«هيهات» تلاش میكند به مفاهيم مذهبی در بستر جريانات اجتماعی بپردازد.
توجه: خطر لو رفتن داستان فیلم
«هيهات» اثری با چهار داستان از چهار كارگردان نسل تازه سينمای ايران است. دانش اقباشاوی، هادی ناييجی، روحاالله حجازی و هادی مقدمدوست به ترتيب روايتگر چهار قصه گونهگون از «هيهات»اند. آثاری با درونمايهای بر گرفته از جغرافيای دو كشور ايران و عراق كه بر خلاف ارتباطات كنونی، زمانی دو كشور به شدت متخاصم بودند.
فيلم با يك تهيهكننده و با استفاده از چهار كارگردان از چهار اپيزود مجزا تشكيل شده است. اين كه مخاطب سينمای ايران چقدر با اين شكل توليد ارتباط برقرار كرده و میكند به كنار، اما سالهاست كه سينمای ايران گاه و بیگاه توليد اين روش جذاب فيلمسازی را تجربه كرده و با آن ناآشنا نيست. روشی كه زمينه ايجاد میكند تا با استفاده از داستانها، كارگردانها، بازيگرها و ديگر عوامل، متنهای (به نسبت سنت فيلمسازی رايج) كوتاهتری را به توليد برساند. شيوه كار در فيلمهای اپيزوديك به خاطر مدت زمان اندك توليدشان نه برای تهيهكنندهها كه برای خيلیها به خصوص بازيگران سهلالوصولتر و راهدستتر است. برای همين شايد جلب و جذب و دعوت از بازيگران بنام در اينگونه پروژهها مانند پروژه كنونی، به دشواری فيلمهای بلند نباشد.
چهار روايت «هيهات» كه تلاش میكند به مفاهيم مذهبی در بستر جريانات اجتماعی بپردازد، از نقطه نظرهای مختلفی قابل نقد، تحليل و بررسی است. يكی از اين زوايای ديد ارتباط تماتيك و وجوه مشترك و متضاد در درونمايه و داستان هر چهار روايت است. به نظر در «هيهات» تلاش زيادی شده تا به ابعادی از اين نقطه نظر نزديك شود. از جمله اين ابعاد جنبوجوش آدمها برای تغيير است كه میتواند به عنوان وجه مشترك برخی از اپيزودها به حساب آيد. اين تلاش برای دگرگونی شرايط در اپيزودهای دوم و سوم مشهودتر از باقی اپيزودهاست. آدمهايی كه در خلاء سيستم و نبود سازوكار لازم، خود برای تغيير قيام میكنند و میخواهند خودشان آينده را بسازند و شرايط كنونیشان را عوض كنند. هم فريد (حميد فرخنژاد) و هم آلا هر دو برای دگرگونی محيطشان كوشش میكنند.
فريد پس از سالها حالا با بازگشت از آسايشگاه روانی سوار بر ماشين جنگی تخريب مينها میشود و يكتنه برای انهدام مينها جد و جهد میكند. آلا هم پس از كشوقوسهای فراوان به اين نتيجه میرسد كه با كار و كوشش و بهرهگيری از دسترنج خود میتواند زندگی فلاكتبار، بخور و نمير و فقيرانه خانوادهاش را تغيير دهد و از نو بسازد. در روند رو به تغيير مورد اشاره، شخصيتها يك وجه آنارشيستی و عاصیگرايانه هم دارند، هم فريد و هم راننده اپيزود اول با بازی حامد بهداد، هم پسربچه فراری از گدايی در اپيزود سوم و هم ياسين معترض در اپيزود دوم، همگی اين وجه آنارشيگری را دارند كه با كنشمندی نسبت به محيط و آدمهای اطراف دست به عمل بزنند. برای همين هم آدمهای نامتعارف و خلاف عرف رايج در بين خيل يكنواخت انسانهای اطرافشان به حساب میآيند. آنها با وجود آگاهی از شرايط پيش رو (صدمه، تحقير، شماتت، زيان و...)، راه پرخطر، مسير پرريسك و يكجور حركت در جاده ناهموار را به جای عافيتطلبی و تابعيت از شرايط انتخاب میكنند.
يك وجه ديگر اين آدمها شناخت است. آدمها در اين مسير به يك بلوغ، به يك آگاهی و به يك درك جديد از پيرامون خود میرسند. راننده در اپيزود اول و آلا و نرگس در اپيزودهای سوم و چهارم از اين دستهاند. كنش آنان پس از آگاهی و شناخت ديداری- شنيداری، نشان از كاركرد مناسب موتور محركه ماجرا دارد كه باعث میشود آنها سيری منطقی از نقطه «آ» به نقطه «ب» داشته باشند. انگيزه محرك برای آلا، مادر و برای نرگس تبلتی است كه گام به گام او را به تصميم نهايیاش هدايت میكند. در اين ميان عنصر غياب هم نقش كاركردی خاص خودش را بازی میكند.
خلاء وجودی پدر برای آلا و بهرهگيری از مسير او برای تغيير در اپيزود سوم و ناپديد شدن ناگهانی مرتضی در اپيزود آخر میتوانند به عنوان عناصر موثر اما ناديده در روند كنشمند شخصيتها عمل كنند. با اين وجود برخی اتفاقات ناگوار در كنار برخی ناراستیها و عناصر منفی هم بانی كنش و تصميم آدمها برای دگرگونی وضع موجود شدهاند.
از ميان عناصر ناگوار میتوان به از ميان رفتن طوبا و صدمه ديدن ياسين و از عناصر منفی میتوان به رفتار حسون در وادار كردن بچهها به گدايی اشاره كرد. طراحی روايت اين چهار اپيزود هم از مهندسی متناسب و خاصی برخوردار است. آدمها بیآن كه بخواهند، وارد معركه و دست به كار میشوند. فريد قرار است به همراه خانواده به زيارت برود، اما مجموعه اتفاقات و حرفها بر او اثر میگذارد و بر خلاف خواست اوليهاش دست به كاری كه به نظرش ضرورت و ارجحيت بيشتری دارد، میزند. راننده در روايت اول هم اتفاقی وارد ماجرا میشود و ناگهانی و ناخواسته سر از دسته عزاداری و ماجرای جابهجايی ضريح درمیآورد. در اپيزود چهارم هم شكل روايتگری به همين منوال است. مرتضی برای مدت كوتاهی، آن هم برای كمك به زائران بيمار، به عراق میرود، اما به شكل اتفاقی با برادر ناتنیاش، علی، برخورد میکند و با همراهی، وارد ماجرای او، زندگی و مجموعه شرايط حاكم بر او میشود. مينا برای پيدا كردن مرتضی و تاخير او از بازگشتش، راهی كربلا میشود، اما به شكل ناخواستهای برای حل مشكل اساسی گروهی كه همسرش با آنها يار و همراه شده، وارد مناسباتشان میشود و ترجيح میدهد برای حل مشكل خود دست به كار شود. «هيهات» از اين نقطه نظر روايتگر آدمهايی است كه خواسته و ناخواسته قدم در راهی دشوار گذاشتهاند و همين انتخاب باعث شده ديگر آن آدمهای سابق نباشند. آنها با شرايط جديد با مابهازاهايی كه خود چنان كه بايد و شايد در آن دخيل نبودهاند، به انسانهای ديگری تبديل شدهاند كه دوست دارند در محيط و دنيای اطرافشان تاثيرگذار باشند. از اين نظر «هيهات» را میتوان اثری تقديرگرايانه دانست؛ فيلمی كه دست تقدير شخصيتهايش را بیآن كه خود بخواهند، در مسيری قرار میدهد كه ناچار دست به انتخاب برنند تا از ميان بردن و نبردن، رفتن و ماندن، ساختن و نساختن و گفتن و نگفتن يكی را برگزينند.
«هيهات» اثری درباره جنگ است. درباره آدمهای جنگديدهای مثل فريد و آدمهای در حال جنگی مثل مرتضی و علی. جنگ آنچنان كه فيلم به ما نشان میدهد، چنان اثر وضعی بر شرايط و محيط آدمها گذاشته كه بر نحوه و شرايط زندگی و دنيای كنونی و آيندهشان بیتاثير نيست. فريد سالهايی از زندگیاش را در آسايشگاه به سر برده و بخواهد و نخواهد، در محيطی پر از مين زندگی میكند. آلا در منطقهای بزرگ شده كه جنگ و آسيبهای پس از آن خانواده و جامعهاش را در بدترين شرايط زندگی و كار قرار داده و پدرش را از او دور كرده و همين جنگ است كه زينب را از علی، علی را از مرتضی و پدر آلا را از آلا گرفته است. نكته با اهميت پيرامون جنگ، آسيبی است كه زنان در آن مورد تهديد قرار گرفتهاند. نمونه عينی اين آسيب در ميان چهار اپيزود آلا و مادرش هستند كه هر كدام نمونههای عينی هزاران مادر و دختریاند كه از جنگ و اثرات آن آسيب ديدهاند.
با اين همه هر چهار كارگردان در «هيهات» به دنبال كنشها و واكنشها، در وانفسای شرايط بحرانیاند كه آدمها با آن دست به گريباناند. هر چهار دوربين در پی ثبت و ضبط زندگی و زمانه آنهايی هستند كه همه تلاششان رسيدن به زندگی مطلوب پيش از به وجود آمدن شرايط بحرانی است و اين تلاش برای دگرگونی شرايط، شايد كمترين خواسته آنها باشد. شايد.