جشنواره ها
سینما
بازیگران
شبکه خانگی و تلوزیون
آخرین اخبار
داغ ترین اخبار
اخبار بازیگران
اخبار فیلم ها
مشارکتکنندگان
ایجاد
راهنمای مشارکت در فیلسین
ویدیو ها
تصاویر
نقد و بررسی “امکان مینا”
جدالی بر سر سیاست
مقدمه :
آن زمان که انسان ها مقابل هم قرار میگیرند نه مرزی مثل خانواده وجود دارد نه هیچ چیز دیگر ان زمان خط قرمز ها هستند که تصمیم میگیرند تو چه کسی هستی یا چه کسی باید باشی ؟
خط قرمزی مثل سیاست ....
خط قرمزی مثل یک دوست خیلی عزیز از یک جبهه مشترک
خط قرمزی مثل ایستادگی ....
و در نهایت خط قرمزی به اسم آرمان
این قصه با اینکه طعم و بوی سیاسی به خود گرفته اما در قسمت روایی داستانش انگونه این موضوع را پرداخت میکند که گویی یک درام عاشقانه جنجالی و پر حادثه را شاهد هستیم
با من مهیار محمد ملکی و بررسی فیلم سینمایی امکان مینا همراه باشید
بررسی تکنیکال اثر :
۱:به محض شروع قصه صفحه تاریکی را میبینیم که اسم های بازیگران بر روی ان یک به یک نمایان میشود در کنار این فضای تاریک موسیقی مرموزی ما را همراهی میکند این موسیقی به نوعی علاوه بر حس و حال یک قصه راز الود مارو یاد محتملا یک پایان تلخ هم میاندازد
در هر صورت انتخاب موسیقی تیتراژ اغازین خوب و به جا بوده است
۲:زمان ورود به قصه یک مدیوم لانگ شات رو از سطح شهر و ساختمان ها داریم که به نظر من بهتر بود این تصویر کمی در اتالوناژ یا تصحیح رنگ بهتر کار میشد به عبارت دیگر انقدر شارپ است که اگر صدای تیر و شلیک گلوله شنیده نمیشد ما به هیچ عنوان فضای جنگ را نمیتوانستیم به یاد بیاوریم یا متصور شویم
۳:صدا گذاری شلیک گلوله و نوع افکتی که شاهد هستیم نسبتا خوب است
۴:در بعضی سکانس های به ویژه اغازین تعدد پلان را شاهد هستیم که علاوه بریک حس و حال خوب با منطق و رو حسابم است
۵:ابتدای امر والیوم موسیقی بک گراند به حدی بالاست که صدای کاراکتر های اصلی خیلی خوب شنیده نمیشود
۶:بازی میلاد کی مرام و مینا ساداتی هر دو قابل قبول است
۷:قصه هر چه جلوتر میرود به مرور در میزانسن ها و فضاسازی دوران جنگ بهتر کار میکند
۸:طراحی لباس بازیگر ها با موقعیت زمانی داستان تا حدی همخونی دارد
۹:موسیقی به خوبی روی فیلم سوار شده و ان را همراهی میکند
۱۰:پلان های خرد برای شخصیت پردازی بهتر کاراکتر ها زیاد نداریم اما اون تعداد کمی که داریم قابل قبول از اب در امده است
مثل پلان له کردن سوسک توسط مینا در تلفنخانه
۱۱:زمانیکه در تلفنخانه مینا مشغول صحبت با مژگان است و اورا مادر خود خطاب میکند دیالوگ های مثل مردی؟ خوب اون شک و تردید را در دل ما زنده میکند که ایا ان طرف خط مادرش است واقعا ؟چون دیالوگ اصلا مادرانه نیست
۱۲:کمال تبریزی به درستی به زیبا سازی و جذابیت میزانسن سکانس های خالی از دیالوگ توجه داشته است
۱۳:این فیلم برعکس کار های خوبی مثل ابد و یک روز به میزان زیادی خود را وابسته به موسیقی بک گراند میداند این به این معناست که عمده حس و حال فیلم به کمک موسیقی جلو میرود
۱۴:فیلم تا دقایق سی و چهل بسیار کسل کننده جلو میرود به این معنا که یک گره دارد و برای واکاوی ان گره سر نخی جلوی پا کاراکتر اصلی یعنی مهران قرارنمیدهد در نتیجه به جای اینکه یک فیلم داستانی را شاهد باشیم خرده پیرنگی را مشاهده میکنیم که فقط شخصیت پردازی است و شخصیت پردازی
۱۵:دیالوگ ها نسبتا خوب و واقع گرایانه است
۱۶:تنوع کم موسیقی بک گراند به نوعی فیلم را در بخش هایی از ریتم میاندازد
۱۷:نقطه درگیر کننده اول دقیقا جایی است که مهران برای اولین بار مینا را با یک مرد غریبه میبیند از انجا به بعد قصه میره به سمت یک فضای تاریک اندوهناک
۱۸:دکوپاژ خوب دوربین نوع قرار گیری نوع زومینگ یا زوم بک ها یا حتی بالا تر از اون نوع محو کردن های رفت و برگشتی تصویر همه و همه به درستی و در جهت همزاد پنداری بهتر با کاراکتر صورت گرفته است
۱۹:بحث کاری مهران صرفا برای نشان دادن این موضوع است که او شخصیتی وفادار به رژیم جمهوری اسلامی است
۲۰:بی تفاوتی و عدم صحبت مهران با مینا در جهت روشن شدن موضوع کمی عقلانی نیست شاید بهتر بود برای این موضوع تمهیدات بهتری در جهت ایجاد موانع داستانی فراهم میشد(با توجه به اینکه مهران قصه ما یک شخص دو اتیشه واقعا عاشق پیشه است)
۲۱:ایراد دیگری که میشه در بحث داستانی بهش توجه داشت زمان تصادف مهران با وانت درست در جایی بود که سر نخش یعنی مینا را در تعقیب خود داشت وی علیرغم سالم بودن فیزیک جسمی با مرد وانتی (مرد پلیس)برای رفتن به بیمارستان همراه شد چرا ؟چرا دنبالش نرفت ؟
۲۲:فیلم در دقیقه چهل وپنج به یک باره به طور غیر منتظره ای ریتم اطلاعاتی امنیتی پیدا میکند که به شدت داستانو سر پا و زنده میکنه
۲۳:در این بین باید به بازی خوب شاهرخ فروتنیان اشاره داشت که در عین ارامش نگاهش بازجویی را به نحوی درست به انجام.میرساند
۲۴:درست
از دقیقه چهل و پنج به بعد ریتم بازی کی مرام یک مقداری بهتر میشود
۲۵:فیلمنامه به دو بخش تقسیم شده تا قبل از دقیقه چهل که یک قصه خرده پیرنگ با خط داستانی راز الود عاشقانه کمرنگ رو داره و از چهل به بعد که دقیقا خرده پیرنگش به حد زیادی کم میشه و میشه دقیقا سینمای داستانی و اکشن و اطلاعاتی
۲۶:لانگ شات حیاط و باران رو داریم منتها فقط صدای باران است ...
۲۷:یکی از نقاط جذاب داستانی دقیقا زمانی است که مهران یک هویت دروغ از خود به مینا در اتومبیل به سمت بیمارستان میگوید ی جورایی داستان رو به سمتی میبرد که شخصیت مهران رو در هاله ای از ابهام نگه میداشت که اگر این ابهامه بیشتر توی داستان میموند شاید داستان جذابتر میشد اینکه ما هم شک بکنیم هویت واقعی مهران چیه؟
۲۸:موسیقی همراه و ارامش بخش همراه با دیالوگ های عاشقانه ای که خوب ازش میشود طعم و بوی عاشقانه تاریک و سیاه رو بیرون کشید اما به نظر من میشد توی زمینه پرداخت و میزانسن ها بهتر عمل کرد
۲۹:اساسا کمال تبریزی با بیان این روایت نیمچه سیاسی نیمچه عاشقانه که به نظرم یک بلاتکلیفی محسوسی رو بین این دوژانر داره نتوانسته به نوعی حقایق امرو به درستی به زبان بیاره حالا این موضوع میتوانسته به نوعی جانب دارانه بوده باشد یا کاراکتر مهران پرسوناژ شخصی اش بوده در هر صورت هر چه هست تعریف کار سیاسی را ندارد چرا که فقط مک گافین یا فضا سازی قصه سیاسی است قصه همان عاشقانه اشناست که به وفور هم دربالیوود هم در ایران هم هالیوود امثالش رو دیدیم
۳۰:یکی از نکات قوت فیلم رو کردن کارت های موضوعی است که همه به نوعی زوایای تاریک ونامشخص قصه رو برای ما تا دقیقه اخر مشخص میکنند به نوعی ضمن پایان بسته بودن قصه باید این موضوعم اشاره داشت سیستم توزیع پاسخ برای معماهای قصه به خوبی و با یک ریتم مناسب جلو رفته است
۳۱:در این فیلم بارها و بارها صحبت از سازمان میشود بی انکه هیچ مشخصه یا تعریف درستی از این سازمان بدانیم این همان خط قرمز هایی است که به دلیل وجود ممیزی و عدم ورود کارگردان باید اسیب جدی به خط سیر داستانیش رو متحمل بشه به عبارتی یا نباید سراغ داستان های این چنینی رفت یا اگر میروی باید روشن باشی
۳۲:فضاسازی و میزانسن خوب اتاق تماشای فیلم علی ناطقی و البته زمینه چینی برای سکانس پر هیجان و جذاب کشتار اعضای سازمان توسط مهران
۳۳:سکانس پایانی فیلم بسیار خوب و جذاب طراحی شد
در این بین میتوان :
جلوه های ویژه قابل قبول
صدا گذاری خوب
بهره گیری از تکنیک اسلوموشن اشاره داشت
اما این موضوع شاید با بهره گیری بهتر از تدوین مقطع و ایجاد پلان های متعدد به شکلی جذابتر ودرست تر طراحی میشد
نکته پایانی:علیرغم نداشتن مدیوم پرده و کم هزینه بودن ان کار نسبتا قابل قبولی بود دوستان با خرید نسخه اورجینال حمایت بفرمایید