بوفالو (1394)

91 دقیقه ، مناسب برای تمام سنین
تاریخ اکران: 1394/10/09

شکوفه و پیمان زوج جوانی هستند که مرتکب دزدی شده اند و به بندر انزلی می روند تا شخصی را ملاقات کنند، غافل از اینکه طمع آنها پر خطر است...

شکوفه و پیمان زوج جوانی هستند که مرتکب دزدی شده اند و به بندر انزلی می روند تا شخصی را ملاقات کنند، غافل از اینکه طمع آنها پر خطر است...


قصه در هاله ای از ابهام

کاوه سجادی حسینی که سابقه ساخت اثاری همچون شب بیرون (۱۳۹۳)در مقام کارگردانی برای گروه هنر و تجربه و همچنین دستیار کارگردانی پروژه های سینمایی همچون فروشنده و چهل سالگی را در پرونده کاری اش دارد با ساخت بوفالو قصه ای را به عرصه تصویر و نمایش در اورد که در نیمه ابتدایی بسیار به سینمای داستانی نزدیک میباشد این در حالیست که نیمه دوم پروژه تمام زحمات نیمه اول را به باد میدهد با من مهیار محمد ملکی و نقد و بررسی فیلم بوفالو همراه باشید بوفالو روایتگر قصه زوجی میباشد که برای دستیابی به تمام ارزو های خود با کنار گذاشتن خانواده و حتی خیانت به انها پا به سفری جاده ای به جنوب کشور گذاشته و تلاش میکنند تا با یافتن شخصی به نام مظفر زمینه چینی های لازم جهت خروج غیر قانونیشان را فراهم سازند قصه در بحث پیش در امد و انچه که ما از ان به عنوان شناساندن شخصیت ها ،و یا شخصیت پردازی یاد میکنیم تا حد زیادی نامفهوم و غیر قابل فهم کار کرده است این بدین معناست که در پانزده دقیقه ابتدایی فیلم ،قبل از ورود به حلقه بحرانی یا همان آشوب ،ما هیچ رابطه خوب و شناسنامه داری را ،بین این زوج شاهد نیستیم هومن سیدی که با بازی در سریال عاشقانه به شدت مورد توجه قرارگرفت اینجا هم به صورت تیپیکال تکرار همان پیمان میباشد سهیلا گلستانی هم به هیچ عنوان انتخاب خوبی برای نقش مقابل هومن نبوده است چرا که کنار هم قرار گیری این دو و تضاد شخصیتی ،و همچنین تضاد موجود در تماتیک ظاهر این دو ،هیچ وقت یاد اور ان میزان ناهنجاری نمیباشد ضمن انکه قصه هیچگاه برای ما هیچ بک گراند روشنی از اختلافات میان این زوج و همچنین چرایی وقوع ان ناهنجاری ها تشریح نمیکند بوفالو با ورود به حلقه بحرانی سعی دارد بعد از یک شخصیت پردازی نه چندان درخور ،رنگ و بوی قصه را شدیدا دچار تغییر کند این بدین معناست که شکوفه (سهیلا گلستانی)به عنوان کاراکتر اصلی و محوری قصه سعی دارد در نبود همسر خود طی یافتن یک ثبات نسبی ،تلاش کند تا هیچ قدمی پس نکشد و اجازه ندهد این بحران به نوعی باعث گردد که او تمام راه های رفته را برگردد و البته حضور در یک شهر غریب قطعا مسائل زیادی را برای یک خانوم تنها به همراه دارد که یکی از این مشکلات نا امنی ان زن خواهد بود از طرفی تنها نکته مثبت پروژه که کاوه سجادی حسینی میتوانست از ان به عنوان یک المان مبهم؛ ضمن ریزش قطره چکانی اطلاعات تا پایان قصه بهره ببرد همان واکاوی بر مساله نبود پیمان در زندگی شکوفه میباشد که این موضوع با بی توجهی زیاد در همان ابتدای پروژه با یک پرداخت غلط به دور انداخته میشود و همین موضوع سبب میگردد که به یک باره قصه در حلقه بحرانی به سبب توقف در ارائه محتوا ،دچار افت شدیدی گردد انتظار میرفت که در حلقه بحرانی ما شاهد شخصیت پردازی خوبی باشیم که این موضوع نیز حادث نمیگردد محوریت قصه بوفالو از همان ابتدا حول نمای ذهنی غواص در دنیای زیرین آب میگذرد به عبارت دیگر کاوه سعی دارد مخاطب خود را به فهم این حقیقت نزدیک کند که این سکانس ابتدایی به نوعی تداعی کننده اتفاقیست که میبایست محوریت قصه را تشکیل دهد از طرفی با چند موضوع در بحث فرمیک کار برای القای حس به مخاطب طرف هستیم که به صورت تیتروار عرض میکنم : ۱-بزرگنمایی در صدای آب و نفس های غواص ۲-حضور موسیقی متن که به نوعی فضای مرموز و راز الودی به قصه داده است کاوه سجادی حسینی به بحث فرمیک پروژه یا تمام ان تلاشی که در کنار بحث محتوا قرار است سبب انتقال حس درست به مخاطب گردد توجه خوبی داشته است برای مثال در نوع تصویر برداری شاهد دوربین روی دست های خوبی میباشیم که به نوعی حس حادثه و یا دویدن را به مخاطب خود القا میکند همانطور که قبلا عرض شد در طی زمان حدودا نود دقیقه ای پروژه هیچگاه ما شاهد شفاف سازی چگونگی روابط پیمان و شکوفه نمیباشیم ضمن انکه این دو از القابی نسبت به هم یاد میکنند که هیچگونه یک گراند روشنی ندارد (مثل پیمان دست کج) این واژه چرا به این شخص نسبت داده میشود و از کجا میاید ؟ از طرفی دیگر این کارگردان کم تجربه در خلال پروژه سعی دارد هر از چند گاهی با بهره بردن از نماهای ثابت (دوربین ثابت)تغییری در زاویه دید قصه داشته باشد که به عقیده من این میزان پرش در پردازش شخصیت ها هیچگاه توجیه عقلانی و حتی فرمیک ندارد شکل گیری حلقه بحرانی قصه بر اساس اتفاق است بدین معنا که شما میتوانید با حذف اتفاق از دل قصه ،روی مابقی محتوا خط بطلان بکشید چرا که تمامی محتوای پروژه بعد از حلقه بحرانی به این اتفاق وابسته میباشند عدم حضور روابط علت و معلولی و پر رنگ شدن اتفاق سبب میگردد که ما اثر پیش رو را نتوانیم معیاری برای درستی انعکاس زوایای مختلف زندگی قلمداد کنیم چرا که عمدتا در زندگی با اتفاقاتی طرف هستیم که قطعا بینشان یک حلقه ارتباطی محسوسی وجود دارد ساده شده اش اینگونه عرض کنم سوال :اتفاق چه زمانی شکل میگیرد ؟ حقیقتا یک اتفاق با کلید واژه اگر شکل میگیرد برای مثال اگر اکبر مدرسه نمیرفت معلم او را تنبیه نمیکرد اما روابط علت و معلولی با کلید واژه چون شکل میگیرند برای مثال اکبر به مدرسه نرفت چون مریض بود یعنی مریض بودن وی دلالتی بر نرفتن او به مدرسه دارد اینکه در یک اثر شکل گیری حلقه اصلی بر اساس اتفاق باشد قطعا نشان دهنده ضعف فیلمنامه میباشد برای مثال زمانیکه شکوفه به بالای ان سکو میرود و کیف پول را تکان میدهد چرا اینچنین رفتار میکند ؟ برای پاسخ به این سوال ناچاریم به یک پله عقبتر شیفت کنیم ؟ پاسخ :چون رابطه خوبی ندارند چرا رابطه خوبی ندارند ؟ اینجا به پوچی میرسیم و دلیلی وجود ندارد پس فرض بر اینکه رابطه به شکل علت و معلولی بوده است کلا منتفی میشود اما در بحث دیالوگ نویسی بین زوج قصه ،شاهد عملکرد یکنواخت و ریتم قابل پیش بینی انها میباشیم که این موضوعم هیچگونه سنخیت و رابطه درستی با شیوه زندگانی ما ندارد این بدین معناست که تمام دیالوگ های انها با یک شوخی و مزاح آغاز میگردد سپس با یک شوک متلاشی میگردد علیرغم وجود وجوه شخصیتی یکسان هر فرد ،اما در بحث محاوره و دیالوگ ما با دایره متنوع لغات از طرفین رو به رو هستیم تا انجا که گاها از عدم شناخت خود نیز گلایه میکنیم در زمان وقوع حلقه بحرانی توجه کارگردان به القای حس درماندگی شکوفه به مخاطب حائز اهمیت بوده است برای این موضوع با استفاده از المان هایی همچون : ۱-لانگ شات مرداب زیر پل از نمای چشم شکوفه (pov) ۲-اکوی صدای شکوفه ۳-فوکوس روی ری اکشن چهره شکوفه ۴-حضور موسیقی متن ۵-لرزش نمای متحرک دوربین روی دست حین دویدن شکوفه در حاشیه مرداب ۶-صدای گلوله که حواله پرنده ها میشود المان هایی همچون بارش باران یا همان صدای گلوله بدین جهت طراحی و پرداخت میگردند که همگی میزانسنی را فراهم اورند تا به کمک انها کارگردان بتواند درماندگی و ناراحتی و یا وحشت کاراکتر اصلی را بهتر نمایش دهد این مسائل به صورت پرتکرار در سینمای ژانر وحشت بسیار مورد استفاده قرار میگیرد عواملی همچون رعد و برق بارش سیل اسا صدای زوزه باد و... در کنار سهیلا گلستانی شاهد درخشش و بازی خوب پرویز پرستویی هستیم شخصی که در نقش بهرام بوفالو تنها کلید یا راه نجات شکوفه از مشکل پیش رو به حساب میاید در ادامه کاوه سجادی حسینی سعی دارد با تغییر زاویه دید قصه و شیفت ان به بهرام بوفالو (در اوایل حلقه بحرانی)به شخصیت پردازی و معرفی او بپردازد که به هیچ عنوان موفق نیست و البته این شیوه عملکرد او قابل دفاع میباشد چرا که او قصد دارد از پرویز پرستویی به عنوان تنها اهرم جذاب قصه اش بهره برده و شخصیت او را تا پایان قصه در هاله ای از ابهام نگه دارد در ادامه فیلم به تقابل مسائل شخصی بهرام بوفالو (پرویز پرستویی)و شکوفه(سهیلا گلستانی)حول این اتفاق میپردازد بدین صورت که شکوفه در بلا تکلیفی و تعلیق است و بهرام از حیث مواجهه با ماجرا در شو ک و عدم باور است (یکی در اشنایی و دیگری بلا تکلیفی) بوفالو همانند برخی اثار از پلان های زائد و اضافی رنج میبرد پلان هایی که کمترین رابطه معنایی با بحث محتوایی قصه نداشته و میتوان انها را به راحتی از دل قصه حذف کرد بدون انکه اب از اب تکان بخورد به طور کلی زوایای دید شخصیت ها در قصه به ترتیب به چهار قسم تقسیم میگردد: ۱-پیمان و شکوفه ۲-شکوفه ۳-بهرام ۴-شکوفه لازم به ذکر است دختر دایی لال بهرام میتواند تا حدودی تولید درام کند و فضای قصه به خصوص در حلقه بحرانی را ،از یکنواختی بیرون بیاورد کاوه سجادی حسینی در خلال پروژه برای روشن کردن زوایای پنهان ان به شیوه فیلم های هالیوودی و به صورت قطره چکانی از فلش بک هایی بهره میبرد که این فلش بک ها هیچ توجیه رفت و برگشت عقلانی و درستی ندارد جمع بندی پایانی : بوفالو حاصل یک پیچیدگی ذهنی ،یا قصه ای کد گذاری شده از اعماق ذهن فیلمنامه نویس ان میباشد موضوعی که هیچگاه رمز گشایی نمیگرددتا مخاطب بتواند ضمن همذات پنداری با محتوای ان ارتباط برقرار کند

سایر اطلاعات فیلم بوفالو

گیشه
میزان فروش:

87,000,000 تومان

حاشیه ها
  • این فیلم به صورت نگاتیو فیلمبرداری شده است.

اطلاعات تکمیلی
مشخصات فنی
زمان :

91 دقیقه

داستان

شکوفه و پیمان زوج جوانی هستند که مرتکب دزدی شده اند و به بندر انزلی می روند تا شخصی را ملاقات کنند، غافل از اینکه طمع آنها پر خطر است...

اطلاعات بیشتری دارید؟ ما را در کامل کردن اطلاعات این اثر کمک کنید به روز رسانی اطلاعات، بازیگران و عوامل بوفالو

نقدهای مرتبط بوفالو

آخرین مشارکت های کاربران