«اکسیدان» با تمامی کم و کاستیهای نوشتاریاش، قابهای درخشانی دارد، ریتم مناسب و ترکیب قابل قبولی دارد و چیدمان یکدستی در سکانسها دیده میشود.
توجه: خطر لو رفتن داستان فیلم
«اکسیدان» دومین فیلم حامد محمدی کمدی موفقیست که توانسته با رعایت مختصات ساختاری از تماشاگرش خنده بگیرد. اساسا «اکسیدان» بر پایه و اصول کمدی شکل گرفته و این مهمترین امتیاز فیلم محسوب میشود، اکسیدان به ابتذال نمیرسد هجوگویی نمیکند و راه درستی را در پیش میگیرد. در چند ماه اخیر تعدادی فیلم کمدی اکران شدند که به دیالوگهای مستهجن یا به بازیگرانش متکی بودند، اساسا آن فیلمها فارغ از موقعیتهای کمدی با هر ترفندی مخاطب را به خنده مصنوعی مجبور میکردند اما «اکسیدان» با هدف مشخص در بوجود آوردن موقعیتهای کمدی از تماشاگرش خنده میگیرد. «اکسیدان» سوپراستار کمدی ندارد اما محمدی با توجه به هدف فیلمنامه به درستی بازیگرانش را انتخاب کرده و آنها را گاه در موقعیتهای درام قرار میدهد زیرا که «اکسیدان» قرار است از یک اتقاق درام به کمدی برسد که اتفاقا محمدی توانسته به هدف نهاییاش برسد؛ اصلان برای رسیدن به نامزد فراریاش میخواهد ویزا بگیرد و از ایران خارج شود، بهمن به عنوان یک واسطه راههایی را به او پیشنهاد میکند که بتواند زودتر ویزا بگیرد، شاید برای شما سوال پیش بیاید که «اکسیدان» فیلمنامه منسجمی ندارد! بله درست است اگر چه «اکسیدان» حال و هوای کمدی دارد اما در فیلمنامه ضعفهای چشمگیری دارد ولی باید نکتهیی را در نظر داشته باشیم که این فیلم قبل از فیلمنامه، قصه جذابی برای خلق لحظات کمیک دارد که به درستی به آن پرداخت شده. اکسیدان بازیگر کمدی محبوبی ندارد که بخواهد به واسطهی حضور او مخاطب جمع کند و گیشه را از آن خود کند ، این فیلم با کمدی ظریف و جاافتادهاش گاهی هم کنایه سیاسی میزند و گاهی هم به مذهب نزدیک میشود که این مسائل از دغدغههای مهم حامد محمدی است، شوخیهای بامزهیی در دیالوگها نهفته شده که در اوج دراماتیک بودن به کمدی تبدیل شدند. موقعیتی برای اصلان پیش میآید که لباس پدر روحانی به تن کند و دیالوگهایی که به عنوان یک پدر روحانی به آدمها میگوید برای تماشاگر جذاب است، از سوی دیگر محمدی شخصیت بهمن را به این فیلم اضافه کرده تا با دیالوگهای بامزه او به کمدی فیلم عمق بدهد، اساسا «اکسیدان» فیلمیست دربارهی مهاجرت که به لحن کمدی به آن پرداخت شده. این انتخاب لحن از سوی فیلمساز «اکسیدان» را به دو بخش تبدیل کرده است. بخش اول عشقی که میان اصلان و نگار است که محمدی خیلی زود از آن میگذرد به طوری که بخش اول فیلم گنجایش لازم را برای نشان دادن لحظات بیشتر رابطه عاطفی اصلان و نگار را در بر داشت، فرار نگار با چک پنجاه میلیونی اصلان و اینکه پدر نگار فقط در یک سکانس به اصلان میگوید که نگار رفت و دیگر پدر نگار را برای جستوجوی دخترش نمیبینیم یا این که حضور خانم بهاری به عنوان حسابدار یا شهره فقط به جهت پایانبندی فیلم تدارک دیده شدهاند، نه خانم بهاری و نه شهره هیچ کارکردی برای پیشبرد قصه ندارند به غیر از این که خانم بهاری به اصلان بگوید که نگار را فراموش کنید او ازدواج کرده و حالا اصلان هم که دیگر دستش به نگار نمیرسد تصمیم میگیرد با خانم بهاری ازدواج کند، فارغ از هر پیشزمینهیی برای نشان دادن روابط عاطفی به مخاطب! اما نمیشود به فیلمی مثل «اکسیدان» سخت گرفت چرا که این فیلم با مزهپرانیهایش سعی میکند اوقات خوشی را برای تماشاگرش فراهم کند، نمیشود از این فیلم انتظار داشت که فیلمنامه بر پایه و اصول استاندارد دراماتیک یا کمدی نوشته شده باشد چرا که محمدی قصد داشته یک فیلم کمدی با رگههای احساسی و در موازات آن به مسائلی بپردازد که رنگ بوی سیاسی و مذهبی دارد، اگر به کلیت فیلم متمرکز شویم قطعا به این مسئله پی خواهیم برد که موضوع «اکسیدان» بکر و جدید بوده و مسیر کمدی به درستی طی شده اتفاقاتی هم که در فیلم شاهد آن هستیم مثل طرز لباس پوشیدن و مو رنگ کردن اصلان که میخواهد خود را ترنس جا بزند تا ویزا بگیرد به هیچوجه سخیف و مستهجن نمیباشد چرا که اجبار باعث شد که او دست به این کار بزند. اکبرعبدی در فیلم «آدم برفی» را به یاد بیاورید، نکته حائز اهمیت در خلق چنین موقعیتهایی هم به کمدی فیلم کمک میکند و هم به فضای درام فیلم، زیرا اصلان برای رسیدن به نگار حاضر است دست به هر کاری بزند جز جاسوسی کشورش که در سفارت انگلیس از او درخواست میشود.
«اکسیدان» فیلمیست برای مخاطب عام سینما و مهمتر از آن اثریست برای خانواده، چرا که «اکسیدان» دیالوگهای مستهجن ندارد و سعی کرده با تمامی المانهای کمدی شرایطی را بوجود بیاورد تا تماشاگرش را از فیلم راضی نگه دارد، اگر ضعفهای فیلمنامه و حفرههای آن را نادیده بگیریم میشود این فیلم را صرفا یک کمدی بیادعا تلقی کرد، چرا بیادعا؟ «اکسیدان» رضا عطاران یا حمید فرخنژاد یا پژمان جمشیدی ندارد که بخواهد به آنها متکی شود. «اکسیدان» فیلم تجاری نیست یک کمدی جمع و جور که با هدف مشخصی ساخته شده و اساسا نمیشود از همچین فیلمی توقع خاصی داشت مشخصا این فیلم برای سرگرمی مخاطب ساخته شده و به هدف نهاییام رسیده، خندههای تماشاگران واقعیست چرا که موقعیتهای کمیک این فیلم باسمهای و تقلبی نمیباشد. در بعضی از سکانسها قصه به سمت و سوی ملودرام میرود اما فیلمساز نمیگذارد که این سکانسها دوام داشته باشد زیرا که سکانسهای ملودرام بسترسازی مناسبی میکنند تا کمدی اثر گسترش یابد.
«اکسیدان» با تمامی کم و کاستیهای نوشتاریاش، قابهای درخشانی دارد، ریتم مناسب و ترکیب قابل قبولی دارد و چیدمان یکدستی در سکانسها دیده میشود. در بخش بازیگری جواد عزتی برای اولینبار توانسته از نقشهای گذشتهاش جدا شود و در نقش اصلان در کاراکتری معلق در کمدی و درام بدرخشد، امیر جعفری به عنوان یک پارتنر کمدی با استفاده از لحن بازی و نحوه دیالوگگویی اگر چه تا حدودی به نقشهای قبلیاش شباهت پیدا کرده اما وی با درک درست از نقش در غالب کمدی به درستی بهمن را به شخصیت تبدیل کرده است.
اگر به کارنامه هنری حامد محمدی نگاهی بیاندازیم درک خواهیم کرد که وی فیلمساز و نویسنده دغدغهمندیست. «طلا و مس» یا «حوض نقاشی» را نوشته است یا فیلم «فرشتهها با هم میآیند» را ساخته. انگار این فیلمساز جوان دغدغه استفاده از دین یا مذهب را در فیلمهایش دارد. در همین «اکسیدان» هم فارغ از نکات کمدیاش در لایههای زیرین آن به مذهب و دین پرداخته که این به دغدغههای درونیاش برمیگردد. نمیشود گفت «اکسیدان» برای حامد محمدی قدمی رو به جلو محسوب میشود یا نه، اما وی ریسک بزرگی کرده که بعد از فیلم «فرشته ها با هم میآیند» سراغ کمدی رفته است، بعید نیست که فیلم سوم محمدی ژانری دیگری داشته باشد چرا که فیلمساز جوان ما با این دو فیلم نشان داده که میتواند قاعده عادت را بر هم بزند و تجربهگرایی کند. مطمئنا تجربهگرایی در هر ژانر با رعایت اصول میتواند برای فیلمساز و مخاطب جذابیت داشته باشد.