ردپای سينمای اروپای شرقی در دكوپاژ «خاطرات پاییزی» مشهود است
علی فخر موسوی، فيلمساز ايرانی و مهاجر به اروپا، اولين تجربه بلند سینمایی خود را با همراهی سه کشور ايران، چك و اوكراين، با درک مشترکی که از عشق و جنگ داشتند، به تصوير كشیده است.
فيلم به كشور، زبان و مردم خاصی تعلق ندارد. درد مشترك همه جانها و خاكهای پايمالشده است و با اين كه قصه فيلم در خاك اوكراين میگذرد و مختصات فرهنگی و اجتماعی روستايی در شرق كیيف را دارد، اما عموما بر حالوهوای جنگزدگی و پيامدهای آن تاکید دارد.
در نگاه كلی و با در نظر گرفتن تمامی قواعد توليد محصولی مشترك از سه كشور سازنده، شایسته است حفظ كليت و يكپارچگی، انسجام مضامين و يكدستی عناصر بصری در فيلم «خاطرات پاييزی» را جزو نکات مثبت آن به شمار آوریم. شعلهور شدن آتش جنگی ناخواسته در اروپا از سوی جدايیطلبان شرق در مقابل نيروهای اوكراينی و بروز درگیری در پی بحران كريمه و ادعای شورشيان طرفدار روسيه مبنی بر جدا شدن خاك اوكراين و پيوستن به روسيه از يك طرف و ایجاد بحرانی خانمانسوز در عراق و سوريه از سوی ديگر، دستمايه پرداختن به طرح دوباره موضوع جنگ و پيامدهای ناگوار پس از آن است. اینبار در منطقهای از اروپای شرقی، مردمان هر روز به کارهای روزمره خود میپردازند، اما گویی در سایه همین روزمرگی، هیمنه تاریخی سوسیالیسم در حال شکسته شدن است و اثرات دنبالهدار و مخرب جنگ اخیر نیز به آرامی پدیدار میشود.
فيلم، فارغ از سیاستزدگی و مرزبندیهای جغرافیایی میکوشد تا با نگاهی مثبت و اميدوارانه، پديده جنگ را تفسير کند و به جای اين كه بر ناگواریهای آن صحه بگذارد، بر تاثيری كه در تغيير سرنوشت آدمهايش داشته، تمرکز کند. اینگونه است که دستيابی به معجزه صلح و عشق را، درمان ابدی آلام بشری برشمرده و برای رسيدن به آرامش و دركی مشترك، از چاشنی عشق بهره میگیرد.
با وجود برخی كاستیها در شخصيتپردازی دختر پناهجوی عراقی، بخش زيادی از فيلمنامه به درستی بسط داده شده، مقدمهچينی و معرفی شخصيتها جای درستی دارند و گرهافكنیها به موقع انجام میشود. تنها نكته غيرملموس در قصه فيلم، اطلاعات ناقص از فراز و نشیب و گذشته دخترک و شرایط جسمی اوست. در هیچ جایی از فیلمنامه مختصات دقیق و درستی برای همذاتپنداری با دختر جنگزده و روان آزرده او، به بیننده داده نمیشود. نه توضیحی و نه فلاشبکی از گذشته، زندگی سخت او را برای مخاطب بازگو نمیکند.
مشکل بزرگ دیگر، ابراز عشق بیتناسب و هم زمان ساشا - خراط بيوه - و آناتولی - سرباز جوان پیانیست – به دختر نابينای مهاجر است، كه با منطقی هيجانی و به دور از محركهای عاطفی كافی و تنها به ضرورت گرهافكنی در فيلمنامه، صورت میپذيرد.در اين كشاكش احساسی، نكته مثبت فيلم البته، نشان دادن اين دلبستگی و حالات عاطفی، به دور از استفاده از رفتارهای فيزيكی بارز است. به طوريكه كنش و واكنشهای بازيگران در مواجهه با اين حالات، كاملا زيرپوستی، درونی و توام با ظرافتهای حسی است كه به دليل نبودن محدوديتهای شرعی مرسوم در فرهنگ اسلامی ايران از سوی بازيگران خارجي به طور طبيعی و مناسب در فيلم عادی و جاری است.
ردپای سينمای اروپای شرقی در دكوپاژ «خاطرات پاییزی» مشهود است. آدمهای فيلم میخواهند بهتر باشند و خوشبختتر زندگی كنند، اما جنگ سد راه هميشگی آنهاست. تنهايی درد مشترك توليای سرباز، ايمای فراری و الكساندر نيكلای اويچ خراط و حتی ناتاشای عاشقپيشه و حسود است. فقدان دوست و همسر و نداشتن آرامش و امنيت، روح آنها را خراش میدهد... و جنگ با همه ابعاد غيرانسانی و ويرانگرش بهانهای میشود برای يكرنگی و نزديكی اين آدمها.
موسيقی خوب و گوشنواز رمان کروتین، آهنگساز جوان اوكراينی، نقش بسزايی در حفظ ريتم و كشش داستانی آن دارد و گويی بار سنگين جهان معنايی فيلم را به دوش میكشد. فيلمبرداری این اثر، امتیاز قابل توجه و ارزشمند دیگر آن به شمار میرود. حركات دوربين، نرم و حسابشده بر پرده مینشينند. زوايای نماهای مربوط به قبرستان يا كارگاه خراطی ساشا و رفت و برگشتهای گفتوگوها، بسيار دقيق و حسابشده تصويربرداری شدهاند. دوربين حتی در حالت سكون نيز با حركتی مواج و بسيار ظريف بدون داشتن تلاطم و لرزشهای محسوس، در گردش و حركت است. اين شيوه فيلمبرداری، حسی زنده و سیال را در تغییر قابها، از كلوزآپ به مديومشات و برعكس، به دنبال دارد. بدين ترتيب دوربين، حتی به روی دست نيز، در پويايی و نزديك شدن به جهان شخصيتها تاثيرگذار است.
موسيقی خوب با تلفيق فيلمبرداری و قابهای زيبا، آمیزه دلچسبی است كه بيننده را برای مدتی در خلسه سبز و سرد نوستالژيك همجنس با فيلمهای اروپای شرقی فرو میبرد. تمهای فولكلوريك اجتماعی در طراحی صحنه و لباس و فضای فيلم بارز است، اما چيزی از لامكانی آن نمیكاهد و درك مشترك شخصيتهای فيلم و مخاطبان آن را خدشهدار نمیکند.
پايانبندی فيلم همچنين از نكات مثبت فيلمنامه است. سرباز جوان در عين دلدادگی، پس از تحقق بخشيدن به آرزوی دخترك، قدم در راهی نامعلوم میگذارد تا از كشورش در مقابل متجاوزان دفاع كند و سرنوشت پردرد دخترك اكنون در شرف تغییر و بهروزی است.
«خاطرات پاييزی» با دوبله فارسی در سينما به نمايش درآمد. اما به نظر میرسد كه شنيدن صدای ديرآشنای دوبلورهای ايرانی از دهان بازيگران خارجی به پاشنه آشيل فيلم بدل شده باشد، چرا كه اگر امكان نمايش اين فيلم به زبان اصلی و با زيرنويس فارسی وجود داشت، حسوحال حقيقی بازيگران و ميزان تسلط آنان در هماهنگی ميان بيان و بدنشان ملموستر میشد و لحن و گويش حرفهای دوبلورها، عنصر واسطی، ميان فيلم و مخاطب به شمار نمیرفت.تجربههايی از اين دست، برای مشاركت در ساخت آثاری با تم و مضمونی جهانشمول، میتواند برای سينمای ايران نويدبخش و پرآموزه باشد. همچنین، همفکری و مساعدت در ساختن آثار هنری از سوی كشورهای مختلف، به ویژه در مدیوم سینما، ساير حيطههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در جوامع بشری را به هم پیوند میزند و آرام آرام فانوسك راهی میشود برای ساختن جهانی عاری از آشوب و جنگهای ویرانگر.