واکنش دبورا یانگ، رضا کیانیان و آریا قریشی نسبت به جشنواره جهانی فجر
سی و هفتمین دوره از جشنواره جهانی فیلم فجر به دبیری رضا میرکریمی در پردیس سینمایی چارسو در حال برگزاری است و انتقادهایی بسیاری را در پی داشته است.
به گزارش فیلسین، دبورا یانگ منتقد ارشد هالیوود ریپورتر که نقدهای او اعتبار زیادی در سینمای جهان دارد به عنوان یکی از مهمانان جشنواره جهانی فیلم فجر به ایران آمده است. او که به متنهای تند و آتشین معروف است، در مصاحبهای به تمجید از نوید محمدزاده بازیگر جوان سینمای ایران و یکی از داوران سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر پرداخته و گفته است:
«فیلمهای او همیشه غافلگیرکننده هستند. او روی پرده بسیار پرانرژی است. او ویژگیهای جدیدی به نقشهایی که انتخاب میکند، میآورد.»
آریا قریشی منتقد سینما در متنی ساختار و مدیریت جشنواره جهانی فیلم فجر را مورد بررسی قرار داده و نوشته است:
«چند سالی است که بخش بینالملل جشنواره فیلم فجر، با تبلیغات فراوان، از بخش ملی جدا شده است. بازوهای رسانهای هم در تمام این سالها فعال بودهاند تا بر موفقیتهای این جشنواره تأکید کنند. اما آیا جداسازی بخش بینالملل جشنواره فجر به ایجاد یک جشنواره تأثیرگذار (لااقل در سطح منطقهای) منجر شده است؟ و یک سؤال مهمتر: اساساً آیا با شیوه فعلی مدیریت، میتوان به آینده این جشنواره امیدوار بود؟ شاید طرح چند پرسش بر اساس برخی از معیارهای ممکن برای ارزیابی موفقیت یک جشنواره، بتواند ما را به نتیجه برساند.
1) چه کسی به یاد میآورد که سال گذشته کدام فیلمها و چهرههای خارجی برنده جوایز این جشنواره شدند؟ این جایزه، روی کارنامه کاری کدام یک از آنها تأثیر گذاشت؟ چه کسی به یمن موفقیت در جشنواره جهانی فجر به ستاره تبدیل شد؟ کدام جایزه باعث شد تا تماشاگران بیشتری برای تماشای فیلم بعدی فلان کارگردان یا بازیگر هجوم بیاورند؟ فراموش نکنید که جوایز جشنوارهها بدون تأثیرات آتی ارزش چندانی ندارند. اهمیت این جوایز در پیشنهادی است که به دیگران عرضه میکنند: «این فیلم، برای دیدن یا سرمایهگذاریهای بعدی، ارزشمندتر از آن فیلم است». جوایزی که در جشنواره برلین به «جدایی نادر از سیمین» تعلق گرفت، بیش از هر چیز به این دلیل ارزشمند بود که راه را برای دیده شدن بیشتر فیلم در سطح جهان هموار کرد. چهرههای خارجی به کنار: جایگاه بازیگران ایرانی پس از دریافت جایزه بازیگری از جشنواره جهانی فجر چه تغییری کرده است؟ آیا توانسته اند نقشهای بهتری در سینمای ایران به دست بیاورند؟ آیا جایزه این جشنواره ، مقدمه حضور در پروژههای معتبرتر بینالمللی بوده است؟
2) کدام یک از فیلمهای حاضر در جشنواره «جهانی» فیلم فجر، پس از این جشنواره امکان اکران گسترده در ایران را به دست آوردند؟ از سوی دیگر، کدام یک از فیلمهای ایرانی از حضور در بازارِ فیلم این جشنواره برای به دست آوردن امکان نمایش گسترده عمومی در کشورهای مختلف بهره بردند؟ اصلاً مگر چنین ارتباطی بهصورت یکطرفه ممکن است؟ وقتی خودمان شرایط نمایش عمومی فیلم خارجی را در کشورمان فراهم نمیکنیم، چطور انتظار داریم فیلمهای ایرانی سالنهای سینما را در جهان فتح کنند؟ آن هم با شرایط اکران نصفه و نیمه فیلم خارجی در حال حاضر که بیشتر نوعی سر فرو کردن در برف به نظر میرسد. جدا از همه این مسائل، مشکلات ناشی از تحریمها باعث میشود تا نمایش حرفهای و عمومی فیلمهای مهم روز سینمایی در ایران با مشکلات زیادی روبهرو باشد. در این شرایط، نیازی به این وجود ندارد که ادای ارتباط با جهان را در بیاوریم. به خاطر همین شیوه برگزاری است که عباراتی چون «محفلی» و «دورهمی» پیرامون شیوه برگزاری جشنواره فیلم فجر زیاد به گوش میرسد.
3) به شیوه انتخاب فیلمهای ایرانی دقت کنید. هر سال، چند فیلم نسبتاً پر سر و صدا که – به هر دلیل – در بخش ملی جشنواره فیلم فجر پذیرفته نشدند، راهی جشنواره جهانی میشوند. مخاطب هدف این شکل از انتخابها، مخاطب ایرانی است یا خارجی؟! آیا بخش ملی جشنواره فجر برای در نظر گرفتن سلیقه این دسته از مخاطبان داخلی کافی نیست؟ همینطور به حضور تقریباً همیشگی تعدادی از هنرمندان (فاطمه معتمدآریا، رضا کیانیان، نگار جواهریان و...) به عنوان دستاندرکاران جشنواره دقت کنید. برای کدام مخاطب خارجی مهم است که – مثلاً – نگار جواهریان در محل برگزاری جشنواره فیلم فجر حضور دارد؟ این موارد، فکر را به این سمت میبرد که جشنواره فجر از فقدان یک نگاه جهانی در مدیریت هم رنج میبرد. اشتباه تیم مدیریت فعلی جشنواره در این است که فکر میکند صرف حضور الیور استون و پل شریدر و چند فیلم کمتر شناخته شده خارجی به شکلگیری یک جشنواره – احتمالاً – تأثیرگذار جهانی منجر خواهد شد. در حالی که برای رسیدن به این هدف، تمام ابعاد برگزاری یک جشنواره باید در مقیاس جهانی باشند که چنین نگاهی در شیوه مدیریت رضا میرکریمی و یارانش در جشنواره فجر به چشم نمیخورد.
4) گیریم که مسائل فرامتنی– از افزایش قیمت ارز تا تحریمها – در برخی از محدودیتهای فعلی این جشنواره نقش داشته باشند. اما باز این سؤال اساسی پیش میآید که، اگر توان غلبه بر این مشکلات وجود ندارد، چرا باید هر ساله چند میلیارد تومان از بودجه بیتالمال برای برگزاری جشنوارهای هدر رود که تاکنون نه فرصتی برای تعاملی مداوم، واقعی و دوسویه با سینمای جهان ایجاد کرده، نه به اندازه بخش ملیاش بر عامه سینمادوستان ایرانی تأثیر داشته و نه به شناختهتر شدن سینمای ایران در سطح جهان کمکی کرده است؟»
رضا کیانیان بازیگر سینما و یکی از اعضای برگزاری جشن نیز در حمایت از جشنواره جهانی فجر گفته است: «از قدیم میگویند قطار که حرکت میکند به آن سنگ میزنند و کسی با قطار ایستاده کاری ندارد. این جشنواره هم دارد پیش میرود و قاعدتا منتقدانی دارد...»
سی و هفتمین دوره جشنواره جهانی فیلم فجر از ۱۸ تا ۲۶ آوریل ۲۰۱۹ (۲۹ فروردین تا ۶ اردیبهشت ۱۳۹۸) به دبیری رضامیرکریمی در تهران در حال برگزاری است.