لوگوی فیلسین لوگوی فیلسین
بستن
مشاهده همه نتایج مربوط به “ ”
  • منو
  • ورود
  • تبلیغات در فیلسین
  • سینما
  • اخبار
  • مشارکت
  • رسانه
جشنواره ها
  • اسکار
  • کن
  • فیلم فجر
  • جهانی فیلم فجر
  • سینما حقیقت
  • فیلم شهر
  • بین‌المللی فیلم شهر
  • فیلم کوتاه تهران
  • فیلم سبز ایران
  • کودکان و نوجوانان
سینما
  • اکران این هفته
  • محبوب ترین فیلم ها
  • فیلم های در حال اکران
  • جدول فروش
  • اخبار سینما
  • فیلم‌های گروه هنر و تجربه
بازیگران
  • ستاره ها
شبکه خانگی و تلوزیون
  • اخبار شبکه خانگی
  • اخبار تلوزیون
آخرین اخبار
  • اخبار ویژه
داغ ترین اخبار
  • سینما و تلوزیون
اخبار بازیگران
  • سینما و تلوزیون
اخبار فیلم ها
  • سینما
مشارکت‌کنندگان
  • مشارکت‌کنندگان برتر
ایجاد
  • ایجاد شخص جدید
  • ایجاد اثر جدید
راهنمای مشارکت در فیلسین
  • راهنمای مشارکت کاربران در فیلسین
ویدیو ها
  • تیزرها
تصاویر
  • عکس های هفته
  • گزارش تصویری
  • ورود
  • تبلیغات در فیلسین
  • سینما
    • جشنواره ها
      • اسکار
      • کن
      • فیلم فجر
      • جهانی فیلم فجر
      • سینما حقیقت
      • فیلم شهر
      • بین‌المللی فیلم شهر
      • فیلم کوتاه تهران
      • فیلم سبز ایران
      • کودکان و نوجوانان
    • سینما
      • اکران این هفته
      • محبوب ترین فیلم ها
      • فیلم های در حال اکران
      • جدول فروش
      • اخبار سینما
      • فیلم‌های گروه هنر و تجربه
    • بازیگران
      • ستاره ها
    • شبکه خانگی و تلوزیون
      • اخبار شبکه خانگی
      • اخبار تلوزیون
  • اخبار
    • آخرین اخبار
      • اخبار ویژه
    • داغ ترین اخبار
      • سینما و تلوزیون
    • اخبار بازیگران
      • سینما و تلوزیون
    • اخبار فیلم ها
      • سینما
  • مشارکت
    • مشارکت‌کنندگان
      • مشارکت‌کنندگان برتر
    • ایجاد
      • ایجاد شخص جدید
      • ایجاد اثر جدید
    • راهنمای مشارکت در فیلسین
      • راهنمای مشارکت کاربران در فیلسین
  • رسانه
    • ویدیو ها
      • تیزرها
    • تصاویر
      • عکس های هفته
      • گزارش تصویری
    • گیشه
  • اخبار داغ
  • آخرین اخبار

خوشباشی روزهای آشنایی و تکلف سیم آخر

طهران تهران

  • توسط روبرت صافاریان
خوشباشی روزهای آشنایی و تکلف سیم آخر

داریوش مهرجویی در فیلم «طهران تهران» می‌رسد به آنجا که وجه سیاه زندگی و اجتماع را به کلی حذف می‌کند. همان‌گونه که مهدی کرم‌پور در این فیلم میل به نوآوری دارد.اما در این نوآوری‌ها بیشتر یک جور تصنع و تکلف پس‌زننده دیده می‌شود تا انسجام اندیشه و سلیقه هنری.

چند سال پیش، وقتی «مهمان مامان» روی پرده بود، در محفلی بحث فیلم بود و دوستی که کارش تدوین است گفت: «فیلم خیلی روان و خوش ریتمه، اما دروغه.» اشاره‌اش به خوشباشی غالب بر فیلم بود و حسن‌نیت و خوبی ذاتی همه آدم‌ها و این که همه عوامل دست به دست هم می‌دهند که یک موقعیت بد تبدیل به یک جشن واقعی شود. من به آن دوست گفتم منتها در کنار این همه، جنبه‌های تلخ زندگی هم نشان داده شده است: بیماری قلبی زن اصلی، کتک خوردن یکی از زن‌ها از دست شوهرش، و جدایی بین مرد جوان گردوشکن با خانواده‌اش و فاصله طبقاتی بین ساکنان حیاط و زندگی اشرافی خانواده آن مرد. البته او راست می‌گفت. یک چیز «گنج قارون»ی توی «مهمان مامان» هست که ناشی از یک نگاه سهل و خوشباشانه به زندگی است، اما به گمان من در آن فیلم این خوشباشی به بهای چشم بستن بر و ندیدن وجه تلخ و سیاه زندگی به دست نیامده است. من این‌ها را می‌توانستم به آن دوستم بگویم. اما اگر او امروز همین حرف را درباره «طهران، تهران» بزند پاسخی نخواهم داشت به او بدهم. صحنه شروع فیلم ــ ریختن سقف خانه درست در ساعت تحویل سال ــ همان فضای تلفیق تلخی و شادمانی را دارد. نمای سفره هفت‌سینی که پر از خاک و خل شده به تنهایی به قدر کافی گویاست. اما بعد فیلم تبدیل می‌شود به یک فیلم سیاحتی از تهران بزرگ از یک سو و یک فیلم تخیلی درباره مناسبات انسانی در جامعه امروز ایران از سوی دیگر. همه کدورت‌ها الکی هستند و با حسن‌نیت آدم‌ها و به سرعت حل می‌شوند و آدم‌هایی پیدا شده‌اند که نه تنها خانواده بی‌خانمان ما را برای شام و نهار و… مهمان می‌کنند بلکه هزینه بازسازی خانه خراب شده آن‌ها را هم تقبل می‌کنند.

اما بیایید ما هم به روش فیلم سعی کنیم مثبت نگاه کنیم.

پایان فیلم و بازسازی خانه سنتی فروریخته اول فیلم آن قدر غیر واقع‌بینانه است که به ما اجازه می‌دهد تمام فیلم را مانند یک قصه شاه پریان در نظر بگیریم. قصه‌ای نه درباره دنیای واقعی، بلکه درباره دنیایی که باید باشد. بیایید به خودمان بگوییم داریوش مهرجویی می‌خواهد به ما بگوید مناسبات اجتماعی ما این طوری هم می‌تواند باشد (نه این که این طوری است) و برای نمونه ما خانه‌های سنتی‌مان را به جای کوبیدن می‌توانیم این طوری بازسازی کنیم. یعنی فیلم می‌خواهد یک جور مشوق و آموزش باشد درباره شکل درستی که جامعه و مناسبات آدم‌های آن می‌توانند داشته باشند. من احساس می‌کنم مهرجویی آن قدر چشم‌بسته و ساده‌انگار نیست که مناسبات جامعه امروز ما را آن چیزی بپندارد که در فیلم تصویر شده است، او می‌خواهد بگوید بیایید این طوری باشیم. منتهی نه مستقیم، بلکه با ساختن این دنیا. اما مشکل این است که سبک رئال فیلم چنین اجازه‌ای را به ما نمی‌دهد. ساختار مستندگونه آن (گزارش یک گردش تهران‌گردی) و بدتر از آن استفاده ا ز عکس‌های دوره قاجار، چنین تفسیری را دشوارتر می‌کند. موقعیت‌هایی که در موزه کاخ گلستان به وجود می‌آید و تقابل بین زندگی واقعی زنده و تاریخ مرده (گم‌شدن بچه‌ها در موزه و نامه‌نگاری عاشقانه بین زن و شوهر قهرکرده) البته زیبا و بامعناست، و با روحیه زندگی‌خواهی غالب در فیلم همخوان، اما بیش از اندازه‌ای که ظرافت اقتضا می‌کند کشدار شده‌اند.

توجه داریوش مهرجویی به شور زندگی در مردم ساده جامعه که در فیلم‌های اخیرش به تصویر کشیده شده نشان از یک جور سادگی و پختگی توامان دارد. او در فیلم‌های «مهمان مامان» و «سنتوری» می‌تواند این نگاه را بر بستر واقعیت تلخ و مناسبات اجتماعی آمیخته به بی‌عدالتی و فقر و بدبختی به نمایش بگذارد. اما در این فیلم می‌رسد به آنجا که وجه سیاه زندگی و اجتماع را به کلی حذف می‌کند. اتفاقی که می‌افتد چیزی است شبیه اتفاقی که یک دوره برای عباس کیارستمی هم افتاد. او هم ناگهان متوجه شد زندگی اصل است و زندگی ادامه دارد و از این حرف‌ها که البته حرف‌های زیاد بکری هم نیستند اما پس از یک دوره بدبینی مزمن غالب بر فضای روشنفکری سیاسی دهه پنجاه و تجربه‌های انقلاب و جنگ نو می‌نمودند، منتها فراموش کرد که این اصل بودن زندگی را باید بر بستر یا در کنار همه تلخی‌ها و زشتی‌ها نشان داد. در اتفاق زلزله بر وجه میل به ادامه زندگی تاکید کرد و همه رنج و ویرانی ماجرا را حذف کرد و چون به آفریقای مصیبت زده رفت، تنها رقص و شادمانی دید و چهره زشت مرگ و بیماری از فیلمش به کلی رخت بر بست.

چیزی که درباره مضمون فیلم «طهران، تهران» گفتیم درباره سبک و پرداخت آن نیز صدق می‌کند. آن نگاه خوشباشانه مهرجویی که در فیلم‌هایش اخیرش دیده می‌شود، آن نوع نزدیک شدن به یک جور حکمت عامیانه، با عوامانه شدن سبک فیلم‌هایش نیز همراه بوده است. در «مهمان مامان» و «سنتوری» مهرجویی از نظر پرداخت روی خط باریک فیلمفارسی و سنت روشنفکرانه سینمای ایران راه می‌رود. آنچه در «سنتوری» مورد انتقاد بسیاری از منتقدان بود نوعی شلختگی در پرداخت بسیاری از صحنه‌های عروسی و آوازخوانی و… همین طور بازی و دیالوگ‌های گلشیفته فراهانی بود. اما آنجا می‌شد در جواب این منتقدان روی صحنه درخشانی انگشت گذاشت که رادان در خانه پدری برای یادداشت کردن نشانی تامین‌کننده جنس دنبال مداد می‌گردد و چیزی برای نوشتن پیدا نمی‌کند. من در «طهران، تهران» چیزی که حتی نزدیک به این صحنه باشد پیدا نمی‌کنم.

سیم آخر /مهدی کرم‌پور

موضوع اپیزود کرم‌پور یکی از موضوعات باب روز و مهم جامعه امروز ماست: موسیقی به اصطلاح زیرزمینی که تا حدود توسط حکومت تا اندازه‌ای تحمل می‌شود، اما همواره با سرخوردگی‌های ناشی از لغو کنسرت و انواع فشارهای دیگر همراه است. وضعیت گروه‌های موسیقی جوانانه در واقع نقطه‌ای است که مناسبات دردآلود نسل جوان با قدرت سیاسی حاکم بر جامعه در آن به آشکارترین نحو عیان می‌گردد. کرم‌پور با انتخاب چنین موضوعی و قرار دادن آن بر بستر زندگی دخترها و پسرهای گروه در لوکیشن‌های تهران غیرمستقیم فیلمی درباره تهران و روابطه نسل جوان ایرانی با این شهر ساخته است. فیلم بسیار ضعیف شروع می‌شود و ادامه پیدا می‌کند؛ با شخصیت‌های باسمه‌ای و بازی‌های اغراق‌آمیز و دیالوگ‌های بیانیه‌مانند. اما با یک کلیپ زیبا که به خوبی بیانگر حس و حال جوان تهرانی (ایرانی) امروز است، پایان می‌یابد.

سنت گذاشتن حرف‌های گنده و تک‌گویی‌های شبیه سخنرانی در دهان آدم‌های فیلم در سینمای ایران سابقه طولانی دارد. از کیمیایی تا بیضایی و حاتمی‌کیا. کرم‌پور به این سنت وفادار است. شخصیت‌هایی مانند پدر دختره، مامور امنیتی، دلال کنسرت و… مانند آدم‌های عادی حرف نمی‌زنند بلکه متن‌هایی را می‌خوانند که قرار است مانند حرف‌زدن‌ آدم‌های معمولی باشد با اغراق در ویژگی‌های کلام قشرها و طبقات مربوطه. آن‌ها قرار است هر یک نماینده تیپ خاصی باشند، نه شخصیت‌های منفرد با ویژگی‌های فردی. این سه شخصیت بسیار شبیه‌اند به شخصیت‌های فیلم قبلی کرم‌پور «چه کسی امیر را کشت».

موقعیت روایی نیز برای بیان تضادهای فرهنگی طراحی شده‌اند. مثلا توجه کنید به حضور یکی از دخترهای ارکستر با پدر پولدار بی‌سواد تازه‌ به دوران رسیده‌اش در خانه‌ای که در حیاط آن آش نذری می‌پزند. رفتن پدر و دختر به این خانه تنها برای تکیه بر تضاد دو نوع شیوه زیست است. در همین صحنه رفتار زن جوانی که با عشوه‌آمدن می‌خواهد توجه مرد پولدار را به خود جلب کند و غلبه یک جور اخلاق جنسی ناسالم در خانه که فیلم مدعی است در این گونه محیط‌ها وجود دارد، بسیار گل‌درشت و بی‌ظرافت پرداخت شده است.

انتخاب یک مامور امنیتی و بخصوص بردن او به زورخانه برای تشریح تفاوت‌های دو نسل یکی از بی‌سلیقگی‌های آشکار فیلم است. این زورخانه اصلا از کجا پیدایش شد و آیا برای بیان تفاوت دو نسل جبهه رفته و امروزی راهی بهتر از توجیهات یک مامور امنیتی نیست و آیا این امر فیلم را از تهران و فضای شهر دور نمی‌کند؟ در واقع یکی از مشکلات فیلم حضور اندک فضای تهران در فیلم است تا می‌رسیم به اجرای یکی از آوازهای گروهی که کنسرتش لغو شده است بر یکی از بلندی‌های تهران و برش زدن تصاویر فضاهای گوناگون پایتخت در میان آن. البته این بخش را مسامحتا کلیپ می‌نامم چون تا حدودی استوار است بر اطلاعاتی که پیش‌تر در طول روایت درباره شخصیت‌های به دست آورده‌ایم. بخش‌های پیشین فیلم با همه کاستی‌های خود ما را با آدم‌هایی که در این کلیپ می‌نوازند و می‌خوانند آشنا کرده‌اند و تاثیری که کلیپ بر بیننده می‌گذارد از این آشنایی تغذیه می‌کند.

مهدی کرم‌پور میل به نوآوری دارد. برای نمونه استفاده از انیمیشن در فیلم جایی دیگر و آن زورآزمایی ساختاری پر از حرف در «چه کسی امیر را کشت» بر این کشش گواهی می‌دهند. در اینجا نیز ایده تلفیق زندگی اعضای یک گروه موسیقی جوان با تصویر تهران ایده بکری است، و مهم‌تر شروع فیلم است مانند یک فیلم قصه‌گوی معمولی و به پایان بردنش با یکی از اجراهای همان گروه که معلوم نیست کجا اجرا می‌شود با زیر پا نهادن منطق رئالیستی فیلم. اما در این نوآوری‌ها بیشتر یک جور تصنع و تکلف پس‌زننده دیده می‌شود تا انسجام اندیشه و سلیقه هنری.

منبع: وب‌سایت رسمی روبرت صافاریان
مهدی_کرم‌پور روبرت_صافاریان داریوش_مهرجویی فیلم سینمایی طهران تهران (1388)
ارسال

نقدهای مرتبط

  • نقد فیلم «ده» عباس کیارستمی

  • نارنجی پوش: فیلمی از داریوش مهرجویی؟

  • نقد فیلمنامه «مهمان مامان»

  • طوطی‌ای را به خیال شکری دل خوش بود

  • نگاهی به پردازش شخصیت رضا سپیدبخت در «خانه‌ای روی آب»

  • در فقدان زن پاک آرمانی

مشاهده همه نقدهای مرتبط

آخرین اخبار

  • دلایل تحریم جشنواره از طرف «روز صفر»

  • سرانجام فجر 38/«خورشید» بهترین فیلم جشنواره

  • آسیایی‌ها بر قله‌ی اسکار 2020

  • «خون شد» بدون نشست

  • روز نهم جشنواره فیلم فجر/«پوست»

  • روز نهم جشنواره فیلم فجر/ «دشمنان»

  • روز هشتم جشنواره فیلم فجر/«من می‌ترسم»

  • روز هشتم جشنواره فیلم فجر/«پدران»

مشاهده همه اخبار

چهره ها

مهرداد صدیقیان

مهرداد صدیقیان

امیر جعفری

امیر جعفری

ساعد سهیلی

ساعد سهیلی

امیر آقایی

امیر آقایی

سیروس الوند

سیروس الوند

رخشان بنی‌اعتماد

رخشان بنی‌اعتماد

علی حاتمی

علی حاتمی

آزاده صمدی

آزاده صمدی

هدیه تهرانی

هدیه تهرانی

امیرشهاب رضویان

امیرشهاب رضویان

سام درخشانی

سام درخشانی

رضا بیک ایمانوردی

رضا بیک ایمانوردی

نیوشا ضیغمی

نیوشا ضیغمی

ویشکا آسایش

ویشکا آسایش

سعید سهیلی

سعید سهیلی

جمشید هاشم‌پور

جمشید هاشم‌پور

کیانوش عیاری

کیانوش عیاری

میترا حجار

میترا حجار

آیا میدانید ؟

  • امیرکبیر

    این سریال در زمان جنگ و موشک باران ساخته شد

  • مرگ ماهی

    در یکی از پوسترهای این فیلم از عکس‌های کودکی بازیگران این فیلم استفاده شده است.

  • خفه‌گی

    در اکران این فیلم در مشهد به خواست نوید محمدزاده هیچ خبرنگاری اجازه ورود به سالن را نداشت.

  • ساکن طبقه وسط

    شهاب حسینی در این فیلم، ۳۸ نقش متفاوت را بازی کرده است و با این کار رکوردی را به نام خود به جای گذاشته که تاکنون کسی موفق به انجام آن نشده است. او که نقش مولانا، شیخ صنعان، سقراط حکیم، راجر واترز، نیوتن و ... را در این فیلم بازی می‌کند، قصد دارد این رکورد را در کتاب رکوردهای گینس ثبت کند.

  • بید مجنون

    این فیلم با نام‌های «بازگشت» و «باردیگر زندگی» مراحل ساخت را طی کرد، اما در نهایت با نام «بید مجنون» به اکران عمومی درآمد.

آخرین اشخاص به روز شده

مهرداد عباس‌پور

مهرداد عباس‌پور

بهرام افشاری

بهرام افشاری

ژاله کاظمی

ژاله کاظمی

علی‌رضا موسلانی

علی‌رضا موسلانی

هستی مهدوی‌فر

هستی مهدوی‌فر

متین برونسی

متین برونسی

ابراهیم امینی

ابراهیم امینی

مجید نوربخش

مجید نوربخش

محسن فضلی

محسن فضلی

احسان غفوریان

احسان غفوریان

مجید لیلاجی

مجید لیلاجی

شهره لرستانی

شهره لرستانی

آخرین آثار به روز شده

انفرادی

انفرادی

سونامی

سونامی

آشفته‌گی

آشفته‌گی

زیر نظر

زیر نظر

23 نفر

23 نفر

جان‌دار

جان‌دار

خداحافظ دختر شیرازی

خداحافظ دختر شیرازی

خانه پدری

خانه پدری

ناگهان درخت

ناگهان درخت

طلا

طلا

لیلاج

لیلاج

پرده توری

پرده توری

آخرین جشنواره های به روز شده

مشاهده همه جشنواره ها
سی و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان

سی و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان

هفتمین جشنواره بین‌المللی فیلم شهر

هفتمین جشنواره بین‌المللی فیلم شهر

هفتاد و دومین جشنواره فیلم کن

هفتاد و دومین جشنواره فیلم کن

سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر

سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر

نود و یکمین دوره جوایز اسکار

نود و یکمین دوره جوایز اسکار

سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر

سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر

دوازدهمین جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی

دوازدهمین جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی

سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران

سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران

سی و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان

سی و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان

سومین جشنواره فیلم سلامت

سومین جشنواره فیلم سلامت

  • logo-samandehi
  • دانلود اپلیکیشن فیلسین ویدیو
  • درباره ما
  • تماس با ما
با ما در شبکه های اجتماعی همراه باشید
  • instagram
  • telegram
  • googlePlus
  • twitter
  • facebook
  • aparat
  • درباره ما
  • تماس با ما
تمامی حقوق متعلق به فیلسین است. © 1395