با فیلم «ساعت ۵ عصر» می شود دقایقی کوتاه به دغدغههای هر روزهی خود خندید. به شلوغیها، گرفتاریها، محبتهای بیدلیل، اما بیش از این فیلم، چیزی ندارد که درگیرمان کند.
توجه: خطر لو رفتن داستان فیلم
۱/ تم فیلم
«ساعت ۵ عصر» به دردسرهای غیرمنتظره و پشت سرهم وکیلی خوشنیت، به نام مهرداد پرهام (سیامک انصاری) در یکی از روزهای کاری و مهم زندگی او میپردازد. دردسرهایی که از سر خیرخواهی گریبانگیر وکیل جنتلمن فیلم میشود و ما را با او همراه میکند تا شاهد نهایت تناقض فضای شخصی زندگی او با جامعهی اطرافش باشیم.
۲/ ژانر فیلم
نخستین تجربهی بلند سینمایی مهران مدیری در مقام کارگردان، همانند دیگر تجربههای کارگردانی او در مدیون تلویزیون، یک کمدی است که سعی دارد تا حدودی اجتماعی باشد و به دغدغههای روز بپردازد. اما باید گفت که با فضایی تقریبا غیرمنطقی و دمدستی، سعی دارد تا نبرد و به اصطلاح جنگ اعصابهای آدمی با چالشها، دغدغهها و دردسرهای ریز و درشت روزمره را به تصویر بکشد.
۳/ کارگردان فیلم
مهران مدیری مرد محبوب و همه فنحریف سینمای ایران، در طول سالیان سال با طنازیهای منحصر بهفرد خود به فعالیت در زمینههای بازیگری، کارگردانی، گویندگی، صداپیشگی و خوانندگی پرداخته است. او با همکاری داریوش کاردان اولین برنامهی طنزاش را به مناسبت نوروز ۱۳۷۲ ساخت. مدیری محبوبیت خود به عنوان یک طنزپرداز در بین مخاطبین را، مدیون ساخت مجموعهی «ساعت خوش» در سال ۱۳۷۳ است و از آن پس، با ساخت سریالهای طنز «پاورچین»، «نقطهچین»، «شبهای برره»، «مرد هزار چهره» و «در حاشیه»، بیش از پیش بر سر زبانها افتاد تا اینکه در سال ۲۰۱۱، به پاس انجام فعالیتهای هنری و انسانی، مدرک دکترای افتخاری از دانشگاه لیبرتی آمریکا را کسب کرد.
۴/ نکتهی برجسته فیلم
«ساعت ۵ عصر»، با آن که به نوعی دنبالهرو تجربههای پیشیناش میباشد، نمیتواند جز گاهبهگاه خندهای، آن هم بر طبق عادت داشتن به نوع شوخیهای مدیری در مقام کارگردان و سیامک انصاری در مقام بازیگر، نکتهی ویژهای را به ما نشان بدهد. این فیلم به سختی سعی بر این دارد تا به عنوان یک کمدی اجتماعی قوی خود را به رخ بکشد، اما باید گفت که تلاشاش به نتیجهی مطلوب نمیرسد.
۵/ رخداد اصلی فیلم
کمدی به اصطلاح اجتماعی مهران مدیری، با بیدار شدن مهرداد پرهام از خواب به اصطلاح ناز شبانگاهی، در فضای ایدهآل، دلنشین و تا حدودی رویایی خانهاش شروع میشود و با تماس تلفنی نابههنگامی از بانک دردسرهایش پلهپله آغاز میشود. تماسی که به مثابهی ضربهای محکم مهرداد پرهام را به مانند توپ فوتبالی به جامعهی بیرون و بین هزاران بازیکن هولناک، پرتوقع و بیملاحظهاش پرتاب میکند. رخدادهای پردردسر فیلم بدون آن که ارجحیتی بر یکدیگر داشته باشند، از همان ابتدا آغاز میشوند.
۶/ نوستالژی فیلم
«ساعت ۵ عصر» یادآور تمام آیتمها و طنزهایی است که مهران مدیری در طول سالها فعالیت در مدیوم تلویزیون داشته و آنها را تبدیل به نوعی برندینگ خاص خود به ژانر کمدی کرده و مخاطبان بسیاری را در پای تلویزیون خندانده است.
۷/ پرسشهای فیلم
فیلم «ساعت ۵ عصر» با معرفی نصفه و نیمه از بعضی شخصیتها خصوصا در نیمهی دوم فیلم، پرسشهای بیجواب بسیاری را در ذهن تماشاگر به وجود میآورد. به عنوان مثال، حضور خانم پرستار در اواخر نیمهی اول فیلم به چه دلیل است؟ آن هم وقتی که نگاه خانم پرستار (با بازی نگین معتضدی) و وکیل جنتلمن فیلم (سیامک انصاری) در آن هرج و مرج و شلوغی بیمارستان طوری به هم گره میخورد که نوید یک آشنایی عاطفی و رابطهی عاشقانه را به ما میدهد و این برداشت زمانی کاملتر میشود که با تماسهای تلفنی مکرر همسر مهرداد پرهام (با بازی آزاده صمدی) تقویت میشود. اما این آشنایی عاطفی با آن نگاه عمیق نه تنها بسط پیدا نمیکند بلکه خانم پرستار بعد از همان یک سکانس به کل ناپدید میشود. یا مثلا دلیل کشدادن داستان یک رانندهی دیوانه (با بازی امیر جعفری) و رفتن به داستان نصفه و نیمهی زندگی او به چه دلیل است؟ اینهای پرسشهای بیجوابی است که جزو زوائد فیلم محسوب میشود و تنها فیلم را کشدار کرده است.
۸/ ساختار فیلم
فیلم با ساختاری خطی شروع میشود، اما از هنگامی که مهرداد پرهام تصمیم میگیرد تا به پیرزنی که بر سر راهش قرار گرفته، بله بگوید و کمک کند، دور باطل پیچیدهای را طی میکند که انگار قرار نیست هرگز از آن رهایی یابد.
۹/ المانهای فیلم
به نظر میرسد که قرار بر آن بوده تا نخستین ساختهی سینمایی مهران مدیری فیلمی پر المان و نمادین تلقی شود. اما آن قدر نشان دادن همهی نمادها رو و دمدستی است که گرهگشایی خاصی را نمیطلبد. سیامک انصاری به عنوان نمادی از قشر دردنکشیده، نازپرورده و در عین حال متمدن جامعه در بستری از وحشیگریها، ناعدالتیها و زد و خوردهای اجباری در جامعه قرار است که تبدیل به فولاد آبدیده شود. مهران مدیری در این فیلم سعی کرده است که به مثابهی یک منتقد اجتماعی فیلمش را کارگردانی کند و با نشان دادن فضاهای پر هرج و مرج روزمره از بینظمیها و آشوبهای جامعه با زبان طنز سخن به میان آورد. او در این روند نه چندان موفق است که تحسینمان را برانگیزد و نه چندان ناموفق که سینما را ترک کنیم.
۱۰/ برگ آس فیلم
همه چیز در فیلم «ساعت ۵ عصر» آن چنان قابل حدس و قابل پیشبینی است که نکتهی فوقالعادهای را به عنوان برگ آس برایمان نگه نمیدارد. این فیلم در هیچ یک از حوزههای بازیگری، فیلمنامهنویسی، کارگردانی و... نگاه ویژهای نداشته است تا به این وسیله به نتیجهای غیرقابل پیشبینی و جذاب برسد. مهران مدیری و سیامک انصاری مانند همیشه در کنار یکدیگر دست به ساخت فیلمی کمدی با شوخیها، مکثها و حرفهای آشنا و تا حدودی تکراری زدهاند که فاقد جذابیت منحصر به فرد است.
۱۱/ تاثیر فیلم
با فیلم «ساعت ۵ عصر» می شود دقایقی کوتاه به دغدغههای هر روزهی خود خندید. به شلوغیها، گرفتاریها، محبتهای بیدلیل، اما بیش از این فیلم، چیزی ندارد که درگیرمان کند.