«برادرم خسرو» به عنوان فیلم اول کارگردان، اثری تأثیرگذار و جالب توجه از آب درآمده که با انتخاب یکی از انواع اختلالات روانی برای یکی از شخصیتهای اصلی فیلم به روایت داستان و موقعیت خود میپردازد.
توجه: خطر لو رفتن داستان فیلم
هر چند به لحاظ شکلگیری یک درام سینمایی، میتوانست اختلال یا بیماریهای خطرناکتر دیگری جایگزین اختلال «دوقطبی» Bi Polar یکی از شخصیتهای اصلی (با بازی شهاب حسینی) برای این داستان در نظر گرفته شود تا نشان دهد چگونه افراد مختلفی در خانواده و جامعه درگیر مسائل و مشکلات آن هستند؛ مانند تجربههای مختلف سینمای جهان مانند «مرد بارانی» با بازی داستین هافمن و تام کروز که به اختلال یا بیماری «Autism» میپردازد یا مشاهده علائم سندرم «آسپرگر» که مثلا در شخصیت «فارست گامپ» با بازی تام هنکس سراغ داریم یا اختلال دوشخصیتی Multi Personal Disorder که در شخصیتهای دوگانه فیلم «باشگاه مبارزه» Fight Club با بازی برد پیت و ادوارد نورتون مشاهده میکنیم و بسیاری از فیلمهای دیگر که مستقیم یا غیرمستقیم به اختلالات شخصیتی یا بیماریهای روانی در افراد پرداختهاند. اما آنچه حین تماشای فیلم «برادرم خسرو» و چالشهای رفتاری شخصیت خسرو به ذهن متبادر میشود، علاوه بر پرداختن به علائم بالینی اختلال «دوقطبی» و مسائل و مشکلاتی که شخص مبتلا و همچنین اطرافیان با آن دست به گریبان هستند، مسئله لزوم توجه به تفاوتهای فردی و رفتاری انسانها نیز میتواند باشد. اینکه لزوما قرار نیست همه انسانها را با هر نسبت از هوش و توان ذهنی و استعدادهای روانی، با یک شاخص رفتاری مشخص و چارچوببندیشده مورد سنجش قرار دهیم، خود یکی از بحثهای مهم و اصلی علوم روانشناسی و انسانشناسی بوده است؛ چهبسا در طول تاریخ، افراد بسیاری از جمله بزرگترین هنرمندان و نوابغ جهان هم الزاما از منشهای رفتاری یکسان و منطبق با هنجارهای منضبط اجتماعی برخوردار نبودهاند، چهبسا رفتارهایی تا مرز جنون و ازهمگسیختگیهای روانی را نیز از خود بروز دادهاند. از سوی دیگر در بررسی نمادین شخصیتهای فیلم میتوان این نکته را هم در نظر گرفت که شخصیت خسرو نمادی از بروز رفتار کودکانه و نابالغ از یک فرد به ظاهر بالغ است در حالی که همزمان برادرش ناصر، نمادی از رفتاری والدانه و کنترلگرانه است که میتواند نمونههای رفتاری این دو برادر را مانند دو روی سکه رفتارهای «کودکانه» و «والدانه» یک شخص واحد در نظر گرفت که البته در مقابل دوربین سینما در هیئت دو شخصیت متمایز و جداگانه جلوه کردهاند. نگاهی نمادین و نشانهشناسانه که امروزه در بسیاری از فیلمهای سینمای جهان هم قابل بررسی و استناد است؛ به این شکل که فیلم با ظرافت خاصی نمایش خصوصیات متفاوت و چندگانه یک شخصیت واحد را از طریق پرداختن به خصوصیات و کنشهای رفتاری و ذهنی دو یا چند شخصیت سینمایی به معرض نمایش میگذارد.
شخصیت برادری کنترلگر و بیش از اندازه منضبط که به دلیل حفظ آبرو و امنیت و آرامش زندگی خانوادگیاش، رفتهرفته از رفتارهای خارج از چارچوب برادرش منزجر شده و راه خشونت و درگیری و عصبانیت را در پیش گرفته تا جایی که تصمیم میگیرد برادر نگونبختش را از طریق مصرف داروهای مخدر و آرامبخش هرچهبیشتر تحت کنترل در آورد... هر چند در طول فیلم بیننده در مقابل رفتارهای گاه پرخاشگرانه و خارج از کنترل خسرو گاهی هم میتواند حق را به ناصر، برادر بزرگتر نیز بدهد که رفتاری قیممآبانهتر در پیش بگیرد. از جمله اینکه برادرش را پس از ایجاد بینظمی و شیطنت سر میز غذا با کمی خشونت فیزیکی راهی اتاقش میکند یا رفتار کنترلگرانه ناصر پس از این که خسرو از صدای آژیر دزدگیر یکی از همسایهها به شدت عصبانی شده و با رفتاری شدیدا پرخاشجویانه اتومبیل همسایه را تخریب ميكند اما گاهی نیز رفتارهای کنترلگرانه برادر بزرگتر تا حدی آزاردهنده و بیمورد به نظر میرسد. مثلا سرزنشکردن خسرو برای خرید هدایایی که برای برادرزادهاش تهیه کرده یا هنرنمایی و آوازخواندن او در معابر شهر برای کسب درآمد که مثلا در یکی از این صحنهها خسرو را در حال خواندن یکی از ترانههای معنیدار فریدون فروغی میبینیم؛ هنری که با وجود داشتن بیماری و اختلال شخصیت، استعدادش در خسرو به وفور یافت میشود.
به این ترتیب رفتارهای برادر بزرگتر از کنشهای تا حدی قابل دفاع و منطقی تا رفتارهایی کاملا خشونتآمیز و دیکتاتورمآبانه در نوسان است که تا انتهای فیلم در یک تحلیل کلی، تعمدا و به درستی امکان یک قضاوت صد درصد دقیق را درباره برادر بزرگتر از بیننده سلب میکند. ضمن اینکه به لحاظ روانشناسی، باز هم میتوان از نگاهی دیگر ریشه پرخاشهای هنجارشکنانه و بیش از حد تخریبگرانه برادر کوچکتر، خسرو را به نوعی در رفتارهای بیش از اندازه کنترلگرانه و حتی مستبدانه برادر نیز جستوجو کرد. گذشته از این که ما تنها میتوانیم مشکلات مختلف خسرو را در محیط منزل برادرش ناصر مشاهده کنیم و فیلم به عمد یا غیرعمد از نشاندادن سایر مشکلات اجتماعی این شخص برای ما خودداری میکند. از سوی دیگر مسئله همسر ناصر (با بازی هنگامه قاضیانی) هم درخورتوجه است که ظاهرا تا چندی پیش به حرفه دندانپزشکی اشتغال داشته، اما به دلیل ناراحتیهای روانی، امکان ادامه کار در این حرفه را به توصیه و اجبار همسرش پیدا نکرده است. چهبسا کارنکردن و خانهنشینشدن همسر ناصر نیز میتواند به نوعی ریشه در رفتارهای محدودکننده و مستبدانه ناصر داشته باشد که درنهایت با باردارشدن این زن، منجر به افسردگی و خانهنشینی او شده است. در حالی که باز هم مشاهده میکنیم که تقریبا در اغلب موارد همسر ناصر نیز در همه درگیریها و مشکلات حاصل از بیماری خسرو، جانب خسرو را گرفته و حتی از خود ناصر هم نسبت به خسرو دلسوزتر و مهربانتر به نظر میرسد. هر چند باز هم از لحاظ دراماتیک و نشانهشناختی مشخص نمیشود دقیقا چرا شغل دندانپزشکی برای شخصیتهای این فیلم در نظر گرفته شده؟ و اگر مثلا به جای این شغل، حرفه پزشکی، مهندسی یا تدریس موسیقی را فیلمساز عزیز برای شخصیتهایش در نظر میگرفت، چه تفاوت خاصی در شکلگیری روند داستان و درام و نظام نشانهشناختی فیلم ایجاد میشد؟
با این حال، به نظر میرسد همچنان تلاش و انگیزه اصلی فیلم، گذشته از نمایش مشکلات نمونهوار فردی و خانوادگی انسانهایی که دچار اختلال شخصیتی «دوقطبی» هستند، صورت گرفته، چرا که قطعا نیاز و ضرورت شناخت این گونه تفاوتهای خلقی و روانی تا حتی شناخت بیماریهای مرتبط با روان انسان برای جامعه و خانوادهها لازم به نظر میرسد، تا به دور از قضاوتها و برخوردهای ویرانگر و تنشهای بیمورد که اغلب به دلیل عدم شناخت نسبت به مشکلات اختلالی و روانی، با رنجش و ناراحتی و کدورت میان افراد همراه است، به شناخت هر چه بیشتر نسبت به تفاوتهای خلقی و اختلالات شخصیتی و روانی در جامعه و میان خانوادهها منجر شود.