جشنواره ها
سینما
بازیگران
شبکه خانگی و تلوزیون
آخرین اخبار
داغ ترین اخبار
اخبار بازیگران
اخبار فیلم ها
مشارکتکنندگان
ایجاد
راهنمای مشارکت در فیلسین
ویدیو ها
تصاویر
نقد و بررسی “مردی بدون سایه”
وقتی حکم بیگناه و گناهکار یکیست!
نگاهی به مردی بدون سایه وقتی حکم بیگناه و گناهکار یکیست! سارا کنعانی «مردی بدون سایه» نکتهسنجترین عنوانیست که میشد روی فیلم تازه علیرضا رئیسیان گذاشت. ما مردمی هستیم که متولیان سینما و ادبیاتمان به کرات، ازدواج یک دختر را به معنای قرار گرفتن او زیر سایه یک مرد بیان کردهاند و به قولی عاقبت به خیر شدن این انسان را در گرو زندگی کردن او در کنار یک مرد دانستهاند و حالا در جشنواره سی و هفتم، شاهد نمایش فیلمی هستیم که به ما میگوید آفتاب بر زن و مرد، یکسان میتابد و هر کسی سایه خودش را دارد! «مردی بدون سایه» داستان مردی است که همسری به نام «سایه» دارد و یک سفر خارجی، زندگی آرام آنها را به هم میریزد. در نهایت، برای مخاطبی که در جریان اصل داستان فیلمنامه قرار گرفته و عنوان فیلم را هم در ذهن دارد، حقیقتی مرور میشود که اگر فکرش را درگیر نواقص اثر نکرده باشد، آن را در مییابد؛ این حقیقت زیبا که یک زن و شوهر اساسا همراه و شریک یکدیگر هستند و کسی سایهبان آن یکی نیست و قرار نیست یک نفر (همیشه زن) زیرچتر حمایت دیگری قرار بگیرد تا حفاظت شود و بیشتر فاجعهها و جنایاتی که تا امروز تحت عنوان حادثه «ناموسی» رخ داده، از آفت اعتقاد داشتن به چنین شیوه تفکریست. «مردی بدون سایه» مثل هر فیلم دیگری نقاط ضعف و قوتی دارد اما چیزی که آن را شایسته توجه میکند این است که ما را در برابر خودمان قرار میدهد. بارها روزنامهها را ورق زدهایم و در صفحه حوادث ماجرای قتلهای خانوادگی را که عموما به خیانت ربط دارند خواندهایم یا در رسانههای آنلاین، روی تیترهای دردناکی کلیک کردهایم که حکایت از کشته شدن عضوی از یک خانواده (عموما زن یا بچه) به دنبال یک شک و سوءظن داشته است. اولین تصویری که بعد از خواندن اینگونه اخبار در ذهن ما به وجود میآید یک خانواده از قشر فرودست و فاقد جایگاه اجتماعی است و صد البته که خود را از چنین گروهی بری میدانیم؛ فیلم تازه رئیسیان اما به ما میگوید تو نه تنها ممکن است یک شخص تحصیل کرده باشی بلکه میتوانی درباره آسیبهای اجتماعی مثل قتل خانوادگی فیلم مستند هم ساخته باشی، اما وقتی در موقعیت مشابه قرار میگیری تو هم درست مثل کسانی رفتار کنی که یک عمر آنها را نکوهش میکردی و در مخیلهات هم نمیگنجید که روزی درست همچون آنان رفتار کنی. واقعیت این است که در زندگی متمدنانه جهانی، پاسخ خیانت، ترک کردن شخص خائن است و این ترک کردن درستترین، منصفانهترین، عادلانهترین و حتی بیرحمانهترین پاسخ ممکن است اما در فرهنگ سنتی ما معانی بسیار مختلف دیگری همچون خالی کردن میدان، بیغیرتی، مورد توهین واقع شدن و ... دارد که عموما درست هم نیست اما اعتقاد داشتن به این تفکر نادرست، نتایج وحشتناک جبرانناپذیری دارد، نتیجهای مثل به قتل رساندن همسری که او را زیر سایه خود به شمار میآوردیم و خروج مجاز یا غیرمجاز او از این سایه کشتن او را برای ما، امری طبیعی جلوه میدهد. نکته پایانی آن که در فیلم مستندی که ماهان (علی مصفا) ساخت، یک زن، در حالی که بیگناه است صرفا با شائبه خائن بودن به قتل میرسد و در داستان واقعی زندگی ماهان، یک زن با جرم محرزی به نام خیانت به همین سرنوشت دچار میشود؛ به عبارت دیگر حکم هر دوی آنها (چه بی گناه و چه با گناه) مرگ است و وجود چنین حقیقت تلخ اجتماعی و متأسفانه رایجی در جامعه ما یعنی این خانه از پای بست ویران است و شاید باید استخوانبندی برخی از باورهای فرهنگی را از اول بنا کرد.