جشنواره ها
سینما
بازیگران
شبکه خانگی و تلوزیون
آخرین اخبار
داغ ترین اخبار
اخبار بازیگران
اخبار فیلم ها
مشارکتکنندگان
ایجاد
راهنمای مشارکت در فیلسین
ویدیو ها
تصاویر
نقد و بررسی “یک روز بخصوص”
به سبک فیلمفارسی
همایون اسعدیان کارگردان و فیلمنامه نویس مطرح کشورمان کار خودش را از سال ۱۳۷۳ با فیلم سینمایی نیش در مقام کارگردان آغاز نمود وی از جمله کارگردانانیست که با دو یا سه پروژه فی مابین بسیار مطرح گشت که میتوان مرد آفتابی محصول سال ۷۴ و طلا و مس محصول سال ۸۷ را نام برد وی بعد از فیلم بوسیدن روی ماه محصول سال ۹۰ تصمیم میگیرد در سال ۹۵ با فیلم سینمایی یک روز به خصوص پا به عرصه خطیر سینما بگذارد این در حالیست که در این پروژه وی در کنار مجید قیصری فیلمنامه پروژه را عهده دار بوده است کارگردان اثر پیش رو خود ایشان و تدوین در اختیار دستان پر توان مازیار میری کارگردان موفق این مرزو بوم بوده است همایون اسعدیان در مصاحبه ای شخصا اینگونه لب به سخن میگشاید که همه چیز از درگیری روی پل عابر پیاده در حوالی میدان کاج سعادت آباد تهران آغاز گشت جایی که مردم همگی نظاره گر صرف بودند و هیچکدام نگران فردای خود یا حتی ناراحتی وجدان در رابطه با عدم دخولشان به ماجرا نیستند منتها قضیه رفته رفته از چارچوب این مساله بیرون میاید و رنگ و بوی جدی تر و بیمارستانی تری پیدا میکند با این مقدمه کوتاه میخواهیم با هم نگاهی به اخرین ساخته همایون اسعدیان کارگردان خوب کشورمان داشته باشیم فیلم یک روز به خصوص فیلمنامه ای با سبک و سیاق دنیای کلاسیک میباشد این بدین معناست که اسعدیان به همراه قیصری پروژه پیش رو را در سه پرده جلو برده اند پرده اول :این بخش تا دقیقه ۳۰ فیلم را شامل میشود به نوعی اور تور یا پیش در امد قصه محسوب میشود در این بخش نیاز میبود که پروژه پیش رو شخصیت پردازی قابل توجهی داشته باشد منتها این موضوع با دیالوگ نویسی نه چندان موثر به درستی محقق نمیشود در عوض بذر هایی کاشته میشود که قرار است در ادامه درو کردن ان را شاهد باشیم قضایایی که خود پیش در امدی برای گره اصلی قصه در لایه بحرانی محسوب میشود از انجا که موضوع یا ایده پروژه ایده پر تکرار و شنیده شده ایست راه نجات پروژه میتوانست در این موضوع خلاصه گردد که پرداخت متفاوتی را شاهد میبودیم که عملا این موضوعم نمیبینیم به نوعی فیلم به صورت شبه مستند به شرح واقعه ای میپردازد که نمونه بارزش را میتوان در صفحات روزنامه و مجلات خیلی مفصل تر و با جزییات بیشتر مشاهده کرد سوالی که شکل میگیرد حول این موضوع است پس وظیفه سینما چیست؟ پاسخ را اینگونه عرض میکنم سینما به وظیفه اصلی اش داستان سرایی است داستان زمانی به شکل سرگرم کننده اش بروز پیدا میکند که توجه تماشاچی باشد و توجه انها زمانی حاصل میشود که همذات پنداری وجود داشته باشد با این حال به عقیده من یک روز بخصوص در بحث محتوا و قصه بهتر از فرم حرکت میکند چرا که اسعدیان متاسفانه نمیتواند با ابزار سینمایی اش حس را به درستی به مخاطب القا کند حتی شاهدیم که ساده ترین ابزار همچون موسیقی متن هیچگاه عملکرد موثر و رو به رشدی ندارند که بخشی از این موضوع به عدم تنوع در موسیقی متن برمیگردد پرده دوم لایه بحرانی در پرده اول تمامی چاشنی های انفجاری کاشته میشود تا با یک انفجار هولناک طرف باشیم منتها زمانیکه وارد لایه بحرانی میشویم هنوز بعضی اشخاص و کاراکتر ها همچون بهروز شخصیت پردازی درستی ندارند و این باعث میشود بعد شخصیتی ان کاراکتر ها نامفهوم و گنگ باشد این نامفهوم بودن و گنگ بودن طبیعتا باور پذیری انها را از دید مخاطب کم میکند از طرفی دیگر اصالت واقعه اهدای قلب میتوانست تلخ تر و چالش برانگیز تر باشد به عبارت دیگر میتوانستیم با ورود و تداوم حضور تعدادی از کاراکتر ها همچون مادر حامد این موضوع را علنی تر وواضح تر شاهد باشیم نکته ای که توجه به ان بسیار حائز اهمیت میباشد این موضوع است که اسعدیان در لایه بحرانی قصه توجه ویژه ای به تعدد گره ها دارد گره هایی که همه در خدمت گره اصلی و با یک سیستم روایی درست حرکت میکنند و البته این عدم انفصال موضوعی میتواند کارت برنده یا شانس اسعدیان باشد پرده سوم به عبارت دیگر اسعدیان زمانیکه وارد لایه پایانی قصه میشود بر خلاف قواعد سینمای کلاسیک ما شاهد هیچ ارامشی نیستیم هر چه هست تداوم بحران تا نقطه ای نامعلوم میباشد که این نامعلوم بودن مهر تاییدی بر شیوه روایی نیمه مستند وی میباشد نقطه ضعف بزرگ اینکار این است که قصه از دید حامد با بازی مصطفی زمانی روایت میشود اما در ادامه چند قاب بندی نادرست را در تصویر شاهد هستیم ضمن اینکه موسیقی متن بسیار ضعیف عمل میکند و نمیتواند نقش ساختاری خود را در حرکت رو به جلوی فیلم به درستی ایفا کند از انجا که بخش عمده لوکیشن ها در محیط بیمارستانی اتفاق میافتد طراحی صحنه و همچنین لباس ها به خوبی انجام گشته است بهترین بازی را بدون شک مصطفی زمانی و فرهاد اصلانی عهده دار میباشند در پایان باید به عرض برسانم که اخرین ساخته اسعدیان چیزی جز تکرار پروژه ها ی دیگر سینمای این مرزو بوم نمیباشد پروژه هایی که با رویکرد شبه مستند خود سعی به بازگویی مسائلی دارند که هیچگاه نمیتواند از ابعاد کلاسی خود خارج شده و حال و هوای سینما به خود بگیرد با تمام این تفاسیر یک روز بخصوص را به شما عزیزان توصیه میکنم لطفا با خرید نسخه اورجینال حمایت بفرمایید