محمدرضا هنرمند: بهروز افخمی وارد بازی خطرناکی شد
محمدرضا هنرمند یکی از اعضای هیات داوران سیوپنجمین جشنواره فیلم فجر، تنها داوری است که بعد از به پایان رسیدن جشنواره درباره حواشی ایجاد شده این دوره صحبت کرده است.
این کارگردان در ابتدای گفتوگوی خود پس از اتمام جشنوراه با توجه به اینکه در دورههای مختلفی در جشنوارهها شرکت داشته یا به عنوان داور حضور داشته است، درباره تفاوت میان اعتراض و بیاحترامی اینطور میگوید: «فرق اعتراض داشتن با بی حرمتی برای هر آدمی کاملاً روشن است، بعید میدانم کسی در فهم تفاوت این دو با هم مشکل داشته باشد. مسئله اینجاست که دستگاههایی که علی الاصول باید پاسدار مبانی اخلاقی در جامعه باشند و در ترویج و ارتقاء آن کوشش پیوسته و هوشمندانه داشته باشند، خودشان پیشقدم در رواج بی اخلاقیها در جامعه هستند. رفتار رسانه ملی در دوران برگزاری جشنواره ملی فیلم فجر، یک نمونه کامل از این رفتارهای غیر قابل باوراست.»
از نظر او اینکه داوران هرسال 22 فیلم را داوری میکردند و امسال باید 33 فیلم داوری میشد، همچنین گسترش فضای مجازی و دسترسی راحت به آن، بیمسئولیتی در قبال نشر اکاذیب و جوسازی و البته جنجالهای برنامه «هفت» و... از جمله دلایل افزایش هجمهها در این دوره از جشنواره فیلم فجر بوده است. هنرمند درباره واکنش داوران این دوره به این هجمهها میگوید: «خوشبختانه اکثریت اعضای هیات داوران تجربیات متعددی از دورههای قبلی جشنواره داشتند و این حجم از هیاهو را پیشبینی میکردیم. بنابراین کاملا آماده بودیم و تلاش کردیم تا خودمان را به دست جریانها نسپاریم. بعضی از این فشارهای روانی برای اعمال نظر در نتیجه داوری، بسیار کثیف و ناجوانمردانه بود و حتی در مقاطعی تبدیل به تهدیدهایی در برنامه «هفت» شد. من شخصاً، این تهدیدات را به حساب خودشیرینیهای معمول مجریان برنامه «هفت» گذاشتم و تقریباً مطمئن بودم که هیچ دستگاه مسئولی در کشور از طرح این مسائل برروی آنتن رسانه ملی رضایت ندارد.»
با توجه به اینکه واکنشهای بسیار تندی نسبت به داوری امسال داده شد، مثلا سعید سهیلی داوری هفت داور نابینا و ناشنوا را بهتر از داوران امسال دانست، علی معلم آنها را دوبین خطاب کرد یا محمدرضا منصوری (مدیر تولید) از جشن تکلیف برای داوران گفت و منیر قیدی یکی از نامزدهای بخش فیلمنامه و برنده سیمرغ استعداد درخشان ادعا کرد برخی مرتبهها در دست آدمهای ریاکار حقیر شده است، هنرمند میگوید شخصا به همه این معترضان احترام میگذارد: «آنها هم مختارند هر جور که مایل هستند رفتار کنند، با هر شکلی از ادبیات و رفتار فرهنگی که میپسندند و شایستگی آنرا دارند. من مسئول رفتار و گفتار خودم هستم نه دیگران.»
ماجرای نامزدهای پرمناقشه جشنواره سیوپنجم
به جز سلیقه داوران که مورد نقد قرار گرفته بود، مناقشاتی درباره برخی نامزدهای رشتههای مختلف نیز مطرح شد از جمله اینکه فیلم سینمایی «یک روز بخصوص» همایون اسعدیان جلوه های ویژه میدانی و فیلم «گشت ۲» سعید سعیلی جلوههای ویژه بصری نداشته است که هنرمند درباره نامزدی این دو فیلم اینطور توضیح میدهد: «من فرم اطلاعات عوامل این دو فیلم که توسط سازندگانش به دفتر جشنواره ارائه شده را در اختیار شما میگذارم، خودتان قضاوت کنید. اگر فیلم «گشت 2» بر اساس گفتهها و جوسازهای بی ادبانه کارگردان محترم فیلم، یعنی جناب سعید سهیلی اصلاً جلوههای بصری نداشته، چرا هم در تیتراژفیلم و هم در فرم اطلاعات جشنواره اسم آقای وحید قطبیزاده را به عنوان مسئول جلوههای بصری آوردهاند؟! آیا خودشان را سر کار گذاشتهاند؟ یا خدای نکرده، خدای نکرده، در پشت اضافه کردن نام کسی که اصلاً در فیلم نبوده ولی در تیتراژ و فرم اطلاعات عوامل فیلم هست نیت دیگری در کار بوده است؟! البته زبانم لال من منظور بدی ندارم، فقط سئوال میکنم که چرا باید اسم کسی که اصلاً نبوده در لیست عوامل و تیتراژ فیلم باشد.»
یکی از پرحاشیهترین نامزدهای امسال نامزدی پیمان یزدانیان برای موسیقی متن فیلم «بدون تاریخ بدون امضا» بود فیلمی که اصلا موسیقی متن نداشت و یزدانیان تنها برای تیتراژ آن موسیقی ساخته بود. با توجه به اینکه در نهایت سیمرغ این رشته به کریستف رضاعی به خاطر فیلم «نگار» رسید، هنرمند با اشاره به متنی که هنگام اهدای این جایزه خوانده شد، درباره دلیل نامزدی یزدانیان اینطور توضیح میدهد: «همان گونه که انتظار میرفت، افخمی و باندش که چندین ساعت آنتن رسانه ملی را علیه منافع ملی، به منظورنفرت پراکنی و تفرقهاندازی در اختیار دارند و مدعی آزاد اندیشی و فهم بالای هنری هستند آنرا سانسور کردند. حالا من همان متن کوتاه را برای شما عیناً میخوانم: «هیات داوران با تشکر از پیمان یزدانیان و همفکرانش در فیلم «بدون تاریخ بدون امضاء» به دلیل حفظ رویکرد متناسب و جسورانه در استفاده مینیمال از عناصر موسیقایی مورد نیاز و دوری از هیاهو و خودنمایی بی مورد در این فیلم، سیمرغ بهترین موسیقی متن را تقدیم میکند به آقای کریستف رضاعی برای فیلم نگار». من تصور میکنم این توضیح کوتاه برای اهل فن کاملاً روشن و قابل فهم است. فیلم «بدون تاریخ بدون امضاء» با اینکه اسم آقای پیمان یزدانیان را به عنوان آهنگساز فیلم در تیتراژ خود دارد، دهها صحنه عاطفی و احساسی هم دارد که در سکوت یا فقط با صدای محیط برگزارمیشود، این صحنه ها میتوانست با استفاده بیجا و بیمورد از موسیقی هدر برود وکاملاً زایل شود، آیا ساختن چند قطعه احساسی برای موسیقیدان بزرگی مثل آقای پیمان یزدانیان کار دشواری بود؟ یقینا خیر، هیات داوران به شعور آهنگساز و کارگردانی که ارزش سکوت به جا را بیشتر از موسیقی بیجا میداند توجه داشته است. ما این درک و شعور والا را دیدهایم و به رغم پیشبینی سیل هجمهها، آنرا نامزد دریافت سیمرغ بهترین موسیقی متن کردهایم. در تیتراژ پایانی همین فیلم، قطعهای که حامل حس و حال تمام و کمال فیلم است، فقط با یک ساز پیانو اجرا میشود و شما را متاثر و متفکر برای بیرون رفتن از سالن همراهی میکند. به نظر ما موسیقی فیلم را متری ارزیابی نمیکنند، کیفیت ارزشهای هنری و تاثیر کیفی اثر مهم تر از کمیت آن است.»
در ادامه از هنرمند پرسیده میشود واقعا کارت تهیه کنندگی «جواد نوروزبیگی» ملاک نامزد بهترین فیلم شده است؟ آنهم با وجود اینکه فیلم «تابستان داغ» با عنوان مجری طرح و سرمایهگذاری هومن بهمنش ساخته شده؟ که او نیز در پاسخ بازهم به اطلاعات فرمهای پرشده برای فیلمها اشاره میکند و میگوید: «همانطور که قبلاً هم گفتم اطلاعات ما برای معرفی اسامی نامزدها صرفاً از طریق فرمهای ارائه شده و اطلاعات تیتراژ فیلم میآید. ما خودمان اسمی را استخراج نمیکنیم. ما که علم غیب نداریم تا بدانیم که در فرایند تولید فیلم چه کسی چه کاری کرده و مسئولیت حقوقی آن با چه کسی است. حتی اگر مثل بهروز افخمی، بزرگ آنتندار رسانهی ملی، علم غیب هم داشتیم بازهم مجاز نبودیم تا به اطلاعات خارج ازفرم و تیتراژ فیلم مراجعه کنیم. در تیتراژ و فرم فیلم «تابستان داغ» اسم جواد نوروزبیگی به عنوان تهیهکننده آمده است.»
او در بخش دیگری از صحبتهایش از اظهار نظر درباره انصراف از نامزدی سیمرغ جشنواره امتناع میکند و میگوید: «احتمالاً خودشان در این مورد بهتر توضیح خواهند داد.»
تا چهار بعد از ظهر روز پنجشنبه خود داوران هم از برندگان نهایی خبر نداشتند
با توجه به ادعای برنامه «هفت» و «کافه سینما» درباره داشتن اسامی برندگان نهایی، هنرمند پاسخ قاطعی در اینباره میدهد و روند رسیدن به برندگان نهایی این دوره از جشنواره را نیز توضیح میدهد: «من از این ماجرا به کلی بیاطلاع هستم. اگر این سایت فقط گمانهزنی برای برگزیدگان کرده و آنرا در اختیار رسانهها گذاشته که مانعی ندارد ولی اگر مدعی لو رفتن آرا هست که باید از طریق مراجع قضایی به جرم سرقت اسناد محرمانه و داشتن عوامل جاسوسی در مراکز تصمیمگیری مورد تعقیب قضایی قرار بگیرد که لابد میگیرد. ولی من جهت اطلاع دقیق هموطنانم اعلام میکنم که جلسه تصمیمگیری برای برگزیدگان نهایی از میان نامزدهای اعلام شده، در ساعت ۹ صبح روز پنجشنبه بیست و یکم بهمن ماه با حضور کلیه داوران و رعایت کامل محرمانه بودن مذاکرات در دفتر جشنواره تشکیل شد. مذاکرات تا ساعت ۴ بعد ازظهر یعنی ۳ ساعت قبل از آغاز مراسم اختتامیه ادامه پیدا کرد و برگزیدگان نهایی تعیین شدند. حالا اگر سایتی مدعی شده که قبل از ساعت ۴ بعداز ظهر روز پنجشنبه به اسامی برگزیدگان دسترسی داشته، بی تردید کلاش و دروغ پرداز است، چون هنوز هیچکدام از اعضای هیات داوران تا ساعت ۴ بعداز ظهر روز پنجشنبه از برگزیدگان نهایی اطلاع نداشتند.»
دو سیمرغ دادیم چون نصف کردن آن محال بود!
او درباره دو جایزه همارزش یعنی دو سیمرغی که به دو بازیگر زن سینمای ایران تعلق گرفت و از نظر بسیاری از اهالی رسانه و سینما این موضوع با فراخوان جشنواره مغایرت دارد نیز اینطور میگوید: «اگر بگویم که امسال سال خانمها بود اغراق نکردهام، به نظر من جشنواره امسال عرصه هنرمندی تام و تمام خانمها شد. امسال زنهای سینما غوغا کردند و در بسیاری از آثار شگفتانگیز بودند. یکتا ناصر، سحر قریشی، باران کوثری، گیتی قاسمی، زهرا داود نژاد، ریما رامین فر، گوهر خیراندیش، سارا بهرامی، پریناز ایزدیار، نازنین بیاتی، ویشکا آسایش، آزاده صمدی، میناساداتی، هدیه تهرانی، هدی زینالعابدین، مریلا زارعی، لیلا حاتمی، ترلان پروانه، زکیه بهبهانی، نگارجواهریان، افسانه بایگان، طنازطباطبایی، ثریا قاسمی، فاطمه معتمدآریا، شبنم مقدمی، غزل شاکری، پگاه آهنگرانی، سیما تیرانداز، النازشاکردوست، ماهایا پطروسیان و ساره بیات. همه خوب بودند ولی هیات داوران بر طبق مقررات آییننامه باید فقط پنج نامزد معرفی میکرد. انتخاب فقط، پنج نامزد از میان تعداد زیادی از بازیگرانی که در نقشهای خود خوش درخشیدهاند و تماماً سزاوار تشویق و توجه بودهاند، کار بسیار دشواری بود. هیات انتخاب با بحث و مذاکرات فراوان به این نتیجه رسید که در رشته بازیگران زن و کارگردانی به جای پنج نامزد شش انتخاب داشته باشد. هرچند که این پیشنهاد با مخالفت جدی دبیر جشنواره روبرو شد ولی اصرار و پیگیری اعضای هیات داوران بالاخره، به نتیجه نشست و توانستیم در این دو رشته به دلیل کثرت امتیازات بالا استثنا قائل بشویم و شش نامزد انتخاب کنیم. در انتخاب برگزیدگان نهایی، امتیازات خانمها: مریلا زارعی و لیلا حاتمی به گونهای بود که یکی از اعضاء درخواست کرد که سیمرغ را نصف کنیم و چون این کار محال بود با چانه زنیهای فراوان موفق شدیم تا در این سال درخشش چشمگیر خانمهای بازیگر، دو سیمرغ با ارزش مساوی اعطا کنیم. هرچند که بیتردید باز هم حق بسیاری از بازیگران زن آنگونه که باید ادا نشده است.»
بهروز افخمی وارد بازی خطرناکی شد
موضعی که هنرمند در بخش دیگری از این گفتوگو نسبت به بهروز افخمی و برنامه «هفت» میگیرد به نظر تندترین واکنش او نسبت به حواشی ایجاد شده در این دوره از جشنواره است، او درباره مطرح شدن دو تابعیتی بودن داوران جشنواره در برنامه «هفت» میگوید: «بهروز افخمی وارد بازی خطرناکی شد. بعید است توان ادامه این بازی کثیف را داشته باشد. او نه تنها بر روی آنتن رسانه به اصطلاح ملی وارد حریم خصوصی دیگران شد بلکه با وارد کردن اتهامات بیپایه و اساس و سراسر دروغ خود آسیب جدی به استقلال داوران وارد کرد. من قاطعانه میگویم که اتهامات افخمی را از طریق مراجع قانونی پیگیری خواهیم کرد.»
او درباره انتقاد دیگری که به هیات داوران درباره سالها دوری و کار نکردن آنها در سینما وارد بود نیز همچنان سویه واکنشش را به سوی افخمی میبرد و میگوید: «کار کردن اشکال مختلف دارد. یکی مثل آقای افخمی کار میکند، یکی هم مثل من ترجیح میدهد تا حساب شده و محتاط تر کار کند. فرقش به نفع بیت المال و پول مردم است. آقای افخمی برای اینکه کار کند از جیب بیت المال میلیاردها تومان برمیدارد، به بهانه ساختن زندگی حضرت امام خمینی(ره) فیلمی میسازد و روی جعبههای آن مینویسد «فرزند صبح» بعد آنرا در انبار میگذارد و به سرعت به کانادا میرود. اگر اسم این کار است و فیلمسازی، من ترجیح میدهم نه کار کنم و نه فیلمساز باشم. در این صورت لااقل آسیبی به چهره و شخصیت بزرگترین مرد دوران معاصرم نمیزنم و پول بیت المال را هم میگذارم تا در جیب مردم فقیرم بماند.»