جشنواره ها
سینما
بازیگران
شبکه خانگی و تلوزیون
آخرین اخبار
داغ ترین اخبار
اخبار بازیگران
اخبار فیلم ها
مشارکتکنندگان
ایجاد
راهنمای مشارکت در فیلسین
ویدیو ها
تصاویر
ایستاده در میانه
«بهوقت شام» پرسشی را مطرح میکند که گویا خود حاتمیکیا هم پاسخش را ندارد و ازآنجاییکه نمیتواند فیلمش را اینگونه رها کند، به همان ترفند همیشگیاش روی میآورد؛ قهرمان سازی.
تنهایی پرهیاهو
مديری نشان میدهد كه در نخستين گامش بهعنوان كارگردان سينما موفق كار كرده است. ضعفی اگر هست به فيلمنامه سرشار از حفره و ابهام مربوط میشود كه با هيچ كاغذ ديواری پرزرق و برقی نمیتوان سوراخ سنبههای آن را پر كرد.
ریسک بزرگ
در سینما و تلویزیون ما کمتر پیش آمده که دنبالهای برای یک کار ساخته شود و قدمی رو به جلو باشد. از چند گانه «اخراجیها» گرفته تا نمونهای مثل سریال «ستایش» که روایت و ساختاری باری به هر جهت داشتند و با واکنش منفی منتقدان روبهرو شدند.
پوستهای که هست...
با این حساب، شاید بتوان «بادیگارد» را نقطه پایان تردیدهای مکرر حاتمیکیا و قهرمانهایش دانست و پرونده مواجهه عقل و دل را که در فیلم «از کرخه تا راین» به ملایمت مطرح شده بود و در «آژانس شیشهای» و «به رنگ ارغوان» به تندی، حالا با تکیه بر قطعیت و خشونت تاثیرگذار انتهای فیلم، بسته شده دانست و نقطه پایانی تلقی کرد بر تمامی استدلالهای عقلی و منطقی فیلمساز و آدمهای فیلمهایش.
افسوس
در حال حاضر «بادیگارد» مجموعهای از شعار و متلک روزنامهای به این و آن، و کمی هم سینما است. افسوس...