جشنواره ها
سینما
بازیگران
شبکه خانگی و تلوزیون
آخرین اخبار
داغ ترین اخبار
اخبار بازیگران
اخبار فیلم ها
مشارکتکنندگان
ایجاد
راهنمای مشارکت در فیلسین
ویدیو ها
تصاویر
نقد و بررسی “مشکل گیتی”
سقوط در سینما
قبل از ورود به مقوله اصلی یعنی نقد و بررسی فیلم مشکل گیتی بهتر میبینم کمی اور تور یا مقدمه در خصوص بن مایه این فیلم یعنی کمدی داشته باشیم اساسا تعریف کمدی چیست ؟ کمدی به ان دسته از عناصری گفته میشود که کنار هم قرار گیری انها بر حسب ۱:موقعیت ۲:بده بستان های عناصر دیگر با انها ۳:محتوا ۴:فرم و.... در تماشاچی تولید خنده میکند اما اینکه ایا هر خنده ملاک بر درست بودن یک کمدیست ؟این جز ان دسته موضوعاتیست که به اشتباه در سینمای امروز به عنوان یک اصل جا افتاده است قبل از اینکه یک کمدی اجتماعی خوب را تشخیص دهیم باید بدانیم که ان کمدی برای چه مدیومی تعریف میشود ؟ ۱:سینما ۲:تلویزیون ۳:رادیو ۴:کتاب و مجلات ۵:هنر نقاشی و خصوصا کاریکاتور چرا که هر کدام از مدیوم های ذکر شده قاعده و چارچوب مخصوص به خود را دارند برای مثال کمدی که برای مدیوم نوشتار تعریف میشود الزاما در سینما یا تصویر بازدهی مثبت و قابل توجهی نخواهد داشت بدین ترتیب نیاز است که ان کمدی در زمان تغییر مدیوم اعمالی را در جهت همسان سازی با مدیوم تصویر در خودش ببیند وقتی وارد دنیای تصویر و مدیوم سینما میشویم با انواع واقسام کمدی ها رو به رو هستیم از کمدی های چارلی چاپلین که عمدتا صامت هستند بگیر تا کمدی های کمی به روز تر که متعلق به افرادی چون روان اتکینسون یا مستر بین معروف میباشد در بحث ریشه کمدی با عنصری به نام کاریکاتوریسم طرف هستیم اما اینکه این عنصر اصالتا میتواند در سینما و تصویر نقش مفید و سازنده ای بازی کند یا خیر سوالیست که باید به ان پاسخ داده شود به عقیده بنده کمدی موفق تر ان کمدی ای خواهد بود که به شدت نسبت به واقعیت عینیت داشته باشد عینیت یا تعین را اینگونه تعریف میکنم ورود پارامتر ها و عناصر ملموس زندگی روزمره ،در کمدی، بسته به موقعیت و محتوایش . در ادامه بحث باید تاکید کنم که بنده هیچگاه مخالفت با کمدی های کاریکاتوری یا پر اغراق نداشته ام اما به خیال و گمان خودم کمدی خوب هیچگاه نباید برای اثبات ذات وجودی خود به خصوص در سینما از عناصر بیرونی همچون پوستر های تبلیغاتی رنگ و وارنگ یا بازیگران دلقک نما و ...وام دار باشد بدین معنا که کمدی ارزنده دو مفهوم را به درستی با خود به همراه دارد ۱:قصه درخشان و خنده اور به دور از لودگی ۲:رساندن مفاهیم ارزشی خود در بک گراند قصه اش همانطور که قبلا عرض شد کمدی در سه صورت محقق میشود ۱:کمدی کلامی ۲:کمدی اکت یا بازی ۳:کمدی موقعیت از صحبت های بالا اینطور جمع بندی میکنیم که کمدی برای ایجاد همذات پنداری بهتر در مخاطب خود نیاز دارد علیرغم ژانر پر فراز و نشیب گاها فانتزی اش گاهی انچنان با منطق عمل کند که ما نتوانیم ورود یا خروج عناصر غیر واقعی اش را تشخیص دهیم اشتباه نکنید این نوع فیلمسازی کلاهبرداری قلمداد نمیشود بلکه مخاطب را همچون حرکت روی لبه یک پرتگاه به سمت مقصد راهنمایی میکند به عبارت دیگر اینکه کمدی از منطق به هجو برسد خیلی موضوع عجیب و غریبی نیست حال با توجه به اور تور صورت گرفته میخواهیم نگاهی به فیلم مشکل گیتی داشته باشیم فیلمی که مدعی حضور ژانر کمدی اجتماعی میباشد باید به عرض برسانم فیلم به حدی شکست خورده و از کار افتاده است که من را به فکر وا میدارد چرا باید مردمان این سرزمین با تمام گرفتاری هایشان در صف های گاها طویل گیشه های بلیط فروشی بایستند و با پرداخت مبلغی به تماشای این فیلم بنشینند ؟ اساسا زمانیکه یک فیلم طراحی و ساخت میشود چقدر به رسالت سرگرمی که مهمترین و ریشه ای ترین رسالت یک فیلم میباشد توجه میگردد ؟ایا تنها صرف داشتن یک دغدغه که من اسمش را تکنولوژی میگذارم میتوان فیلمساز بود یا مدعی فیلمسازی شد ؟ مسلما پاسخ منفیست اولین و مهترین اشکال فیلم مشکل گیتی که همان بدو تماشای فیلم کاملا به ذوق میزند صدابرداری فیلم میباشد که به شدت با فاصله نسبت به مدیوم پر ابهت سینما و مخاطب خود حرکت میکند نکته منفی دیگر این کار بازی بد بازیگران هم در حاشیه هم اصلی میباشد که هیچگونه جذابیتی ندارد ضمن اینکه این وسط قطعا بخشی از بار گناه را نوع دیالوگ نویسی بسیار سطحی و غیر دراماتیک و پر ایراد فیلمنامه به دوش میکشد اینکه به عرض میرسانم فیلمنامه دراماتیزه نشده قطعا منظورم این خواهد بود که فیلم هیچگاه به کمک عناصر مهم شخصیت پردازی وارد حلقه بحرانی و جدی قصه نمیشود هر چه هست شرح حال اوضاع اشفته مرد و زنیست که هیچگاه ان میزان اشفتگی مخاطب را درگیر نمیکند به عبارت دیگر قصه نیست .شخصیت پردازی به شکل خیلی شلوغ و به هم ریخته اش وجود دارد و فرم هم که قطعا نیست در مورد موضوع شخصیت پردازی به خصوص شخص گیتی (با بازی خانوم رویا نو نهالی)بد نیست اشاره کنم که ما همین موضوع تجمل گرایی این خانوم را به حدی در کار مشاهده میکنیم که اغراق نیست اگر عرض کنم نود درصد پروژه را در برگرفته است مثل اینکه فیلمنامه نویس سعی داشته با موقعیت هایی شبیه مزون و شاپینگ سنتر و یا پلان های پر زرق و برق به عنوان تنها برگ برنده قصه مخاطب را درگیر کند در بحث تدوین ما در چند پلان ابتدایی تصاویر توامان بحث محتوایی گوشی گیتی را شاهد هستیم که به نظر جالب میاد اما کافی نیست چرا که وقتی ضعف فیلمنامه داریم وقتی ضعف صدا هست وقتی بازیگری پر ایراد ظاهر شده قطعا مسایل اینچنین به مثابه سرپوش گذاشتن روی اشتباهات این فیلم خواهد بود جالبه به عرض برسانم که این فیلم حتی در برگیرنده یک ایده خوب هم نیست در خوشبینانه ترین حالت این فیلم حاوی یک فکر خوب است که با فاصله زیاد نسبت به دنیای تصویر حرکت میکند دوربین که میتوانست نقش سازنده در تحقق مبحث کمدی اجتماعی این فیلم داشته باشد عملا همچون یک عنصر اضافی فقط ضبط میکند بی انکه قدمی محکم و قاطعانه در بحث موضوعی و فرم بردارد به عبارت دیگر وقتی ما با نرییشن گیتی قصه را تمام میکنیم و قصه به نام شخص گیتی میباشد انتظار میرفت تصویر برداری پلان ها به نوعی اتفاق بیافتد که در برگیرنده زندگی شخصی گیتی بوده و از دید او روایت گردد فیلم پر شده از خرده سکانس ها و پلان های بیهوده ای که هیچ نقشی نه در بحث محتوا و نه نقشی در بحث شخصیت پردازی دارند فقط هستند که باشند قدم های پر اشتباه بهرام کاظمی تمام بشو نیست وقتی مشاهده میکنیم او به دلیلی نا معلوم از صدا گذاری برای برخی بازیگران در حاشیه اش بهره برده است شاید به نوعی بتوان بر این موضوع صحه گذاشت که این عملکرد وی ناشی از صدا برداری پر ایراد وی بوده و تمام این موضوعات در نسخه فاینال تصحیح گشته است تنها نکته مثبت و کمی جالب توجه موسیقی متن فیلم میباشد که در غیاب تمامی مسایلی که ذکر شد خیلی به چشم نمیاید در پایان باید عرض کنم مشکل گیتی قطعا مشکل سینمای ما قلمداد میگردد وقتی بعد از سالیان سال تجربه و مشاهده هنوز کارگردانانی هستند که هیچگونه عملکرد مثبتی در ساخت یک پروژه از نوع کمدی اجتماعی نداشته یا کمدی اجتماعی را انطور که باید و شاید جدی نمیگیرند