استفاده از ادبیات بیآنکه فیلمساز بخواهد از آن استفاده ابزاری یا پُزِ روشنفکری بدهد باعث شده تا «مفت آباد» یک اثر امیدوارکننده در مسیر ادبیات و سینما باشد.
توجه: خطر لو رفتن داستان فیلم
درگیری ذهنی میان تماشاگر با فیلم اولین ویژگی «مفت آباد» است. اساسا این درگیری چند روزی طول میکشد، شاید این ویژگی را سایر فیلمها نداشته باشند یا این که تعداد آنها محدود باشد اما فضا و موقعیت «مفت آباد» با آن تعلیق به جایش میان کمدی و درام قصهیی را برای تماشاگر تعریف میکند که اگر چه در حین دیدن فیلم امکان خندیدن به بعضی از تکهپرانیها و موقعیت شخصیتها وجود دارد اما همین دوقطبی بودن فضای قصه که در یک لوکیشن تعریف میشود تماشاگر را به وجد می آورد. موفقیت «مفت آباد» در وهلهی اول در فیلمنامهست. فیلمنامهیی که پایه و اساس ساختاری آن در مرحلهی نخست ایجاد دیالوگهاییست که از زبان شخصیتها شنیده میشود و در مرحلهی بعدی هوشمندی پژمان تیمورتاش است که توانسته به عنوان نویسنده و کارگردان فضای قصهاش را طوری به تصویر بکشد که تماشاگر به دلیل تک لوکیشن بودن فیلم احساس خستگی نکند. دلیل جذابیت شکلگیری خط روایی «مفت آباد»، اطلاعات قطرهچکانی فیلمسازست که به تماشاگرش میدهد. اگر مخاطب صبر کمی داشته باشد شاید بعضی از دیالوگها و مزهپرانیهای شخصیتها برایش کسالتآور باشد اما فیلم هر چقدر که جلوتر می رود به جذابیت آن اضافه میشود، جذابیتهایی که تقلبی نیستند و اساسا باعث شکلگیری درام میشوند. در این میان فیلمساز بیآنکه بخواهد غلوشده و شعاری مشکلات اجتماعی جوانان را بیان کند غالبی را انتخاب کرده که به راحتی و با زبان ساده حرفهای بزرگی را میزند. مشکل ایرج با برادرش امیر و بحثهایی که میان آنها با فریاد رد و بدل میشود یا دیالوگهای پینگپنگی میان رسول و ایرج و امیر و آن دختر فراری باعث جذابیت و پیشرفت خط روایی میشود به طوری که قصهی «مفت آباد» روایتیست دو ساعتِ از زندگی پنج جوان. تیمورتاش به درستی و به قاعده با در نظر گرفتن اصول شکلگیری درام از شخصیتهایش استفاده میکند به همین دلیل بسیار مهم که بیشر فیلم در یک خانه میگذرد فیلمساز به دلیل خارج نشدن قصه از ریتم با دیالوگنویسی تبحر خودش را نشان داده است. از سوی دیگر فیلمساز در مقاطعهای زمانی از فیلم درست و به جا از طریق دیالوگها به یک موقعیت بغرنج میرسد. فضای پرتنش و ملتهبی که در قصه گنجانده شده تقلبی به نظر نمیرسد. شاید با دیدن فضای پرتنش «مفت آباد» فکر کنید فیلمساز از این فضای پرالتهاب و دیالوگهایی که باعث واکنشهای منفی میان شخصیتها میشود سواستفاده کرده تا ضعفها یا حفرههای فیلمنامه احساس نشود! اما این گونه نیست، تیمورتاش با در نظر گرفتن پایه و چارچوب قصه شخصیتپردازی کرده؛ شکل و اساس فیلم «مفت آباد» اگر چه تجربی محسوب میشود اما هوشمندی فیلمساز در بهرهگیری از موقعیتهایی که میان آدمهای فیلم شکل میگیرد استفادهی درستی کرده است؛ این استفاده درست با شخصیتپردازی به نتیجه رسیده است این که افسانه همسر رسول میخواهد از شهرستان به تهران بیاید اوضاع را دگرگون میکند، میانهی فیلم شکِ رسول به پسر لال که فکر میکند او با همسرش از طریق پیامک در ارتباط است و در ادامه که میفهمیم ایرج با افسانه ارتباط پیامکی دارد آن هم نه به دلیل خیانت به رسول فقط به این دلیل که افسانه نسبت فامیلی با ایرج دارد و با او درد و دل میکند، این سوءتفاهمی که رسول با آن مواجه میشود خردهقصهی دیگری را به فیلم اضافه میکند اما این خردهقصههایی که در فیلم دیده میشود جزیی از کل قصه است. زمانی که فیلمساز میخواهد در یک لوکیشن فیلم بسازد باید با ابعاد گستردهای به درام بپردازد به همین دلیل تیمورتاش توانسته درامی خلق کند که پایه و اساس آن شخصیت و گفتگونویسی است. تیمورتاش در کنار کارگردانی نویسندگی این فیلم را هم برعهده دارد از همین جهت توانسته با در نظر گرفتن مدیوم سینما مختصات ساختاری فیلم اولش را بر اساس یک قصهی رئال بسازد، قصهیی که فضا و آدمهایش و حتی تنشهایش برای بیننده ملموس است. از طرفی دیگر «مفت آباد» با یک طرح و یک فیلمنامهی منسجم ساخته شده، فضای پرتنش و شلوغ فیلم خدشهیی به اصل موضوع وارد نکرده چرا که اساسا «مفت آباد» همان طور که از نامش پیداست قرار نیست تماشاگر را وارد دنیای عجیب و غریبی بکند همهی آدمهای فیلم حتی آن دختر فراری برای تماشاگر نمود خارجی دارد و فیلمساز با طرح یک موضوع مثل گرفتگی چاه توالت که نشانهیی از گرفتاریهای این نسل از آدمهایی است که در فیلم میبینیم، ایرج با پای شکسته نگران برادرش است که اسیر اعتیاد شده یا رسول که با تکهپرانیهایش بیخیال به نظر میرسد وقتی با خبر میشود افسانه میخواهد از او جدا شود واکنش خاصی از او نمیبینیم از طرفی دیگر امیر که به دام اعتیاد افتاده است با کارها و حرفهایش میخواهد ایرج را رنج بدهد به نوعی انگار امیر میخواهد عقدههای درونیاش را سر ایرج خالی کند. اساسا ساختار «مفت آباد» به یک جامعهی بینظم شباهت دارد دختر فراری در دیالوگی خطاب به رسول میگوید اینجا به همه چیز شباهت دارد جز خانه، این دیالوگ مهمترین عنصر شکلدهندهی فیلم است. فضای «مفت آباد» جامعهیی است که درب آن قفل شده و عدهای آدم در آن زندانی شدهاند آدمهای درون خانه هم نمود بیرونی دارند؛ رسول به عنوان یک بزرگتر با پای شکسته امرونهی میکند حتی دوست ندارد کسی با کفش وارد خانه شود اما او حتی نمیتواند یک شیر گاز را درست کند، یا حتی نمیتواند از یک کلید مواظبت کند. در آخر هم دیگر کسی به او احترام نمیگذارد حتی امیر جلوی ایرج مواد میکشد و رسول با صدای بلند از گذشته و از عشقش نسبت به خواهر ایرج میگوید. رسول به عنوان یک مرد بیخیال فقط تکهپرانی و احساس مردانگی میکند اما در حقیقت کاری از او ساخته نیست، امیر به عنوان یک جوان که باید کنکور بدهد و به دانشگاه برود اسیر اعتیاد شده، آن پسر لال هم با این که خیلی چیزها را میبیند و میفهمد اما وظیفهاش باز کردن چاه توالت آن خانه است که همین کار نشانهیی از ارجحیت او نسبت به سایر آدمهای آن خانه است که حداقل میتواند یک راهی را باز کند، اما سربازی که از اول تا آخر فیلم گوشهیی خوابیده که انتهای فیلم معلوم میشود او با استفاده از قرص خودکشی کرده او هم نمود واقعی از جوانانی است که در جامعهی کنونی کم نیستند که در آخر یک فرد غریبه به کمک او میآید و به آدمهای آن خانه میفهماند که او خودکشی کرده است، فیلمساز با هوشمندی توانسته با شکل و شمایلی خاص آدمهای آن خانه را با آدمهای جامعه تطبیق دهد؛ مهمترین نکتهی «مفت آباد» غلو نکردن در روایت قصه است و فیلمساز به راحتی توانسته با لوکیشن محدود و خلق چند شخصیت یک درام اجتماعی بسازد، درامی تاثیرگذار که بعد از فیلم هم تماشاگر را درگیر خودش میکند.
«مفت آباد» به بهترین شکل با ادبیات تلفیق شده اگرچه نوع روایت رمان با فیلمنامه متفاوت است، اما در «مفت آباد» عمقی دیده میشود که مخصوص رماننویسیست. استفاده از ادبیات بیآنکه فیلمساز بخواهد از آن استفاده ابزاری یا پُزِ روشنفکری بدهد باعث شده تا «مفت آباد» یک اثر امیدوارکننده در مسیر ادبیات و سینما باشد، اما از سوی دیگر وقتی به سابقهی فیلمساز نگاهی میاندازیم درک خواهیم کرد که ساخت فیلم کوتاه یا مستند به فیلمساز کمک کرده تا فیلمی موفق و جذاب برای تماشاگر عام و خاص بسازد، زیرا که این فیلم با یک فیلمنامهی منسجم با میزانسنهای استاندارد منطبق شده و از جهتی دیگر تیمورتاش در ساخت اولین فیلم بلندش اسیر فرم یا افههای سینمایی نشده که این نشانهیی از پختکی فیلمساز محسوب میشود، «مفت آباد» بعد از گفتگونویسیهای منحصر به فردش انتخاب بازیگر درستی دارد، حضور سجاد افشاریان در کنار برزو ارجمند و سایر بازیگران از مهمترین ویژگی این فیلم به حساب میآید.
«مفت آباد» اگر به جشنواره فیلم فجر سال گذشه راه پیدا میکرد مطمئنا با استقبال منتقدان و داوران مواجه میشد، اما حالا این فیلم ارزشمند در گروه هنر و تجربه به نمایش درآمده است که اکثرا تک سانس در دو یا سه سینما به نمایش در میآید، «مفت آباد» بعد از «ماجرای نیمروز» از مهمترین فیلمهاییست که در عید نوروز اکران شده اما عدم تبلیغات و سانس های محدود باعث شده «مفت آباد» مخاطب کمتری داشته باشد، اما رضایت مخاطبان فیلم نشانهی امیدواری از ورود یک فیلمساز مستعد به سینمای ایران است. لازم به ذکر است که حضور چنین فیلمهایی در گروه آزاد با سالنهای بیشتر باعث رشد سلیقهی مخاطب میشود.