جشنواره ها
سینما
بازیگران
شبکه خانگی و تلوزیون
آخرین اخبار
داغ ترین اخبار
اخبار بازیگران
اخبار فیلم ها
مشارکتکنندگان
ایجاد
راهنمای مشارکت در فیلسین
ویدیو ها
تصاویر
نقد و بررسی “دختر”
یک دخترانه ساده
مقدمه : خب قبل از شروع نقد بیاییم به این موضوع بپردازیم که اساسا حرف فیلم دختر چه بود ؟ بعد از مشاهده و ارزیابی هایی که در رابطه با این فیلم داشتم باید در ابتدا عرض کنم انتخاب اسم حالا چه در بحث محتوایی و چه اکران بسیار هوشمندانه و به جا بوده است فیلم سینمایی دختر در کل پروسه صد دقیقه ای اش تصمیم دارد قصه ای را به تصویر بکشد که خیلی اشنا و شنیده شده است به این معنا که اگر اون نوع گویش ها و محل زندگیشون رو بگیریم چیزی که میماند مثالش رو اطرافمون زیاد دیدیم اما باید دید واقعا به چه اندازه رضا میر کریمی و گروه سازنده اش در به تصویر کشیدن این موضوع موفق بوده اند !با من مهیار محمد ملکی و بررسی فیلم سینمایی دختر همراه باشید محتوای داستانی :دختر قصه دختری به اسم ستاره است که پس از بگو مگو های بسیار تصمیم میگیرد بدون کسب اجازه از پدر پا به سفر به تهران بگذارد پدر که از این اتفاق بسیار ناراحت است به دنبال او به تهران میاید اتفاقات طوری کنار هم چیده میشه که حالا احمد پدر ستاره با خواهر خودش رو به رو شود خواهری که چندین سال است از ش خبری نداشته و حالا گذشته تیره و تار خواهر ارام ارام برملا میشود بحث تکنیکال اثر : ۱:در ابتدای امر به یک باره فیلم مارو بدون هیچ مقدمه ای به یک فلش فورواردی پرتاب میکند که نه خود فلش فوروارده توجیه منطقی داره نه بازی های دختران دور میز خوب در امده و نه دیالوگ ها .چیزی که هست و میشه مشاهده کرد یک میزانسن شلوغ پر از هم همه میباشد که با بیان دیالوگ هایی سعی به اغراق و بزرگنمایی پرسوناژ و فکر کارگردان دارد ۲:قاب بندی های خوب سینمایی اکستریم و مدیوم لانگ شات های خوب پالایشگاه وابادان ۳:در همان ابتدا بازی خوب و قابل باور ماهور الوند در نقش ستاره را شاهد هستیم که علیرغم جنوبی نبودن وی اما خوب توانسته خودش را با نقش چفت و بست دهد ۴:خرده پلان های زیادی را در جهت شخصیت پردازی بهتر شاهد هستیم اما در این بین نقش های گذری و به ظاهر کم اهمیت هم زیاد داریم نقش هایی که هیچی ندارند ی جورایی اگه برشون هم داریم به فیلم اسیبی نمیرسونند مثل نقش دایی که غیر از چند دیالوگ سطحی هیچی ندارد ۵:حرکت دوربین و نوع دکوپاژ بسیار خوب و درست بوده به این معنا که برخی سکانس ها با فکر شروع و با فکر هم تموم شده است ۶:پلان بندی برخی سکانس ها درست و به جا بوده است ۷:دیالوگ های بین ستاره و احمد پدرش خوب و درست در امده است علاوه بران بحث کنش ها و واکنش ها هم هست که جالب توجه است که میشه به بازی خوب ماهور الوند و فرهاد اصلانی اشاره داشت ۸:فیلم خیلی خود را وابسته به موسیقی بک گراند نمیداند به این معنا که بیشتر حس و حال فیلم با اکت خوب بازیگر ها جلو میرود و کمتر به موسیقی نیاز است ۹:بعضی سکانس ها هم فقط هستند بی انکه هدف و منظوری داشته باشند شما در واقع سکانس داخلی هواپیما و ستاره را میبینید بی انکه دیالوگی از او شاهد باشیم یا حتی اکتی ببینیم که در جهت پیشبرد قصه و حال و هوای ستاره حرکتی کرده باشد به جای این سکانس میتوانستیم خارجی ونمای هواپیما را هنگام پرواز ببینیم ۱۰:میرسیم به سکانس حرکت های مارپیچ خیابانی با موسیقی محسن یگانه که با بهره گیری از نوع تدوین و پلان بندی مقطع و پر تعداد جذابتر هم شده است ۱۱:شوخی بدون منطق و اشتباه مامور فرودگاه با ستاره عزیزی که اسم ماهور الوند را میاورد که غیر از شیطنت فیلمنامه نویس هیچ توجیه عقلانی ندارد ۱۲:در سکانس بیمارستان شک خوب و قابل باور ستاره را شاهد هستیم اونم درست زمانیکه متوجه میشود پدرش در راه تهران است ۱۳:در سکانس حرکت جاده ای احمد به سمت تهران هوای غبار الود ابادان میزانسن خوبی را جهت عصبی کردن موضوع پدید اورده است ۱۴:سینک خوب صدایی سکانس ها به یکدیگر ۱۵:موسیقی به موقع فیلم را همراهی میکند ۱۶:در خانه دوست ستاره به طور واضح وعلنی میتوانیم تفاوت نگرش دو پدر هر دو دختر دوست اما از دو جنس متفاوت را مشاهده کن یم ۱۷:نمای خوب احمد و برج مسکونی ۱۸:حس و حال پر استرس ستاره به خوبی با بازی ماهور الوند به مخاطب انتقال پیدا کرده است ۱۹:ری اکشن های کوچک و خرده کاراکتر ها در جهت زیبا سازی و طبیعی جلوه دادن سکانس ۲۰:از انجا که هم بخش داستانی و هم شخصیت پردازی به وضوح دیده میشود فیلمنامه از نوع داستانی مدرن است ۲۱:فیلمنامه قهرمان محور نیست ۲۲:نکته بسیار مثبتی که من از این فیلم خیلی دوست داشتم بحث توزیع اطلاعاتش به شیوه غیر مستقیم و قطره چکانی تا لحظات پایانی فیلم بود ۲۳:بازی خوب و زیبای فرهاد اصلانی و خانم مریلا زارعی که فی الواقع این دو موتور تکان دهنده قصه بودند ۲۴:در نهایت پلان پایانی برف و بالا پشت بام خانه عمه ستاره احمد با عجله به سمت تعمیر دودکش میرود چرا که گذشته خود و اشتباهاتش را در مورد حد اقل خواهرش باور دارد اما کنار دود کش به گریه میافتد و کات به تاریکی توضیح پایانی: فیلم اساسا تک گره و با معضل و مشکل ستاره شروع میشود میر کریمی ارام ارام با یک پرداخت متوسط, سعی به پیشبرد قصه دارد در اواسط کمی قصه از ریتم میافتد اما قصه عمه ستاره و گره دوم دوباره فیلم را سر پا میکند به نوعی رضا میر کریمی با به نمایش دراوردن مسایل این چنین محتملا به دنبال برگشت خواستگاه اجتماعی زنان در جامعه فعلی بوده و یا اینکه به نوعی خواسته طعنه ای به مسایل اجتماعی و نقدی بر معضلات به روز جامعه ایران داشته باشد کلام اخر :فیلم بدی نبود اما از نظر من میتوانست در زمینه پردازش داستانی اثر با ایجاد گره های بیشتر و موانع قابل باور داستانی بهتر و جذابتر روایت شود دوستان در صورت تمایل با خرید نسخه اورجینال حمایت بفرمایند
يك نقد
فيلمي كه بيشتر دختران دهه 60 با اين سخت گيري خانواده دست و پنجه نرم كردن ولي خیلی بهتر از اینا میشد مشکلات دنیای دخترونه رو نشون داد. اهميت حرف زدن بين رابطه پدر دختر ولي در زمینه فیلم نامه ضعف به خصوصی داشت چون قصد داشت نشون بده عمه آينه تمام نماي ماهور هست ولي موفق نبود...