد در این فیلم واقعی است.»

  • این فیلم به «منو کجا می‌بری؟» تغییر نام داده بود اما با نام «پایان خدمت» اکران عمومی خودش را آغاز کرد.

  • یک سکانس مهم و کلیدی در انتهای این فیلم سانسور شد.

  • این فیلم نخستین تجربه‌ی بلند سینمایی حمید زرگرنژاد در مقام کارگردان است.

اطلاعات تکمیلی
مشخصات فنی
زمان :

90 دقیقه

داستان

نخستین ساخته‌ی حمید زرگرنژاد توانست با شرکت در بخش رقابتی نگاه نو سی و دومین جشنواره فیلم فجر، سیمرغ بهترین بازیگر مرد را در این بخش کسب کند. این فیلم با ۲۲ لوکیشن که در شیراز، کوهستان و ماکو فیلمبرداری شد، ماجرای یک سرباز (امیر جدیدی) است که در روز‌های پایان خدمتش، مامور می‌شود تا متهمی به نام مینا (هدی زین‌العابدین) را به پزشکی قانونی در شیراز منتقل کند. اما در میانه‌ی راه مسیر و سرنوشت هر دو دچار تغییر می‌شود.

اطلاعات بیشتری دارید؟ ما را در کامل کردن اطلاعات این اثر کمک کنید به روز رسانی اطلاعات، بازیگران و عوامل فیلم سینمایی پایان خدمت

آخرین مشارکت های کاربران