بیوگرافی کامل غلامحسین ساعدی (گوهر مراد)

Gholam-Hossein Sa'edi

متولد: 24 دی 1314
در: ایران ، آذربایجان شرقی ، تبریز
وفات: 12 آذر 1364

متن کامل بیوگرافی غلامحسین ساعدی

غلامحسین ساعدی ملقب به گوهر مراد که خود در مصاحبه‌ای منتشر نشده درباره‌ی انتخاب این تخلص گفته بود: در پشت خانه‌‌ی مسکونی‌شان در تبریز، گورستانی متروک بود و او گاه ساعت‌ها در این گورستان قدم می‌زده و در یکی از دفعات چشمش به گور دختری به نام گوهر-مراد می‌افتد که بسیار جوان از دنیا رفته بوده، و همان‌جا تصمیم می‌گیرد تا از نام او به‌عنوان نام مستعارِ خودش استفاده کند. اما عبدالعلی دستغیب (منتقد ادبی) معتقد است: غلامحسین ساعدی این تخلص را بر اساس نام اثری عرفانی از حزین لاهیجی برگزیده است. ساعدی بیست و چهارمین روزٍ دی ماه سال ۱۳۱۴ در تبریز و در خانواده‌ای که وضع اقتصادی مناسبی نداشت متولد شد، تحصیلات ابتدایی‌اش را در دبستان بدر به اتمام رساند و خردادماه سال ۱۳۲۷ گواهی‌نامه‌ی ششم ابتدایی گرفت و در مهرماه همان سال برای ادامه تحصیل وارد دبیرستان منصور شد. غلامحسین ساعدی از همان سال‌های تحصیل در متوسطه اولین داستان‌هایش را نوشت و در هفته‌ نامه‌ی دانش‌آموز منتشر کرد؛ در ادامه او موفق شد تا اولین داستان بلندش را با عنوان «از پانیفتاده‌ها» در مجله‌ی کبوتر صلح به انتشار برساند. ساعدی که در این دوران از فعالیت‌های سیاسی نیز دور نمانده بود مدتی به اتهام همکاری با فرقه‌ی دموکرات آذربایجان در زندان شهربانی تبریزی حبس شد و در خردادماه ۱۳۳۳ توانست دیپلم طبیعی خود را بگیرد و یک سال بعد در ۲۱ سالگی وارد دانشگاه تبریز برای تحصیل در رشته‌ی پزشکی شود. طی دوران دانشجویی در جنبش‌های سیاسی نیز فعال بود و در این راه با صمد بهرنگی (داستان‌نویس و مترجم) نیز آشنا شده بود؛ ساعدی همزمان با تحصیل در رشته‌‌ی پزشکی داستان‌نویسی را نیز به جدیت دنبال می‌کرد و همان سال‌ها توانست مجموعه داستان کوتاه «شب نشینی با شکوه» را تبریز منتشر کند. غلامحسین ساعدی همزمان با دوران خدمت سربازی و با وجود داشتن مدرک پزشکی با محافل ادبی و هنری تهران آشنا شد و داستان‌هایش را در مجله سخن به چاپ رساند. ساعدی با نگارش داستان «چوب‌به‌دست‌های ورزیل» و پنج نمایشنامه درباره‌ی‌ انقلاب مشروطه نام خود را در ردیف نمایشنامه‌نویسان مهم ایران قرار داد و با نگارش چندین نمایش‌نامه که به شدت مورد توجه قرار گرفتند پا به دنیای تئاتر گذاشت و آزمون‌های قابل توجّهی در نویسندگیِ گونه‌ی نمایشنامه کرد و سرانجام همراه نمایشنامه‌نویسان جدی‌تری مانند بهرام بیضایی و اکبر رادی و نویسندگان دیگری چون علی نصیریان، رحیم خیاوی، بهمن فرسی، عباس جوانمرد، بیژن مفید، آربی اوانسیان، عباس نعلبندیان و اسماعیل خلج سهمی در دگرگونی تئاتر ایران در سال‌های ۱۳۴۰–۱۳۵۰ یافت. غلامحسین ساعدی جزو اولین کسانی بود که به کانون نویسندگان ایران پیوست و علاوه بر نوشتن چندین قصه و نمایش‌نامه و تک‌نگاری، چند مورد تجربه مطبوعاتی هم داشت که یکی از آن‌ها سردبیری مجله‌ی انتقاد کتاب بود و دیگری هم مجله‌ی الفبا؛ ساعدی پس از مهاجرت از ایران و اقامت در فرانسه هم تا مدتی به فعالیت‌های مطبوعاتی پرداخت. غلامحسین ساعدی سال ۱۳۴۸ با نگارش فیلم‌نامه‌ی «گاو» و ساخته‌ شدن آن توسط داریوش مهرجویی، سینما را نیز به تجربیات خود اضافه کرد و سال ۱۳۵۷ فیلم‌نامه‌ی دیگری با عنوان «دایره مینا» را هم برای مهرجویی نوشت، ناصر تقوایی نیز فیلم‌نامه‌ای را با عنوان «آرامش در حضور دیگران» بر اساس کتاب «واهمه‌های بی‌نام و نشان» نوشته‌ی ساعدی به تصویر کشیده است. غلامحسین ساعدی سحرگاه دوم آذرماه سال ۱۳۶۴ پس از یک خون‌ریزی داخلی در بیمارستان سَن آنتوان پاریس درگذشت و روز جمعه هشتم آذرماه در قطعه‌ی ۸۵ گورستان پر- لاشز به خاک سپرده شد؛ روحش شاد و یادش گرامی.

متن کامل بیوگرافی غلامحسین ساعدی

غلامحسین ساعدی ملقب به گوهر مراد که خود در مصاحبه‌ای منتشر نشده درباره‌ی انتخاب این تخلص گفته بود: در پشت خانه‌‌ی مسکونی‌شان در تبریز، گورستانی متروک بود و او گاه ساعت‌ها در این گورستان قدم می‌زده و در یکی از دفعات چشمش به گور دختری به نام گوهر-مراد می‌افتد که بسیار جوان از دنیا رفته بوده، و همان‌جا تصمیم می‌گیرد تا از نام او به‌عنوان نام مستعارِ خودش استفاده کند. اما عبدالعلی دستغیب (منتقد ادبی) معتقد است: غلامحسین ساعدی این تخلص را بر اساس نام اثری عرفانی از حزین لاهیجی برگزیده است. ساعدی بیست و چهارمین روزٍ دی ماه سال ۱۳۱۴ در تبریز و در خانواده‌ای که وضع اقتصادی مناسبی نداشت متولد شد، تحصیلات ابتدایی‌اش را در دبستان بدر به اتمام رساند و خردادماه سال ۱۳۲۷ گواهی‌نامه‌ی ششم ابتدایی گرفت و در مهرماه همان سال برای ادامه تحصیل وارد دبیرستان منصور شد. غلامحسین ساعدی از همان سال‌های تحصیل در متوسطه اولین داستان‌هایش را نوشت و در هفته‌ نامه‌ی دانش‌آموز منتشر کرد؛ در ادامه او موفق شد تا اولین داستان بلندش را با عنوان «از پانیفتاده‌ها» در مجله‌ی کبوتر صلح به انتشار برساند. ساعدی که در این دوران از فعالیت‌های سیاسی نیز دور نمانده بود مدتی به اتهام همکاری با فرقه‌ی دموکرات آذربایجان در زندان شهربانی تبریزی حبس شد و در خردادماه ۱۳۳۳ توانست دیپلم طبیعی خود را بگیرد و یک سال بعد در ۲۱ سالگی وارد دانشگاه تبریز برای تحصیل در رشته‌ی پزشکی شود. طی دوران دانشجویی در جنبش‌های سیاسی نیز فعال بود و در این راه با صمد بهرنگی (داستان‌نویس و مترجم) نیز آشنا شده بود؛ ساعدی همزمان با تحصیل در رشته‌‌ی پزشکی داستان‌نویسی را نیز به جدیت دنبال می‌کرد و همان سال‌ها توانست مجموعه داستان کوتاه «شب نشینی با شکوه» را تبریز منتشر کند. غلامحسین ساعدی همزمان با دوران خدمت سربازی و با وجود داشتن مدرک پزشکی با محافل ادبی و هنری تهران آشنا شد و داستان‌هایش را در مجله سخن به چاپ رساند. ساعدی با نگارش داستان «چوب‌به‌دست‌های ورزیل» و پنج نمایشنامه درباره‌ی‌ انقلاب مشروطه نام خود را در ردیف نمایشنامه‌نویسان مهم ایران قرار داد و با نگارش چندین نمایش‌نامه که به شدت مورد توجه قرار گرفتند پا به دنیای تئاتر گذاشت و آزمون‌های قابل توجّهی در نویسندگیِ گونه‌ی نمایشنامه کرد و سرانجام همراه نمایشنامه‌نویسان جدی‌تری مانند بهرام بیضایی و اکبر رادی و نویسندگان دیگری چون علی نصیریان، رحیم خیاوی، بهمن فرسی، عباس جوانمرد، بیژن مفید، آربی اوانسیان، عباس نعلبندیان و اسماعیل خلج سهمی در دگرگونی تئاتر ایران در سال‌های ۱۳۴۰–۱۳۵۰ یافت. غلامحسین ساعدی جزو اولین کسانی بود که به کانون نویسندگان ایران پیوست و علاوه بر نوشتن چندین قصه و نمایش‌نامه و تک‌نگاری، چند مورد تجربه مطبوعاتی هم داشت که یکی از آن‌ها سردبیری مجله‌ی انتقاد کتاب بود و دیگری هم مجله‌ی الفبا؛ ساعدی پس از مهاجرت از ایران و اقامت در فرانسه هم تا مدتی به فعالیت‌های مطبوعاتی پرداخت. غلامحسین ساعدی سال ۱۳۴۸ با نگارش فیلم‌نامه‌ی «گاو» و ساخته‌ شدن آن توسط داریوش مهرجویی، سینما را نیز به تجربیات خود اضافه کرد و سال ۱۳۵۷ فیلم‌نامه‌ی دیگری با عنوان «دایره مینا» را هم برای مهرجویی نوشت، ناصر تقوایی نیز فیلم‌نامه‌ای را با عنوان «آرامش در حضور دیگران» بر اساس کتاب «واهمه‌های بی‌نام و نشان» نوشته‌ی ساعدی به تصویر کشیده است. غلامحسین ساعدی سحرگاه دوم آذرماه سال ۱۳۶۴ پس از یک خون‌ریزی داخلی در بیمارستان سَن آنتوان پاریس درگذشت و روز جمعه هشتم آذرماه در قطعه‌ی ۸۵ گورستان پر- لاشز به خاک سپرده شد؛ روحش شاد و یادش گرامی.

جوایز غلامحسین ساعدی
جوایز غلامحسین ساعدی
جوایز غلامحسین ساعدی
غلامحسین ساعدی در جشنواره های مختلف 1 بار کاندید شده و 1 بار برنده اطلاعات بیشتر
امتیاز فیلم میزان فروش تولید
7.7
1357
6.7
1348
اطلاعات بیشتری دارید؟ ما را در کامل کردن اطلاعات این شخص کمک کنید به روز رسانی اطلاعات فیلم ها و سریال های غلامحسین ساعدی

آخرین مشارکت های کاربران