میریام «میج» میزل شخصیت دوستداشتنی که توانست مخاطبان بسیاری را جذب کند و سریال «خانم میزل شگفتانگیز» را برندهی جایزهی امی کرد؛ با هم نگاهی میکنیم به ده نکتهی شگفتانگیز از این شخصیت.
اختصاصی فیلسین / ترجمهی خاطره کردکریمی
اسکات بگس در یادداشتی به سریال «خانم میزل شگفتانگیز» پرداخته است، او نوشته است: در وصف میریام «میج» میزل میشود گفت «آنچه خوبان همه دارند، تو تنها داری.» زیبایی، ذکاوت، خانهای درندشت، و اسمی خوشآهنگ. اما خیلی زود تکهی بزرگی از این جورچین از دست میرود: شوهرش که بالشش دو تا میشود، و بعدِ آنکه علاقهای آتشین به استندآپ-کمدی در او میانگیزد، ترکش میکند. میج روی صحنه خودش را مییابد و غوغا میکند.
«خانم میزل شگفتانگیز» در فضای آنلاین هم غوغای مشابهی راه انداخته. این کمدیِ شوخ و شنگ، ساختهی خالق «دختران گلیمور»، امی شرمن پالادینو، با بازی درخشانِ ریچل برازناهان در بستر گذشتهای نهچندان دور، سیاستهای جنسی حال حاضر را هم به چالش میکشد.
و حالا ده نکتهی خواندنی دربارهی این سریال برندهی اِمی که آمازون استدیوز فصل دومش را هم بهتازگی بیرون داده.
۱. آنها از «بچهی رزماری» یکجور علف قرض کردند.
در یکی از قسمتهای اولِ سریال، کفبینی به مادر میج، رز، با بازی مارین هینکل تعویذی میدهد که در آن ریشهی تانیس هست که خب، چیزی من درآوردی است. این عبارت را نویسندهی «بچهی رزماریِ» رومن پولانسکی از خودش درآورده، فیلمی که بیشتر از آنکه کمدی داشته باشد، مجتمعی آپارتمانی در نیویورک دارد، پر از شیطانپرست.
۲. یکی از تبلیغات اولیه از عبارت مذهبیِ گیجکنندهای استفاده میکند.
یکی از تبلیغات اولیهی آمازون خانهی میج را «آپارتمانی شیک، واقع در آپر ایست سایدِ نیویورک» توصیف میکند «که برای میزبانی از مهمانی شام یوم کیپور رقیب ندارد،» که خب احتمالاْ هوادارهای بالقوهی یهودیِ سریال را گیج کرده چون این روز اساسا برای روزه گرفتن است. وعدهای هست که به آن «افطار» میگویند، و با آنکه قسمت اول سریال متوجه این تفاوت بود، تبلیغات اولیه گاف دادند.

۳. پدر امی شرمن-پالادینو در دههی پنجاه کمدین بود.
قسمت اول سریال در ۱۹۵۸ میگذرد که مسلما تحقیقات تاریخی زیادی میطلبد، ولی شرمن-پالادینو درکی شخصی هم از این دوران دارد. پدر او، دان شرمن، استند-آپ کمدینی بود که کارش را از صحنههای روستای گرینویچ شروع کرد. او به ورایتی میگوید «من با کمدینهایی بزرگ شدم که همیشه در خانهمان سر میکردند. استند-آپ کمدینها یا خیلی کار دارند یا خیلی وقت روی دستشان مانده که به خوراکی خوردن و خنداندن همدیگر میگذرانند.» او قسمتی از این سریال را هم به پدرش تقدیم کرده.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
+ نوید محمدزاده چطور نوید محمدزاده شد (پرتره نگاری ستارهای که در زندان درخشید)
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
۴. بارها به ریچل برانزاهان گفته بودند که اصلا بامزه نیست.
ریچل برانزاهان تا وقتی میج را بازی نکرده بود، بیشتر اوقات در دراماهایی جدی در نقش دخترهایی با چشمانی مسخشده ظاهر میشد («خانهی پوشالی» مثلاْ) و برای کاراکترهای او کلی اتفاق ناگوار رخ میداد. ضمنا در عین بااستعداد بودن کلی پیشنهاد بازیگری را از دست میداد چون بازیگرانتخابکنها فکر میکردند او اصلا بامزه نیست. برازناهان به گلیمور میگوید «انقدر واسهم پیش اومده بود که دیگه داشتم باور میکردم شاید درستش همینه. ولی الان میفهمم حتی وقتی مطمئنی یه تعریف صلبِ غیرقابل تغییر از خودت داری، بازهم میتونی چیزْ یاد بگیری.» او حالا یک بازیگر کمدیِ برندهی امی است. برای کسی که به بیمزگی شهره بوده، بد هم نیست.
۵. خالق اثر مدام از بازیگرها جویای استعدادهای پنهانشان میشود.
شرمن-پالادینو جدای آنکه به یک بازیگر درام آموزش میدهد چطور استند-آپ کمدینِ موجهی بشود، لحظهای هم او را به حال خودش وا نمیگذارد. برازناهان بعدِ پایان فصل اول پیامی از شرمن-پالادینو گرفت که از او پرسیده بود آیا دوچرخهسواری بلد است. مارین هینکل هم پیامی گرفته بود که آیا میتواند فرانسوی حرف بزند. ضمنا برازناهان را واداشتند تا کاری کند که تویش «صندلی چرخان و طراحی رقص» دارد. در فصل جدید خواهید دید.
۶. میج ادای دینی است به جون ریورز.
میج همان حالوهوای پیشگامانهای را دارد که نمونهاش را میتوان در اولین کمدینهای زن، کسانی چون فیلیس دیلر و جون ریورز، جستجو کرد. میج اعتماد به نفس خاصی دارد که بیشتر به جون ریورز شباهت دارد. خود برازناهان میگوید کلی از اجراهای ریورز را تماشا کرده تا برای بازی در این نقش آماده شود، و گرچه سبکِ این دو بهنحوی متفاوت است، انگیزه و قاطعیتشان برای حضور در فضایی بهکل مردانه مثل هم است.
۷. شرمن-پالادینو دلش میخواست فیلمی قدیمی بسازد چون از فناوری خوشش نمیآید.
شرمن-پالادین به دیالوگهای جانداری معروف است که پر است از ارجاعات به فرهنگ عامه، ولی او چندان هم هوادار مدرنیته نیست. شرمن جدای آنکه میخواسته به پدرش ادای احترامی کرده باشد، اواسط قرن را بهخاطر محدودیتهای فناوریمحورش برگزیده. او در مصاحبهای با وَنیتی فِر میگوید «من از ساختن فیلمی ک مثلا در آن خبری از اسنپچت نیست خیلی خیلی خوشحالم چون اصلا از فناوری سر در نمیآورم. من فقط دلم میخواهد به دورهای برگردم که از هیچ کدامِ اینها خبری نبود.»

۸. قهوه از رموز موفقیت کاراکتر میج است.
آدم چطور میتواند از پسِ گفتن این همه دیالوگی که شرمن-پالادینو نوشته بربیاید؟ برازناهان به هارپرز بازار میگوید «دوست داشتن پروژه و نقش خیلی کمک میکند، ولی همانطور که پیش رفتیم کار بیخ پیدا کرد و قهوه به فریادم رسید. خیلی خیلی قهوه.» متنهای این سریال ده پانزده صفحهای از متوسطِ سریالهای تلویزیونی بیشتر است.
۹. برازناهان بهرغم آنکه آزمونِ بازیگری سریال را خراب کرد و بعد هم حسابی مریض شد، نقش را گرفت.
برازناهان که سالها به او میگفتند بیمزه است، کموبیش داشت قایق «خانم میزل شگفتانگیز» را هم از دست میداد. بهنظر خودش آزمون بازیگری را خراب کرده بود، و بعد هم درست قبل از دومین فرصتی که به او داده شد، حسابی مریض شد. او این جلسه را به تعویق انداخت تا بهتر شود، ولی حالش فقط و فقط بدتر شد.
برازناهان میگوید «سعیم رو کردم ولی موقعِ فیلمبرداریِ آزمایشی خیلی مریض بودم. انقدر عرق کرده بودم که امی همهش وقفه میداد، چون باید صورتم رو پودر میزدم، دماغم رو میگرفتم و حتی یکجا کفشهام رو درآوردم... در بهترین حالت، عملکردم یه فاجعهی خوشگل بود. ولی خب، خودِ میج هم یهجور فاجعه است.»
۱۰. میج از نظر برازناهان فمنیست نیست.
با آنکه میج پایش را در فضایی بهکل مردانه گذاشته، برازناهان اصلا فکر نمیکند بشود روی کاراکترش برچسب فمنیست زد. او در مصاحبهای با نیویورک تایمز میگوید «چیزی که من توی میج دوست دارم اینه که اصلا فمنیست نیست. مخلوقِ زمانهی خودشه. چیزی که میشه بهش نسبت داد، کنجکاویه. او سیریناپذیره. اگه از چیزی سر در نیاره، دلش میخواد بفهمه. و هیچ راهی هم نمیشناسه جز حرکت به جلو.»