خشکسالی و دروغ (1395)

90 دقیقه ، مناسب برای تمام سنین
تاریخ اکران: 1395/07/07

دومین ساخته‌ی پدرام علیزاده با اقتباس از نمایشنامه‌ای به همین نام نوشته‌ی «محمد یعقوبی»، شک و تردیدها و مشکلات بین دو زن و مرد را به تصویر می‌کشد که در نهایت به فاجعه منجر می‌شود. امید به همراه همسرش آلا و آرش برادر همسرش در مهمانی حضور دارند. میترا همسر سابق امید با او تماس می‌گیرد و می‌گوید که به کمک امید احتیاج دارد. امید با او قرار می‌گذارد و اتفاقات بعدی رقم می‌خورد.

دومین ساخته‌ی پدرام علیزاده با اقتباس از نمایشنامه‌ای به همین نام نوشته‌ی «محمد یعقوبی»، شک و تردیدها و مشکلات بین دو زن و مرد را به تصویر می‌کشد که در نهایت به فاجعه منجر می‌شود. امید به همراه همسرش آلا و آرش برادر همسرش در مهمانی حضور دارند. میترا همسر سابق امید با او تماس می‌گیرد و می‌گوید که به کمک امید احتیاج دارد. امید با او قرار می‌گذارد و اتفاقات بعدی رقم می‌خورد.


فاجعه ای به نام دروغ

خشکسالی را میتوان تابو شکن بزرگ سینمای ایران قلمداد کرد فیلمی که دقیق تر از قبل به واکاوی روابط چه در بحث زندگی زناشویی چه روابط ملو تر یعنی دوستی های دختر و پسری میپردازد از طرفی دیگر به نظر میاید پاشنه اشیل یا نقطه ضعف بزرگ این فیلم بحث خود سانسوریست که این فیلم در خود دارد نمونه اش وایپ یا محو های تصویری نامفهوم میباشد که در طول زمان نمایش فیلم مشاهده میشود اما از همه این حرفا که بگذریم باید به جسارت پدرام علیزاده کارگردان جوان کشورمان افرین گفت چرا که موضوعی که فیلمنامه این فیلم در برمیگیرد همچون حرکت روی لبه تیغ میباشد که یک سمت سقوط است و سمت دیگر تعالی و نقطه اوج میباشد انتخاب اسم خشکسالی و دروغ برگرفته از دیالوگی است که میتوان ان را در اواسط فیلم از زبان آرش (محمد رضا گلزار )شنید آرش:اهورا مزدا این کشور را از دشمن و خشکسالی و دروغ نجات بده جمله ای که بخش اولش یعنی دشمن از اسم فیلم به دلایل ممیزی پاک گردیده است که اگر بود میتوانست به نوعی کنایه سیاسی به وضع حال جامعه ما قلمداد گردد در ادامه شاهد خواهیم بود که محمد یعقوبی عزیز نویسنده این پروژه حتی با کلمه خشکسالی هم کاری ندارد و تمام تمرکز فیلم روی وجوه معنایی واژه دروغ و به چالش کشیدن روابط تحت تاثیر همین کلمه است اگر بخواهم ساختار کلی فیلمنامه را در سه پرده برای شما نمایش دهم باید به عرض برسانم پرده اول :ارامش پرده دوم:بحران پرده سوم:بحران نکته قابل توجه اینجاست که زمان زیادی از فیلم صرف نمایش یا به رخ کشیدن جزییات روابطیست که هیچ کدام خبر از پردازش شخصیت یا کاراکتر های قصه نمیدهد به عبارت دیگر حلقه بحرانی قصه خیلی دیر و در زمان مهمانی تولد امید(علی سرابی ) اغاز میگردد جایی که همسرش میترا شروع به واگویی مسایلی میکند که خبر از رابطه مخفی وی با آلا (پگاه اهنگرانی)میدهد اینطور به عرض میرسانم که محمد یعقوبی ازروابطی سخن به میان میاورد که هریک به نوعی گره ای از چندین گره رابطه قبلی میباشد فی الواقع وی در طول پروژه تنها به طرح مسایل بدون ارایه راه حل میپردازد که البته نمیتوان به این قسمت ایرادی وا داشت چرا که سینما در بهترین حالت میتواند مشوق یا بازدارنده موضوعی باشد به معنای ساده تر خشکسالی و دروغ همانند کلاس روانشناسی ای میباشد که سعی دارد برای اولین بار تاکید میکنم برای اولین بار به صورت دقیق به واکاوی مسایل و مشکلات زندگی زناشویی بپردازد حتی این قضیه تا جایی پیش میرود که عمده بحث فیلمنامه روی بحث همخوابگی یا همبستری میترا و امید متمرکز میگردد درست جایی که تماشاچی با دو دنیای متفاوت از زن و مردی اشنا میشود که هر دو سعی به پایبند بود ن به اصول اخلاقی خود و حفظ زندگی زناشویی خود دارند یکی با فرار از رابطه و پناه بردن به دوست مجردش (ارش )و دیگری رو به مشاوره های پر اشتباه دوست جوانش (گیتی )میاورد فی الواقع گیتی و ارش نقش همان مهره های نجات بخشی را بازی میکنند که قرار است امید و میترا را به ارامش برسانند محمد یعقوبی با انتخاب گیتی..... خانومی که به تازگی از همسر خود جدا شده زندگی و روابط این دو را چالشی تر میکند به عبارت دیگر میتوان نتیجه گرفت حلقه های بحرانی قصه در دل همین اتفاقات شکل میگیرد اما نباید فراموش کرد که خشکسالی و دروغ برگرفته از تیاتری با همین نام است که چندین و چند با ر هم در نمایش خود با استقبال عموم رو به رو گشته هم اینکه کستینگ و بازیگرانش دستخوش تغییر شده اند تیاتری که به اذعان بسیاری از منتقدان برجسته نمایش موفق و درخوری داشته است سوالی که میتوان مطرح کرد این است چرا محمد یعقوبی تصمیم به تغییر مدیوم پروژه خود میگیرد و چرا این ریسک را قبول میکند ؟ به بیان ساده تر آیا یک نمایشنامه خوب الزاما یک فیلمنامه خوب هم خواهد بود ؟حداقلی ترین نتیجه که میتوان از این پروژه داشت این است که طیف خاصی از علاقمندان به سینما جذب کم و کیف خشکسالی گشتند و طیفی دیگر معتقد بودند فیلم به شدت کسل اور و خسته کننده است اما با همه این اوصاف بنده همیشه از حرکت های نو به خاطر وجود و حضور جسارت توامانش حمایت میکنم و حتی در غیاب تماشاچی ها میایستم و تمام قد برایش دست میزنم در بحث بازی ها باید اشاره کنم که همگی به یک اندازه خوب یا ضعیف نیستند به عقیده من بهترین بازی را بدون شک علی سرابی دارد و بدترین بازی را نقش مقابلش خانوم آیدا کیخایی (میترا)شخصی که به میزان زیادی اکت چهره دارد و هنوز نتوانسته با تغییر مدیوم صورت گرفته به خوبی اداپته گردد یکی از مشکلاتی که به عقیده من فیلمنامه خشکسالی را پاره پاره و از هم گسیخته میکند کمدی بیش از حد کار است بدین معنا که اگر پدرام علیزاده میتوانست در بحث اجرا حداقل والیوم اکت کمیک بازیگران را کمی پایین بیاورد فیلم قابل فهم تر و روابط قابل درک تر میشد جهت تکمیل عرایضم بد نیست به عرض برسانم که بنده با کمدی توامان خشکسالی مشکلی نمیداشتم اگر به همان کمدی کلامی بسنده میکرد و اغراق بیش از حد در پرداخت روابط دیده نمیشد ابتکار جالبی که یعقوبی در طول پروژه داشته است استفاده از واژه بیست و چند به جای تمام واژگانی است که به نوعی خط قرمز ارشاد به شمار میروند این یکی از همان خود سانسوری های فیلم میباشد که تکرار بیش از حد ان ریتم فیلم را میاندازد همانطور که شما مستحضر هستید سینما یعنی تصویر و تصویر معنای زندگی میدهد به عبارت دیگر کارگردان باید طوری پلان ها را از دریچه دوربین به نمایش در بیاورد که مخاطب میزان حداکثری همذات پنداری با کاراکتر قصه را داشته باشد به بیان ساده تر حرف اول را منطق میزند اساس خشکسالی و دروغ بر پایه فلش بک هاییست که هیچکدام منطق رفت و برگشتی درستی ندارند بدین معنا که از جایی که فلش بک شروع میشود تا جایی که به زمان حال برمیگردد ما هیچ منطق درستی را در مسیر رفت و برگشتی اش شاهد نیستیم معمولا فلش بک ها با کلوز اپ چهره شروع و در نهایت به کلوز اپ و مدیوم کلوز کاراکتر برمیگردد در هزار توی قصه خشکسالی ما با واژه ریتا اشنا میشویم واژه ای که نشان از یک گذشته و یک خاطره سازی جذاب بین امید و میترا دارد نیاز میبود به این موضوع توجه بیشتری میشد چرا که بعدا همین موضوع دستمایه ای برای پایان بندی قصه میشود باید به عرض برسانم که علیرغم فضا سازی قصه ...عملا موسیقی بک گراند عنصری است که کمترین نقش را در جهت القای حس به مخاطب دارد قاب بندی ها کاملا تلویزیونی است و گه گاهی جامپ کات هایی را شاهد هستیم که ریتم قصه را دچار افت میکند در پایان باید عرض کنم خشکسالی و دروغ پر حاشیه ترین بی حاشیه سینمای ایران میباشد فیلمی که ضمن واکاوی روابط سعی به طرح مسایلی دارد که مدت ها به ان بی توجهی شده بود چهار سالی که اگر یک سالش برمیگشت شاید سرنوشت فروش این فیلم بهتر میبود علی ای حال در صورت تمایل با خرید نسخه اورجینال حمایت بفرمایید

سایر اطلاعات فیلم خشکسالی و دروغ

گیشه
میزان فروش:

2,468,323,000 تومان

جملات ماندگار
  • آیدا کیخایی : «ببين ترک‌ها يک ضرب المثل دارن می‌گن براي پسنديدن يک دختر در سه حالت بايد ديدش! وقتی از خواب بيدار شده، وقتی از حموم اومده و وقتی گريه کرده. تو در کدوم حالتا ديديش؟»

  • محمدرضا گلزار : «من؛ !تو هيچکدوم...آره هيچکدوم!»

اطلاعات تکمیلی
مشخصات فنی
زمان :

90 دقیقه

داستان

دومین ساخته‌ی پدرام علیزاده با اقتباس از نمایشنامه‌ای به همین نام نوشته‌ی «محمد یعقوبی»، شک و تردیدها و مشکلات بین دو زن و مرد را به تصویر می‌کشد که در نهایت به فاجعه منجر می‌شود. امید به همراه همسرش آلا و آرش برادر همسرش در مهمانی حضور دارند. میترا همسر سابق امید با او تماس می‌گیرد و می‌گوید که به کمک امید احتیاج دارد. امید با او قرار می‌گذارد و اتفاقات بعدی رقم می‌خورد.

اطلاعات بیشتری دارید؟ ما را در کامل کردن اطلاعات این اثر کمک کنید به روز رسانی اطلاعات، بازیگران و عوامل خشکسالی و دروغ