«رگ خواب» بیتردید فیلمی زنانه است اما شاید بیش از آن فیلمی انسانی باشد که به درون انسانی دردمند نفوذ میکند تا فراز و نشیبهای زندگی وی را به موازات دگردیسی عاطفی و احساسی او به نمایش بگذارد و به همین جهت نه تنها برای مخاطب زن که برای تمام مخاطبان میتواند جالب توجه باشد.
«رگ خواب» قطعا بهترین فیلم حمید نعمتالله نیست اما آنچه آن را نسبت به سایر فیلمهای این روزهای سینمای ایران و حتی فیلمهای پیشین خود حمید نعمتالله متفاوت جلوه میدهد صراحت فیلمساز و البته فیلمنامهنویس (معصومه بیات) در طرح برخی از مسائلیست که شاید سالهاست کمتر فیلمسازی به سراغش رفته باشد و البته نزدیک شدن به دنیای زنی آسیب دیده و دردمند که در شرایطی کاملا بحرانی قرار گرفته است.
ساختار فیلم به شکل سهپردهای و کاملا مبتنی بر چارچوب روایت کلاسیک است و آنچه مسلم است رعایت درست عناصر در چارچوب ساختاری این نوع از روایت است. قطعا پردهی ابتدایی فیلم جذابترین بخش آن است. در این پرده، چه به لحاظ ریتم و چه به لحاظ تشریح موقعیت کاراکترها با نوعی پویایی و حس رمزآلود تردید مواجهیم، تردید در این که چه سرنوشتی در انتظار دو شخصیت عاشقپیشهی فیلم است. در پرده دوم ریتم کار تا حدودی افت میکند و داستانکهای متعددی برای کمک به پیشروی داستان اصلی وارد فیلم میشوند و در پرده سوم موقعیت کاراکتر و میزان کنشها و رخدادهایی که بر وی نازل میشود به اوج خود میرسد و احتمالا این بخش تأثیرگذارترین بخش فیلم به حساب میآید که البته کار را تا حدودی به ملودرام نزدیک کرده است.
به باور من آن چه «رگ خواب» را به زعم عده محدودی از مخاطبانش فیلمی کسالت بار جلوه داده است، همین پرده دوم و بخش میانی فیلمنامه است که به لحاظ ریتم و مسائل مطرح شده در آن اندکی افت میکند و تصاویر خوشایند و شگفتانگیز بخش اول در آن کمتر تکرار میشود.
اما حقیقت امر در این است که از «رگ خواب» نمیتوان به سادگی عبور کرد و آن را یک ملودرام رقتانگیز و اشکآور صرف به حساب آورد؛ فیلم مملو از جزییات نمادین و مقولههای پیچیده روانشناسیست که بر بینش و آگاهی جامعهشناسانه نویسنده و کارگردان آن متکیست؛ فیلمساز با سبک و لحنی خاص، متفاوت و تا حدودی فانتزی(!) به سراغ یکی از بحرانیترین معضلات روز جامعه یعنی «زندگی پس از طلاق» رفته است و مسئلهی «عشق کورکورانه» را دستمایه پیشبرد درام قرار میدهد. بهرهجویی نعمتالله از برخی المانهای خاص همچون موسیقی فرانسوی، جملات فرانسوی، پرشین کت و... فضای فیلم را از بسیاری از آثار مصطلح سینمای ایران و حتی فیلمهای پیشین خود او متمایز میکند؛ حتی شاید به نظر بیاید موقعیت مینا (لیلا حاتمی) با بسیاری دیگر از زنان مطلقه ایرانی فرق میکند. فیلم فضایی شبیه به فیلمهای فرانسوی دارد و این مسئله از همان نریشنگویی مینا تا فضاسازی، طراحی صحنه و لباس که همه و همه در راستای رسوخ مخاطب به درونیترین وجوه شخصیتی مینا چیده شدهاند رعایت گردیده است. به بیانی دیگر، بسیاری از فیلمهای سینمای ایران به مقوله طلاق و تنهایی پس از آن پرداختهاند اما شاید کمتر فیلمی به اندازهی «رگ خواب» همه چیز را از زاویه دید شخصیت اصلی خود بیان کند و تا این حد به درون او نفوذ کرده باشد و البته شخصیت زن نیز بنا بر موقعیت زندگیاش تا این حد آزادانه زندگی پس از طلاق خود را سپری کند و یادآور زنان فیلمهای اروپایی باشد.
مضمون اصلی فیلم «تنهایی»، «تکافتادگی» و شاید «اضمحلال» است و نمود بارز این مفاهیم را میتوان در بسیاری از وجوه عینیتیافتهی آن همچون خانهی محل زندگی مینا دریافت کرد. ساختمانی که کامران (کورش تهامی) مینا را در آن اسکان میدهد دچار نوعی تکافتادگی آشکار با سایر ساختمانهای محل است و تنهایی زن در آن خانه و نوع رابطهاش با گربه، همه و همه جزییاتیاند که به زیبایی موقعیت دشوار زن را برای مخاطب ترسیم کردهاند.
از ایرادهایی که بر فیلمنامه وارد است تحول یک شبهی کامران در تقابل با تحول قابل درک و پیچیدهی میناست. همان قدر که سیر تبدیل عشق مینا به نفرت گام به گام و آهسته پیش میرود و کلیدهای بسیاری برای پاسخ به چراییهای این تحول در فیلمنامه تعبیه شدهاند، تحول یک شبهی کامران پس از آغاز زندگی زنانشوییاش با مینا جای سوال دارد، حالا که فیلم سر فرصت به تمامی جزییات خود میپردازد بد نبود که فرصت و فضای بیشتری نیز به چرایی و شکل آغاز این تحول و آشکار شدن چهره حقیقی کامران داده میشد.
با همهی این حرفها از طرح داستان کلیشهای و یک خطی«رگ خواب» پدیدهای شگفتانگیز و خاص حاصل شده است که لمس و درک آن به واکاوی و شکاف لایههای رویی و دستیابی به لایههای زیرین اثر از سوی مخاطب بستگی دارد که با اغماض از برخی اشکالات فیلمنامهای و ریتمیک میتوان به آن دست یافت.
همانقدر که «رگ خواب» در شخصیتپردازی فیلم دشواری است در اجرا نیز طاقتفرساست و به سبب شخصیتمحور بودن درام، بار سنگینی بر دوش بازیگر آن قرار داده شده است. زیستن و زندهکردن مینا، طبیعتا یکی از دشوارترین تجربیات کارنامه بازیگری لیلا حاتمی بوده است. اضمحلال زن، فروپاشی او، تحولی که عشق او را طی مدت زمانی کوتاه به نفرت مبدل میسازد مفاهیمیاند که برای به تبلور درآمدن نیازمند جسارت و تبحر بازیگرند و لیلا حاتمی بیهیچ هراسی از نمایاندن چهره فروریخته و نابودشدهی مینا با آن دندان کنده شده، به زیبایی به این شخصیت جان بخشیده و به زیبایی آوارگی و انهدام او را به نمایش میگذارد. بازی حاتمی بیشک، یکی از بهترین بازیهاییست که توسط یک بازیگر زن در تاریخ سینمای ایران صورت گرفته است و البته کاراکتر مینا بیتردید یکی از کاراکترهای زن ماندگار سینمای ایران است. اما همان قدر که کار حاتمی در جان بخشیدن به کاراکتر مینا دشوار بوده است، کورش تهامی نیز در به بار نشاندن کاراکتر کامران صبوری به خرج داده است. شاید نتوان حجم و میزان دشواری نقشآفرینی حاتمی را با تهامی مقایسه کرد، اما فراموش نکنیم که کاراکتر کامران نیز کاراکتری پیچیده است که در هر پردهی فیلم بخشی از شخصیت و خلقیات خود را به نمایش میگذارد و به دلیل عدم ثبات شخصیتی و عدم صداقت او، با چهرههای مختلفی از او مواجه میشویم که درآوردن تمامی این تفاوتها در ضمن حفظ یکدستی اثر از بخشهای سخت و طاقتفرسای کار کورش تهامی بوده که متاسفانه در کمال بیعدالتی از نظر اعضای هیئت داوران جشنواره فیلم فجر نادیده گرفته شده است.
همچنین کارگردانی حمید نعمت الله و تسلط دقیق وی بر تکتک ارکان فیلمش شایسته تقدیر است؛ همان طور که اذعان داشتم «رگ خواب» بهترین فیلم حمید نعمتالله نیست اما او به خوبی توانسته است از پتانسیلهای نهفته در فیلم و فیلمنامهاش به بهترین شکل ممکن استفاده کند و در اجرای آنها نیز با خلاقیت و هوشمندی عمل نماید. فیلمبرداری کار و انتخاب درست نماها و قابها از برگهای برنده فیلم است، همچنین طراحی صحنه و لباس که به شدت با محتوای فیلمنامه و تحول شخصیتی مینا همخوان و همراستاست. چهرهپردازی از دیگر بخشهای قابل توجه اثر است و میزانسن درست و حرفهای از دیگر عنصرهایی است که به نظر میرسد همواره در کارهای نعمتالله از قویترین تا ضعیفترین آنها رعایت میشود.
«رگ خواب» بیتردید فیلمی زنانه است اما شاید بیش از آن فیلمی انسانی باشد که به درون انسانی دردمند نفوذ میکند تا فراز و نشیبهای زندگی وی را به موازات دگردیسی عاطفی و احساسی او به نمایش بگذارد و به همین جهت نه تنها برای مخاطب زن که برای تمام مخاطبان میتواند جالب توجه باشد.