نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی «زیر سقف دودی» با حضور پوران درخشنده، نفیسه روشن، ابوالفضل میری و سهیل رضایی (روانشناس) در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار فیلسین، اکران و جلسهی نقد و بررسی فیلم «زیر سقف دودی» به کارگردانی پوران درخشنده و موضوع طلاق عاطفی در فرهنگسرای ارسباران برپا شد.
در ابتدای این نشست سهیل رضایی، روانشناس دعوتشده دربارهی فیلم «زیر سقف دودی» گفت: من فکر میکنم یک خط سیری در جامعه ما دارد اتفاق میافتد. خط سیر از «آتشبس» شروع شد و ادامه پیدا کرده و حسم میگوید به سمت مردم پرتاب شده است.
از نظر من دوران کنونی بهترین دوران رابطه زن و مرد است. چون تنها دورانی است که رابطه انتخاب میشود. رابطهای که در قدیم وجود داشت صرفا ازدواج بود. آدمها بدون اینکه تعیینکننده باشند در کنار هم قرار میگرفتند و به راهشان ادامه میدادند. اما اکنون تنها دورانی است که شما به رابطهتان نگاه میکنید و در موردش حرف میزنید که دوستش دارید یا دوستش ندارید! بعد انتخاب میکنید، این تابترین و طلاییترین دوران زندگی بشر است.
رضایی در بخش دیگری از صحبتهایش عنوان کرد: امروزه روانشناسان ما معتقدند فضای مجازی مردم را بدبخت کرده اما چرا انقدر فضای مجازی در زندگی ما جریان دارد؟ چرا همان آدمها از طریق فضای مجازی عنوان میکنند که بد است. پس مشخص میشود که ما با یک سری پدیدههای نو نمیتوانیم روبهرو شویم و ترجیح میدهیم دست به تکفیرشان بزنیم.
مثلا درجایی که شیرین( مریلا زارعی) حرف از گفتوگو میزند، یا زمانی که پدر و مادر شیرین باهم درباره زندگی او حرف میزنند، در ساختار خانوادههای گذشته و زندگی سنتی وجود نداشته است و گفتوگو عمل نویی است.
زندگی شیرین و بهرام، یک رابطهی کاملا زناشویی است، که دو آدم به هزارو یک دلیل در کنار هم قرار میگیرند و سبک سادهای ندارد، سبکش پیچیده است اما اکنون و در دنیای امروزی زناشویی در دوره بدی به سر نمیبرد.
در ادامه جلسه پوران درخشنده، کارگردان فیلم «زیر سقف دودی» بیان کرد: من اصولا بدون تحقیق کاری را انجام نمیدهم. موضوع این فیلم طلاق عاطفی است، قصهی آدمهایی که افراد درون خانواده یکدیگر را نمیبینند. ما در شرایطی زندگی میکنیم که روابط موازی در کنار رابطه اصلی شکل گرفته است و میخواهیم بدانیم که چرا این اتفاق میافتد؟
در شرایطی که زنان ما در آن رشد کردند همیشه سکوت حاکم بوده است. در این داستان همیشه یک چیز بازدارنده، مانع از صحبت کردن زن خانواده میشود و در نتیجه او منفعل باقی میماند و این یک واقعیت اجتماعی است.
موضوع این فیلم گفتوگوی درون نسلها است. متاسفانه جامعهی ما یک جامعهی مونولوگ است، همه در ذهنمان متهم می کنیم، متنفر میشویم، میکشیم، ازدواج میکنیم اما هیچوقت گفتوگویی صورت نمیگیرد. چراکه هر کسی در رابطه حرف خود را میزند و هیچکس حاضر به گوش دادن حرف دیگری نیست.
ما در تمام سطوح با این مشکل مواجه هستیم و این مشکل فقط در خانواده دیده نمیشود؛ اما خانواده پایگاه اصلی این روابط است. خانواده آینده را میسازد و اگر یک بازخوانی مجدد در این رابطه نداشته باشیم، از هم گسیخته میشود.
نسل حاضر وقتی انتخاب میکنند و ازدواج میکنند بعد از یک ماه جدا میشوند. در این سالهای اخیر کم ندیدهایم و طلاق به شدت رو به افزایش است.
فرصتها از خانواده به بچهها داده نشده است و وقتی آنها به زیر یک سقف میروند دو موجود جدا هستند. چون ما یاد نگرفتیم از خواستههایمان حرف بزنیم، از کسی یاد نگرفتهایم و همین میشود که این روزها جوانها دنبال ازدواج نمیروند.
در خانهای که ما در آن زندگی میکنیم آدمها وجود دارند اما همه درگیر توهمات و تنهایی خودشان هستند، این فیلم تلاش کرده است گفتوگویی را باز کند و آن این است که خانوادهای که میخواهیم تشکیل بدهیم باید از کجا شکل بگیرد؟ شرایط این فیلم بر نساختن بود اما من تلاش کردم تا این فیلم ساخته شود و این حرفها زده شود چون نیاز به گفته شدن دارد.
سهیل رضایی در ادامه تاکید کرد: من با خانم درخشنده موافق نیستم. فیلم ایشان درباره گفتوگو نبود، درباره عدم گفتوگو بود چون هیچ جای فیلم گفتوگو اتفاق نیفتاد. «چهارشنبه سوری» هم فقدان گفتوگو و دقیقا به همین شکل بود. به نظر من در این فیلم دیالوگ اتفاق نیفتاد، دیالوگ امر پیچیدهای است.
مشاور نقطهای بود که اگر قرار بود دیالوگی رخ دهد باید در آن نقطه فیلم متولد میشد. مشاور باید رشادت داشته باشد، مشاور این فیلم (آزیتا حاجیان) خودش دچار اختلال در گفتوگو بود و نتوانست گفتمان را شخصا ایجاد کند یا مسئله را مورد هدف قرار دهد.
مثل سنتهای قبل قضیه را ارجاع داد به فرزند و گفت فرزندتان دچار آسیب میشود و به خاطر فرزند، پدر(فرهاد اصلانی) حرفهای مشاور را پذیرفت. او مهارت دیالوگ کردن نداشت تا مرد را به فکر بیندازد. بنابراین با این قسمت فیلم اصلا موافق نیستم.
در تمام آثار دنیا اگر نقطه دراماتیک رخ دهد آن نقطه اتفاقی رو شکل میدهد که باعث شود تصویر کات خورده و مخاطب در آن نقطه به فکر فرو رود. مثلا فیلم «جدایی...» اصغر فرهادی آن سکانسی که پیمان معادی پدرش را حمام میکرد و لیلا حاتمی به او میگفت «اون که تورو نمیشناسه و مرد گفت من که میشناسمش» این یک درک دراماتیک از یک صحنه است.
این مشاور افزود: باید تمام تفاوتها را بپذیریم. ما یکبار در میانسالی جدا میشویم و بعد یا به هم وصل میشویم یا نه و شاید دوباره همدیگر را انتخاب کنیم.
اگر مرد قصه با آن زن جوان در ارتباط نبود یک کار دیگر انجام میداد اگر او نبود یه خانم دیگر، یکی دیگر نبود یکی دیگر و در نهایت الکل، مواد، اختلاس، دزدی و... البته باید گفت این فرافکنیها فقط در مردها نیست در جامعه اسلامی ما فقط میشود در فیلم آنطرف را نشان داد اما اینطرف هم خبری هست و در دو طرف این قصه وجو دارد.
در ادامه این نشست نفیسه روشن از دیگر بازیگران فیلم گفت: به خاطر حضور افرادی چون بانو درخشنده بسیار خوشحال هستم. بودن در کنار خانم درخشنده برای من باعث افتخار بود. بعضی وقتها کمیت مهم نیست کیفیت مهم است.
من از زمان «پرنده کوچک خوشبختی» او را شناختم و عاشق کارهایشان بودم، همیشه آرزو داشتم تا در کنار او باشم و از خداوند ممنونم که آرزوی من را برآورده کرد.
او در ادامه گفت: متاسفانه در بعضی از شبکههای ماهوارهای شاهد پخش سریالهایی هستیم که بنیان خانواده و فرهنگ اصیل ایرانی را زیر سوال میبرد. «زیر سقف دودی» یک کار قوی و محکم، جدا از ساختار سینمایی یک روایت اجتماعی را بیان میکند که متاسفانه خیلی از خانوادهها با این موضوع درگیر هستند و ممنونم از مردم که حمایت کردند و این نشان دهنده این است که قصه چقدر موفق است و خیلی از مردم با آن همزادپنداری داشتند.
ابوالفضل میری از دیگر بازیگران این فیلم بیان کرد: در زمان پیشتولید فیلم، بانو درخشنده از من خواستند تا با خانوادههای این چنینی ارتباط برقرار کنم و ‹‹آرمانهایی را دیدم که درگیر این ماجرا بودند. خوشحالم که راه و درسی به این خانوادهها داده شد.