چرا این غده سرطانی را کامل درمان نمیکنید؟
غزاله سلطانی کارگردان «پرسه در حوالی من» به دلیل شرایط نامطلوب از ادامه اکران این فیلم در گروه سینمایی «هنر و تجربه» انصراف داد.
به گزارش فیلسین، غزاله سلطانی کارگردان فیلم سینمایی «پرسه در حوالی من» که این روزها در گروه سینمایی «هنروتجربه» در حال اکران است نسبت به نحوه اکران این اثر اعتراض کرده و یادداشتی در این باره نوشت. بخشی از نکاتی که او در این یادداشت از آن گلهمند است جزو قواعد گروه «هنرو تجربه» است که از ابتدای اکران مشخص است و همچنین طبق قاعده چندساله اخیر بر همین منوال بوده است.
متن این یادداشت به شرح زیر است:
«بهار بود که گفتند فیلم «پرسه در حوالی من» را مهرماه در گروه «هنروتجربه» اکران خواهند کرد. نیمه اردیبهشت گفتند عید فطر(اوایل تیر) استقبال کردم. در سفر بودم که گفتند ۱۶ خرداد! گفتم عه! این که خیلی زود است، زمان کافی هم برای اطلاع رسانی نداریم. گفتند همین هست که هست اگر نخواهی معلوم نیست کی بشود. دوستی گفت برو خدا را شکر کن که اکران دادهاند. با خودم فکر کردم اینجا همیشه به مرگ میگیرند که به تب راضی شوی. چرا اکران ندهند؟ فیلم سینمایی ساختهایم با بازیگرهای سرشناس و عوامل حرفهای و خوشنام. چه فیلمی از فیلم ما بهتر؟ بماند که آقای به اسم تهیهکننده صوری کارنابلد پروانه سینمایی فیلم را بر باد داد. ولی فیلم ما که سینمایی است. آخر کجای دنیا پروانه ساخت ویدیویی- سینمایی دارد؟
گفتم الان که ماه مبارک رمضان است و زمان امتحانات. گفتند اتفاقا در این ماه تماشاگران سینما بسیار زیاد میشوند، خیالت راحت باشد که بهترین زمان اکران را دادهایم.
چند روز باقی مانده به اکران را بیوقفه تلاش کردیم، هزینه کردیم و از همه کمک خواستیم تا برای اطلاع رسانی فیلمی مستقل که قرار است در گروه «هنروتجربه» اکران شود همراه ما باشند. قبل از اکران نه پوستری به ما دادند نه تراکتی برای اطلاع رسانی و نه در اولین اکران سینما فرهنگ رول آپی از فیلم بود که حداقل کنارش عکسی بگیریم به یادگار!
نه جلسهای داشتیم که از رسم و رسوم اکران در گروه «هنروتجربه» به ما بگویند و نه از بودجه تبلیغات هر فیلم که در اختیارشان میگذارند، شفاف سازی کنند. قبل از اکران یک بار با مدیر اجرایی و پخش قرار گذاشتم، سوالهای زیادی داشتم و منتظر بودم از چم و خم کار بگوید. گفتند جلسه دارد! منتظر شدم تا لطف کرد و از وسط جلسه بیرون آمد و درباره بازرگانی صدا و سیما توضیحات مختصری داد، بعد گفتم همین؟ گفت آره همین دیگر و رفت.
باید بهترین برنامهریزی و اطلاع رسانی را برای فیلمم انجام میدادم. مجبور شدیم خودمان دوباره از اول چرخ را اختراع کنیم. بماند که مراسم آیین دیدار فیلمی که ۱۶ خرداد اکران شده بود را گذاشته بودند ۱۸ تیر! تغییرش دادیم به ۳۰ خرداد. همه کارها را خودم به عهده گرفتم تا مراسمی در خور داشته باشیم. باز هم بماند که برای سادهترین و ابتداییترین مسایل چه قدر خون جگر خوردم و هزار شاخ در آوردم از این عدم برنامهریزی درست و نداشتن اندکی خلاقیت و شناخت در حوزه اجرایی و پخش. البته ناگفته نماند مدیر «هنروتجربه» با اکثر خواستههای تبلیغاتی و ایدههای اجرایی من همراه بود حتی اگر باب میل مدیر اجرایی و پخش نبودند.
۲ هفته اول، اکران بیرمقی داشتیم تا کم کم با تلاش شبانهروزی (بی اغراق) توانستیم فیلم را مطرح کنیم. با حضور و همراهی مهراوه شریفینیا عزیز اکرانهای مردمی گذاشتیم تا «پرسه در حوالی من» راه خود را در میان انبوه فیلمهای روی پرده پیدا کند.
حالا دیگر در شهرستانها هم اکران مردمی داشتیم و چه بازخورد و استقبال بینظیری دیدم از تماشاگران. نیمه مرداد اعلام کردند دومین فیلم پرفروش «هنروتجربه» شدهایم. چه خوب! همه جنگیدنها، کشف ایده های تازه و بیوقفه و دویدنها داشت جواب می داد و خستگی این چند ماهه اکران و بار سنگین تبلیغات و برنامهریزی مداوم فیلمی مستقل داشت از تنم در میآمد. حالا میتوانستم چند صباحی به اکران آهسته و پیوستهاش در «هنروتجربه» که معتقدم فضای امنی برای فیلمساز مستقل است، امید داشته باشم و درخواستهای مکرر از شهرهای دیگر برای اکران «پرسه در حوالی من» حالم را خوب می کرد. به پاییز فکر میکردم و رونق سینما و بازگشایی دانشگاهها و بردن فیلم به شهرهای دیگر. دلم میخواست «پرسه در حوالی من» را روی دوشم بگذارم و همه شهرهای ایران را گز کنم، دلم میخواست همه مردم «پرسه در حوالی من» را ببینند و درباره ش با من حرف بزنند.
تا اینکه اوایل شهریور فیلمهایی به «هنروتجربه» آمدند و سانسهای فیلم «پرسه در حوالی من» یک پنجم شدند! چه طور ممکن بود تعداد سانسهای «پرسه در حوالی من» را که در اوج اکران و فروش بود و تازه داشت تلاشهایمان برای جذب مخاطب به ثمر مینشست تا این اندازه کم کنند؟ آن هم در ماه سوم نمایش؟ این چه سیاستی است که در ابتدا کرور کرور سانس میدهند به فیلمی بدون تبلیغات و حالا که شناخته شده است یک مرتبه قلع و قمعاش میکنند؟
چندین بار اعتراض کردم. گفتند مخاطب نداشتهاید، بارها عدم نمایش خوردهاید، برای همین سانسهایتان را کم کردهایم! چه طور ممکن است بارها عدم نمایش خورده، مخاطب هم نداشته و فیلم دوم پرفروش گروه «هنر و تجربه» هم شده باشیم؟ جز این است که بعضی فیلمها را برای بالا بردن فروش کلی «هنر و تجربه» نمایش میدهید و از سانسهای محدود فیلمهای اکران سواستفاده میکنید تا دهان عدهای دیگر را ببندید؟ تا کی باید در سینمای ایران تاوان خصومتهای شخصی را بدهیم؟ جز این است که این راه مسکنی بیش نیست برای بی تدبیریها، بیبرنامگیها و آسیب شناسی نکردن عمیق این پیکر سرطانی؟ چرا این غده سرطانی را کامل درمان نمیکنید؟ چرا سالی یک بار به مسکن چسبیدهاید و فیلمهای بقیه را میسوزانید؟ چه طور ممکن است فیلم «پرسه در حوالی من» با ۱۵۰ سانس در دور اول اکران، ۱٢٠ سانس در دور دوم، ناگهان در دور سوم به ٢٧ سانس کاهش پیدا کند آن هم در ماه چهارم نمایش!؟ فیلمساز مستقل در این وانفسا سینمای ایران برای به ثمر رسیدن اثرش همه جوره تاوان میدهد لطفا شما دیگر با بی تدبیری نقره داغش نکنید!
حالا امروز من با همه دلبستگیام به اکران طولانی مدت «پرسه در حوالی من» در گروه «هنروتجربه» و با همه عشقی که در اکرانها از تماشاگران فیلمم میگرفتم، انصراف خود را از ادامه نمایش فیلم «پرسه در حوالی من» در گروه «هنروتجربه» اعلام میدارم و از همه مخاطبان عزیز که با این تصمیم از تماشای فیلم سینمایی «پرسه در حوالی من» بر پرده نقرهای محروم میشوند پوزش میخواهم.
و در آخر بسیار سپاسگزارم از گروه «هنروتجربه» که شرایط و امکان اکران را برای فیلم مستقل ما فراهم کردند.
با احترام
غزاله سلطانی تهیهکننده و کارگردان
٢١ شهریور ٩۶»