سایه (1395)

90 دقیقه ، مناسب برای تمام سنین
محصول کشور: ایران
تاریخ اکران: 1395/06/30
کارگردان: مسعود نوابی
سوپر استارها: رضا کیانیان

یک درام اجتماعی-عاشقانه با رویکردهایی ماورایی و بازی‌های روان، داستان پسر و دختری را روایت می‌کند که تصمیم به ازدواج دارند اما با مخالفت پدر دختر روبرو می‌شوند. آن‌ دو پس از تلاش فراوان موفق به گرفتن حکم عقد از دادگاه می‌شوند. دختر خانه را ترک می‌کند تا پس از جاری شدن صیغه‌ی عقد دائم زندگی خود را شروع کنند. اما در راه اتفاقات به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد.

یک درام اجتماعی-عاشقانه با رویکردهایی ماورایی و بازی‌های روان، داستان پسر و دختری را روایت می‌کند که تصمیم به ازدواج دارند اما با مخالفت پدر دختر روبرو می‌شوند. آن‌ دو پس از تلاش فراوان موفق به گرفتن حکم عقد از دادگاه می‌شوند. دختر خانه را ترک می‌کند تا پس از جاری شدن صیغه‌ی عقد دائم زندگی خود را شروع کنند. اما در راه اتفاقات به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد.


حادثه و معنای زندگی

سایه فیلمی به کارگردانی مسعود نوابی، نویسندگی سعید رنجبر و وانا همتی و تهیه‌کنندگی بهنام شهیدی ساختهٔ سال ۱۳۹۴ است. این فیلم در تاریخ ۳ شهریور ۱۳۹۵ در سینماهای ایران اکران شده است خلاصه داستان این فیلم داستان پسر و دختری است که قصد دارند با یکدیگر ازدواج کنند اما با مخالفت پدر روبرو می‌شوند… بازیگران : رضا کیانیان پدرام شریفی دیبا زاهدی فاطمه گودرزی شبنم مقدمی ثریا قاسمی محمود مقامی امیرضا زرین‌بخش مهدی موسی‌خانی چند کلامی در باب فیلم سایه سایه از ان دست فیلم هاییست که علیرغم کمی و کاستی های فراوانش اما میتوانست از اقبال و توجه گیشه بهتری برخوردار باشد اما نشد انچه که باید میشد علی ای حال بنده مهیار محمد ملکی در خدمتتان هستم تا نگاهی تحلیلی به سایه کار پنجم سینمایی از مسعود نوابی داشته باشم از نگاه بنده مسعود نوابی شصت و شش ساله از ان دست کارگردان هاییست که خیلی پر کار نبوده یا به عبارت دیگر کار ارزنده و درخشان جالب توجه در پرونده کاریش وجود ندارد از میان هشت پروژه سریالی ایشان از سال ۷۵ تا کنون میتوان از دردسر والدین با بازی مهران مدیری و فاطمه گودرزی محصول سال ۸۰ نام برد و از میان پنج کار سینمایی ایشان میتوان همین کار سایه را نام برد که اولی از استقبال مردمی خوبی برخوردار بود اما بیاییم سر قصه ببینیم سایه چی میخواست بگه ؟ باید عرض کنم تمرکز اصلی سعید رنجبر و انا همتی در مقام فیلمنامه نویس روی یک موضوع به صورت عمده بوده است و ان موضوع بحث تقدس در عشق است یعنی میخواد انقدر با این موضوع بازی کند که پدیده عشق را به شکل یک حماسه غیر زمینی از جنس شیرین و فرهاد یا لیلی و مجنون نمایش دهد اما سوال اصلی اینجاست واقعا فیلمنامه نویسان چقدر موفق بوده اند ؟ قصه از باب مسایل تکنیکی در زمینه فیلمبرداری یا حتی تدوین هیچ تمهیدات خاصی به خودش نمیبیند این بدین معناست که هیچ روح تپنده و تکان دهنده ای در دل قصه حضور ندارد تا مخاطب را به درستی با خود همراه کند به عبارتی میتوانم اینطور عرض کنم از باب زیبایی شناختی و شکل حماسه مسعود نوابی در سکانس پایانی به شکل شگفت اور و غیر قابل باوری جالب توجه کار میکند اما در بقیه جاها ضعف بسیار دارد یعنی اون چیزی که قصه رو نگه داشته یک مقداری بازی و تمهیدات خاص در سکانس پایانی است که در ادامه بیشتر در رابطه اش حرف میزنم سایه را میتوان به سه بخش تقسیم کرد : بخش اغازین :در بخش ابتدایی با یک داستان بسیار کلیشه ای و عاشقانه رو به رو میشیم دخترو پسری که همدیگه رو میخوان اما پدر مخالفت میکنه این وسط باید در مورد ساجدی (رضا کیانیان )پدر سایه بیشتر میفهمیدیم و با شخصیتش بیشتر اشنا میشدیم که متاسفانه فیلم این بستر رو برای مخاطب خودش فراهم نمیکنه سه کاراکتر مهم داریم سایه (دیبا زاهدی ):به عنوان نقش اصلی و قهرمان قصه ورود میکند اما نه شمایلی از قهرمان بودنش در قصه دیده میشود و نه اینکه ما او را خوب میشناسیم یعنی خرده اکت و خرده پلان هایی جهت شخصیت پردازی وی در دل قصه مشاهده نمیشود نفر دوم سهیل (پدرام شریفی ):ایشون تا حدی نقششو در اورده اما هنوز انقدر خوب نیست که بر بازیش مهر تایید بزنیم نفر سوم سرهنگ ساجدی (رضا کیانیان ):مرد نظامی که روی دخترش تعصب فراوان دارد و همسرشم فوت کرده است کل اطلاعات ما در رابطه با این شخصیت همین است پر واضح است کافی نیست و فیلمنامه ضعف دارد فیلم روی بازی این سه نفر و قصه این سه نفر اتفاق میافتد در واقع بخش ابتدایی کار میخواد بگه این دو تا همو دوست دارند پدر اجازه نمیدهد همین و السلام اساسا قبل همه این موارد باید این سوالو مطرح کرد که پدر سایه با همه حساسیت زیاد ش که همه از سر دلسوزیست چرا باید نماینده فکری پدرانی قلمداد بشه که دختر از خانه فرار میکند یعنی میخوام اینو بگم این دوست داشتن و مخالفت پدر به تنهایی نمیتونه عامل درستی در فرار دختر از خانه باشد اگر عوامل دیگرم بوده پس چرا در بحث پیش در امد به پرداختش توجه نشده است حادثه اصلی در دقیقه ۱۷ اتفاق میافتد با یک تقطیع پلان و میزانسن و موسیقی خوب میریم که یک شوک و یک تکان را در قصه ببینیم خب چه اتفاقی میافته ؟ اون تصادف هولناک که جلوه های ویژه خوبی هم ندارد بعد بازخورد پدر در صحنه حادثه را میبینیم و بعد ی جامپ کات داریم به داخلی مترو و سر خون الود پسر و ماجراهای بعدش فیلمنامه نویسان میتوانستند با بحث راز الود بودن اصل واقعه که همون تصادفه بیشتر بازی کنند منظورم تعلیق حول این موضوع که سهیل دچار توهم شده است یا خیر اما به جای ان چیزی که میبینیم رو کردن پارامتر هاو سرنخ هاییست که به صورت خیلی شفاف معما را حل کرده و راز را برملا میکند گره ای که میتوانست تا دقیقه پایانی فیلم را همراهی کند خب بعدش چه اتفاقی میافته ؟ از اینجا به بعد تکرار مکررات یا همان سناریو های تکرار شده فیلم های هالیوودی را شاهد هستیم مسلما در رابطه با بحث سینما و پروداکشن تکرار سناریو به شرط یک پرداخت درجه یک چیز بدی نیست اما واقعا چقدر پرداخت نو و جدید است ؟ اینگونه پاسخ میدهم هیچ پرداخت نویی وجود ندارد تماما تکرار شده همان سناریو هاست منتها اینبار به شکل محدود و بسته میباشد محدود و بسته بودن یعنی عدم توجه به المان های اصلی قصه مثل شفافیت در والیوم عاشقی که اگر این موضوع به خوبی و بدون محدودیت کار میشد قطعا نتیجه بهتر میشد در زمینه دیالوگ نویسی هیچ نو اوری و خلاقیتی مشاهده نمیشود ضمن اینکه بازی ها هم خیلی قوی و کارشده نیست تا انجا که جناب کیانیان به نظرم بازیشان اصلا خوب نیست و خانم ثریا قاسمی هم فقط تکرار تیپ های گذشته شان هستند در زمینه موسیقی باید این موضوعم در نظر داشت که گاهی انقدر هست که هیچ منطقی در حضورش دیده نمیشود بریم سر وقت سکانس طلایی و پایانی : باید عرض کنم این سکانسم در بحث محتوایی و حتی پرداخت چیزی غیر از تکرار نیست اما حضور بعضی المان ها باعث شده که در بعد احساسی جذاب گردد ۱:تقطیع پلان ها ۲:تکنیک اسلوی درست ۳:تکنیک اکو در صدا ۴:بازی خوب و قابل باور پدرام شریفی و گریه های بی امانش ۵:بازخورد سایه در ان دنیا همه این موارد باعث شده که سکانس پایانی طلایی و درست قلمداد گردد جمع بندی نهایی : سایه میبایست طوری نگاشته و پرداخت میشد که از نگاه مخاطب ان شکل حماسی و به یادماندنی خودش را حفظ میکرد اما چیزی که ما شاهدش هستیم حتما یک شوخی عاشقانه بیش نیست در هر حال سایه هیچگاه روی یک خط صاف و به شکل قانونمند حرکت نکرده است به این معنا که ما ابتدا یک بازه زمانی را با سهیل قصه جلو میریم بعد داستان شیفت میکنه روی مامور اگاهی و بعد ماجرای خانم دکتر این موضوعات زمانی زیبا میشد که به هر کدام از این شخصیت ها در حد و اندازه شان توجه میشد یعنی اون مامور یک داستان با ریتم پلیسی خوب رو میبرد جلو یا مثلا اون خانم دکتر بعد از باور به درستی حرف سهیل برای عقاید خود میجنگید و ما بحث قهرمان محوری رو در زندگی خانم دکتر میدیدیم به نظرم میاد شیوه پرداخت خیلی سرسری و هول هولکی و پر شتاب است بن مایه قصه بد نیست اما همانطور که عرض کردم پرداخت پر اشتباه است

سایر اطلاعات فیلم سایه

گیشه
میزان فروش:

110,424,000 تومان

حاشیه ها
  • این فیلم نخستین تجربه‌ی پدرام شریفی برای بازی نقش اول در یک فیلم سینمایی بلند است.

اطلاعات تکمیلی
مشخصات فنی
زمان :

90 دقیقه

رنگ:

رنگی

داستان

یک درام اجتماعی-عاشقانه با رویکردهایی ماورایی و بازی‌های روان، داستان پسر و دختری را روایت می‌کند که تصمیم به ازدواج دارند اما با مخالفت پدر دختر روبرو می‌شوند. آن‌ دو پس از تلاش فراوان موفق به گرفتن حکم عقد از دادگاه می‌شوند. دختر خانه را ترک می‌کند تا پس از جاری شدن صیغه‌ی عقد دائم زندگی خود را شروع کنند. اما در راه اتفاقات به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد.

اطلاعات بیشتری دارید؟ ما را در کامل کردن اطلاعات این اثر کمک کنید به روز رسانی اطلاعات، بازیگران و عوامل فیلم سینمایی سایه

آخرین مشارکت های کاربران