دومین قسمت از ویژه برنامه زنده اینترنتی «سی و پنج» در جشنواره سی و ششم فیلم فجر با اجرای فریدون جیرانی میزبان سارا بهرامی و بهروز شعیبی بازیگر و کارگردان فیلم «دارکوب» بود که شب گذشته (یکشنبه 15 بهمن ماه) پخش شد.
به گزارش فیلسین، در ابتدای این برنامه پس از ارائه گزارشی از اخبار دو روز ابتدایی سی و ششمین جشنواره فیلم فجر همچون برنامه اول فریدون جیرانی به همراه شیما غفاری از سارا بهرامی سوال پرسیدند.
از بازی در دارکوب حس خوبی داری؟
بله، من همه سعی خودم را کردم که شعیبی را متقاعد کنم میتوانم این نقش را کار کنم. یکی از گزینههای او من بودم و سعی کردم گزینه اصلی بمانم.
بعد ایتالیا ایتالیا، حالا نقشی تراژدی را میپذیرید؟ خودتان خواستید از آن قالب دربیایید؟ چند سناریو را برای ایفای نقش در دارکوب رد کردی؟
خیلی. از مهر تا بهمن ماه که دارکوب کلید خورد بالغ بر شش فیلمنامه را رد کردم، چون میدانستم به راحتی نمیتوانستم از جهان این دختر جدا شوم. نکته بعدی تکرار نکردن بازیهای قبلیام بود.
برای درآمدن نقش چقدر به زنان معتاد نزدیک شدید؟
علی صلاحی به عنوان بازیگردان در کنار ما بود و به ما کمک میکرد تا با چند موسسه ترک اعتیاد ارتباط بگیریم و به بهانه غذا دادن به مصرفکنندگان، شبها به دیدار آنها میرفتیم. کمپ زیاد رفتم و فیلم زیاد دیدم اما در بین این افراد قرار گرفتن، متفاوت بود. چیزی نزدیک به ۸ ماه از زندگیام در کنار اینها بودم و هنوز هم گاهی کابوس میبینم و از خواب میپرم و این نقش همچنان با من است. روزهای سختی بود اما خوشحالم که این نقش را تجربه کردم.
با بهروز شعیبی قرار گذاشتیم که به هیچ عنوان سمت فیلم و بازیگری که این نقش را بازی کرده نروم و مصرفکنندگان زیادی را دیدم و این قرار را گذاشتم که خودم نقش را پیدا کنم.
در ابتدا نمیدانستم چه قدر ماجرا وحشتناک میشود و روزی به جایی رسیدم که زندگی طبیعیام را هم نمیتوانستم داشته باشم. آخرین سکانس فیلم بسیار سخت و آزاردهنده بود و حتی آقای شعیبی هم در پشت دوربین گریه میکرد. روزهای آخر فیلمبرداری بسیار بداخلاق بودم و دیگر دوست نداشتم با کسی حرف بزنم. یک بار آقای شعیبی گفت چرا این قدر تلخ شدی؟ واقعیتش این بود که دیگر نمیتوانستم ادامه بدهم. من تا مدتها بعد از فیلمبرداری حتی نمیتوانستم درباره معتادها و کارتنخوابها خبری بشنوم چون ذات انسانی است که احتیاج به روحیه داریم.
فیلم دارکوب را با مردم در سینما دیدی؟
در سینماهای مردمی فیلم را دیدم و احساس رضایت مردم را میدیدم. خبر دارم که در چند سینما، همه تماشاگران سکوتی بعد از تماشای فیلم دارند که برای خود من هم همانطور که گفتم وجود داشت.
کار کردن با بهروز شعیبی چطور بود؟ آیا به تو نشان میداد که چطور نقش را بازی کنی؟
خیلی وقتها به من اعتماد و فکتهای من را نیز قبول میکرد، البته جلوی اغراق من را میگرفت و گاهی هم به من تذکر میداد که از سارا جدا و به نقش نزدیک شوم. اصولا دائم کنترلم میکرد. کار کردن با آقای شعیبی اصلا راحت نیست اما به همه بازیگران توصیه میکنم که حتما یک بار با او کار کنند.
می توانستی دیالوگها را دست کاری کنی؟
اصولا این اجازه را به من میداد. یک مستند جانانه را چندین مرتبه دیدم که یکسری تکه کلام داشتند و شعیبی میگفت که این تکه کلامها را نگویم اما اینکه کلماتی را جابجا کنم مشکلی نبود چون بازیگر شیطانی هستم.
اگر دوباره نقش معتاد به شما پیشنهاد شود میپذیری؟
خیر، من تمام توانم را برای این کار گذاشتم و بعید میدانم دوباره چنین کاری را انجام دهم.
الان در ساخت ایران ۲ هستی؟ کمدی است؟
احتیاج به چاشنی مردمی شدن و بیشتر شناخته شدن داشتم و ترجیح دادم در این سریال باشم تا مردم ارتباط برقرار کنند.
تو در فیلم قبلیات در موقعیت کمدی قرار میگیری و حالا یک ملودرام کار کردن سختتر است.
بله خیلی سخت است، اما تجربه است و دوست دارم تمام شاخهها را بروم و تبدیل به بازیگری از یک جنس نشوم.
با توجه به محدودیتهای موجود چقدر از واقعیتها در مورد معتادان در فیلم وجود دارد؟ چند درصد به آنچه در جامعه وجود دارد نزدیک است؟
بهروز شعیبی آدمی شریف است و خیلی حواسش به این است که یکسری مرزها را رد نکند. شخصا نیز معتقدم سینما باید جذابیت را نگاه دارد اما به جرات همه مسایلی که در دارکوب میبینیم خارج از شهرکی که وجود دارد اتفاق میافتد و به شکل دردناک تر. یادم است، یکی از دوستانی که پاک بود به من گفت به او یک قول بدهم. او گفت: این آدمها آدمهای نازنین و حساس تری هستند که گرفتار شدند و حواست باشد درست باشی و شریف اما مصرف کننده. ما نیز این موضوع را در نظر گرفتیم که نمایش دهیم و طعنه نزنیم.
اگر قرار باشد دیدن فیلم را به یکسری افراد پیشنهاد کنید به چه گروهی دیدن آن را پیشنهاد میکنید؟
اعتیاد مقوله کاملا متفاوت است. من شبی را در اتوبان آزادگان تجربه کردم و با ساقیها وارد مکانی شدیم که آدمهای مصرف کننده حضور داشتند و یکی از بدترین تصویرهای زندگیام را دیدم و آدمها و به ویژه دختران خیلی جوان در سرما در حال مصرف بودند و به من به عنوان کسی که پاک شده است، نگاه میکردند.
وقتی به خانه آمدم به خواهرم گفتم خیلی مراقب خودت باش چون اعتیاد همینجاست و هر کسی که میتواند دچارش شود. کاش همه آدمها و والدین ماجرا را همین قدر جدی بگیرند و باور کنند چون این اتفاق برای تک تک ما میتواند اتفاق میافتد. این آدمها فقط اشتباه و به هر دلیلی مواد را امتحان کردند. خیلی عجیب است از شروع مصرف شیشه تا کارتن خوابی تنها سه ماه طول میکشد و وقتی شخصی کارتن خواب میشود دیگر فقط شیشه مصرف نمیکند!
نمیتوانم امیدوار باشم که این بلا ریشه کن شود چون این یک آرزوی از سر ندانستن است و آن چیزی که وجود دارد این است که بتوانیم به این آدمها کمک کنیم چون واقعا دردناک است.
امیدوارم این راه را با همین انرژی ادامه دهید چون بازیگر واقعا خوبی هستید و فیلمهای خوبی کار کردید.
در ادامه بهروز شعیبی، کارگردان فیلم سینمایی «دارکوب» در برنامه حضور یافت و به سوالات جیرانی پاسخ داد.
دارکوب از یک نقطه شروع میشود. آیا این نقطه از قبل مشخص بود؟
من چندین ایده دارم که یکی تبدیل به «دهلیز» و دیگری «دارکوب» شد.
ایدههایت چیست؟
اگر بگویم ممکن است بخشهایی از فیلم لو برود. اصولاً کار در مورد اعتیاد سخت است و به زنان معتاد خیلی پرداخته نمیشود و وقتی پرداخته میشود هم خیلی سن بالا یا سن کم بوده اند. ایده من در فضایی خاص و ایزوله بود و طرح اولیه ام با همین نگاه توسط حسین تراب نژاد و آزیتا ایرایی به نگارش درآمد. در مورد دارکوب اتفاق عجیبی افتاد و این اتفاق این بود که یک سال روی فیلمنامه کار میکردیم.
اسم فیلم چطور انتخاب شد؟
اولین اسمی که برای این فیلم انتخاب کردم «جادهی متروک» برگرفته از کتاب «جاده نمناک» صادق هدایت بود. ما دنبال اسمی بودیم که مفهوم کلی فیلم را برساند. در نهایت به دارکوب رسیدیم و الان هم خیلی خوشحالم که این این بچهها را «دارکوب» گذاشتم.
از اول فکر میکردی ملودرام غلیظی نباشد؟
این روند در فیلمنامه برایم افتاد و قصه را از تخیل شروع کردیم اما وقتی وارد بخش اجتماعی و وارد موسسات مربوط با زنان معتاد شدیم این بخش برایمان جدی تر شد و نگاه من تبدیل به یک نگاه دیگر شده بود.
ملودرام قصه را کم کردی و به عرض قصه اضافه کردی. این موارد از تحقیقات میآید؟
بله، چون از واقعیت تصویر و استنباطی دیگر داشتیم و مجبور بودم به عنوان یک آدمی که قصه اجتماعی کار میکند کار کنم.
آدمهایی که انتخاب کردی خیلی واقعی هستند؟
همه افراد بازیگرند و ما وارد هیچ صحنه واقعی نشدیم که کار آیدین ظریف بوده است و پرسونازهای ما بدون گریم و دورخوانی سر صحنه حاضر نمیشدند.. بخشهایی مثل هنروران داشتیم که بعضیهایشان در گرمخانهها بودند.
نگاه اجتماعی باعث شد از ملودرام دور شوی تا جامعه بیشتر نمود داشته باشد؟ آیا نباید ملودرام فیلمت کم شود؟
اینطور نبود که بخشی از فیلم را کم کنیم. ما تغییر لحن ندادیم شاید استنباط ما از لحن تغییر کرد اما وقتی به سراغ آدمهای واقعی نرفتم و ملودرام را کنار نگذاشتم.
قصه در طول میتوانست جلو رود اما تو در عرض جلو بردی. چرا؟
از ابتدا اینطور بود و هیچوقت قصه، طول طولانی نداشت چون قصه بین روابط انسانها بود و ماجرا محور بود نه شخصیت محور. شاید اگر میتوانستیم لحن دیگری پیدا میکردیم قاعدتاَسراغ موارد دیگری میرفتیم.
این نگاه از خودت میآید؟
تعامل سه نفری من و فیلمنامهنویسان بود.
فیلمنامه را به چه کسانی دادی که بخوانند؟
رخشان بنی اعتماد در مرحله مونتاز اولیه فیلم را دید و نظرات خود را گفت. آقای عسگرپور نیز درمرحله فیلمنامه نظر داد. همچنین دو بازیگری که قرار بود در این فیلم بازی کنند و اتفاق نیفتاد.
با اینکه موضوعات تلخ کار میکنید سعی میکنی از آن گذر کنی. آیا این موضوع از خودت است یا تهیه کننده؟
«دهلیز» اولین کارم با محمود رضوی بود و همین لحن را داشت. نمیتوانم این مورد را برای همیشه بدانم چون از موقعیتهای دارکوب است. قصه به ما میگوید اما واقعیت این است که من خیلی دوست ندارم مخاطب را در پایان آزار دهم.
یعنی ما امیدوار به این شویم که زن قصه باز به اینده امیدوار است؟ امیدورای به آینده داری و تلخی را نشان نمیدهی؟
نکته ای دیگر در مورد بازیگران فیلم است که دوست دارم از بازیگران فیلمم تشکر کنم. جمشید هاشمپور وهادی حجازی فر و تشکر ویژه از امین حیایی و مهناز افشار، چون پرسوناژهایی بودند که خیلی درگیری و عمق زیادی داشتند اما فراز و فرود کمی داشتند و نمیتوانستند آن عمق را نمایش دهند.
گریم سارا پیشنهاد گریمورت میآید؟ نمونهای داشتید؟
علیرضا برازنده و آیدین ظریف و خانمهای کمالی در کارهایم به زبان مشترک رسیدیدم و خانمها به فضاهای حضور معتادان رفتند و دیدند. خیلی تصاویر و مستندها دیدم. ما حتی روی نوع دندانهای آنها کار کردیم.
لحن فیلن از نظر دکوپاژ دوربین ثابت میطلبید اما دوربین متحرک کار کردی که خیلی سخت است. این لحن دکوپاژ را برای تند کردن قصه انجام دادی یا برای ملتهب کردن کار؟
زمانی که «دهلیز» کار میکردیم دوربین متحرک مد شده بود اما من از ثابت استفاده کردم و در مورد «دارکوب» خیلی سخت بود. من تمام تلاشم را میکنم تا بهعنوان کارگردان هر چه میتوانم کمتر دیده شوم. میخواهم وقتی تماشاگر فیلم را میبیند، این به ذهنش برسد که این تصاویر را از زاویهای دید خودش میبیند و نه من کارگردان.
علیرضا برازنده، تخصص ویژه ای دارد؟
علیرضا برازنده یکی از معدود فیلمبردارانی است که میداند وارد چه فضایی میشود و خوب میشناسد و خیلی همکار توانمند و دغدغهمند است. در «سیانور» و «دارکوب» میتوان شناخت علیرضا را مشاهده کرد. با اصرار او در «سیانور» سراغ نگاتیو رفتیم و در «دارکوب» نیز اینچنین.
با احترام به پیشکسوتان در میان هم دورهایهای ما همکاران خوبی بروز کردهاند.
تدوینگر کیست؟
فرامرز هوتهم است که دو ویژگی اساسی دارد: با توجه به اینکه نسل بعدی پیشکسوتان تدوینگر است و با آن ساختار پرورش یافته است، با ریتم و ضرباهنگ آشناست. دوم اینکه بسیار باحوصله است و فیلم را مال خودش میدانست و زمانی که برای کار گذاشتیم بسیار جذاب بود.
دوست داشتم در سکانس پایانی دیدار بچه با سارا بهرامی را ببینم. آیا از ملودرام ترسیدی؟
بله اما بخش عمدهاش این بود که نباید این نگرانی را فراموش کرد چون در واقعیت هیچ وقت تمام نمیشود. احساسم به عنوان گوینده ای از طرف نویسندگان این بود که باید بین سه نفر مهناز افشار، امین حیایی و سارا بهرامی تمام شود نه شخصیت چهارم قصه، بنابراین با احتیاط از کنار آن گذشتیم.
با مردم فیلم را دیدی؟
بله در سینما آزادی، مگامال و فرهنگ.
ارتباط مردم چگونه بود؟ چون درام تو رگههای روشنفکرانه دارد.
خیلی خوب است. آن چیزی که میخواستیم را به دست آوردیم و برایم بزرگترین دستاورد فیلم من است.
شب قبل از مهتاب کرامتی این سوال را پرسیدم. آقای روحانی در نطق سالگرد انقلاب گفتند که مردم باید حرفهایشان را بزنند تا مسئولان متوجه اشتباهشان باشند. تو چه توصیهای به دولت داری؟
بنظرم این اتفاق کار طولانی مدت میطلبد اما بهتر است از بچهها شروع کنیم و به آنها باید هشدار دهیم که به سراغ آسیبهای اجتناعی نروند. بچهها باید یاد بگیرند و باید روی نسل بعدیمان کار کنیم.
در مورد گلشیفته صحبت کن.
در حال فیلمبرداری هستیم و پخش سریال نیز از سال 96 آغاز میشود.
چه نوع کمدی است؟
گلشیفته بدهی ما بعد از چند ملودرامی است که ساختم. چون تعداد پرسوناژها زیاد است همه نوع کمدی را در بر میگیرد که امیدوارم ارتباط خوبی با مردم برقرار کند.
چند قسمت است؟
16 قسمت برای فصل اول در نظر داریم اما هنوز در مورد فصل دوم فکر نکردیم.
فیلم بعدیات چیست؟
یا مثل سیانور درگیر قصه جدید میشوم و اگر اینطور نشود هم از یکی از همان ایدههایم استفاده میکنم.
در بخش پایانی این برنامه نیز شاهین شجری کهن به نقد و بررسی آثاری که در سینمای رسانه روی پرده رفته بود، پرداخت.
برنامه اینترنتی «سی و پنج» در ایام سی و ششمین جشنواره فیلم فجر هر شب ساعت ۲۳ از پردیس سینمایی ملت به صورت زنده پخش میشود.