سفر مظفرالدینشاه به فرنگ و جشن گل در بلژیک، سینما را به ایران سوغات آورد و حالا بعد از گذشت بیش از یک قرن از ورود این هنر ناب، سینمای عزیزمان در سالروز تولدش امروزه حرف تازهای در جهان برای گفتن دارد.
اختصاصی فیلسین/
سهشنبه ۲۱ شهریور سال ۱۳۹۶شمسی برابر با ۱۲ سپتامبر ۲۰۱۷ میلادی و ۲۱ ذیالحجه ۱۴۳۸ قمری درست ۱۱۷ سال از ورود جادوی سینما به ایران میگذرد.
اینکه از واژهی جادو برای سینما استفاده میکنیم به دلیل ترکیب نور، تصویر و صدا نیست، شاید بتوان گفت به دلیل پیدایش سینماست. اینکه در ابتدا ادیسون معروف، دستگاهی را به نام کینتوسکوپ اختراع میکند و بعدترها برادران لومیر سینماتوگراف را به نام خودشان ثبت میکنند و درست پنج سال بعد از این اختراع شگرف، مظفرالدینشاه قاجار در پاریس با این پدیده روبهرو میشود و در جشن روز عید گل، در بلژیک اولین قدم با همراهی ابراهیمخان عکاسباشی برای ورود سینما به ایران برداشته میشود.
سینما به ایران رسید و این پدیده ارزشمند تا به امروز خاطرات بسیاری را از سر گذرانده. ارزشمند از آن جهت که، علیرغم تمام محدودیتهایی که در زمانهای مختلف این پردهی جادویی با آن روبهرو بوده، همچنان بعد از گذشت این همه سال پابرجا و محکم به راه خود ادامه میدهد.
برگردیم به جشن روز گل و جناب مظفرالدینشاه عزیز!
حدود يک ماه پس از اولين ديدار مظفرالدينشاه با سينما، در سهشنبه ۲۳ مرداد ۱۲۷۹ در شهر اوستاند در ساحل دريا در بلژيک، جشن روز عيد گل برگزار شد و ميرزا ابراهيمخان عکاسباشى مشغول سينمافتوگرافاندازى از شاه شد. به اين ترتيب میتوانیم پنجمین شاه قاجار را بانى ورود نخستين دوربين فيلمبردارى و نمايش فيلم به ایران بدانیم.
فارغ از جنبههای سیاسی شاهان قاجار، سینمای ایران مدیون این پادشاه تبریزی سبیل پهن است.
امروز روز ملی سینما است و به بهانهی این روز عزیز و بزرگ به سالهای دور و دورتر برمیگردیم. به اولینهایی که تلاش کردند تا امروز ما بتوانیم در قد و اندازهی سینمای جهان قدم برداریم و کیارستمیها و فرهادیها و... را داشته باشیم.

نام میرزا ابراهیمخان عکاسباشی، همسفر مظفرالدین شاه در سفر فرنگ به عنوان اولین فیلمبردار تاریخ سینمای ایران ثبت شده است.

اگر میرزا ابراهیمخان عکاسباشی را اولین فیلمبردار تاریخ سینمای ایران بدانیم، طبعا اولین بازیگر سینمای ایران هم کسی نخواهد بود جز خود جناب شاه! او اولین کسی بود که بهعنوان یک بازیگر، در مقابل دوربین زندگیاش را بازی کرده است.

اما عبدالحسين سپنتا با بازی در فيلم «دختر لر» اولين بازيگر مرد تاريخ سينمای حرفهای ايران است. عبدالحسين سپنتا در شكلگيری سينمای ايران نقش و سهم اساسی و غيرقابل انكاری دارد. از ۹ فيلم دوره اول فيلمسازی در ايران پنج فيلم متعلق به اوست. بازيگری او در طی سالهای فعاليتش تنها به بازی در فيلمهایی كه خودش كارگردان بوده محدود میشد.

اما این تا قبل از حرفهای شدن سینماست. در دیماه سال ۱۳۰۹ هجری شمسی، «آبی و رابی» به عنوان اولین فیلم صامت ایرانی در تهران به نمایش درآمد. این فیلم توسط اوانس اوگانیانس نوشته و ساخته شده بود. یک فیلم ۳۵ میلیمتری، سیاه و سفید و صامت در مورد ماجراهای خندهآور دو مرد بلند و کوتاه در موقعیتهای مختلف.

زمانی که پای گفتو گو به میان آمد «دختر لر» به عنوان اولین فیلم ناطق سینمای ایران لقب گرفت. در اوایل سال ۱۳۱۲ هجری شمسی عبدالحسین سپنتا در بمبئی فیلم را ساخت و در سال ۱۳۱۳ در تهران به روی پرده رفت. فیلمی که با استقبال خوب تماشاگران مواجه شد و پایهگذار نوعی ملودرام ایرانی شد که رگههایی از آن، هنوز در سینمای ایران به چشم میخورد!
صديقه (روح انگيز) سامینژاد با بازی در فيلم «دختر لر» و نقش گلنار نام خود را به عنوان اولين بازيگر زن در تاريخ سينمای ايران ثبت كرد. تصوير او در ميان مردمی كه برای بار نخست سيمای يک زن ايرانی را بر روی پرده سينما میديدند، واكنشهای ناگواری برانگيخت.
فیلم ناطق تولید شده در سینمای ایران «طوفان زندگی» به کارگردانی علی دریابیگی است.
شهلا ریاحی سال ۱۳۳۵ فیلم «مرجان» را کارگردانی کرد و به این ترتیب نام اولین زن کارگردان سینمای ایران را به خود اختصاص داد.

خانبابا معتضدی در سال ۱۳۰۴ هجری شمسی از مراسم تشکیل مجلس موسسان فیلم گرفت و سال بعد، از مراسم تاجگذاری رضاخان هم فیلمبرداری کرد که این دو فیلم را میتوان سرآغاز فیلمهای خبری سینمای ایران دانست.

اولین سینما در ایران، در زمستان ۱۲۷۹ هجری شمسی در تبریز و توسط ارامنه تاسیس شد. سینما «سولی» در پاساژ تبریز، با گنجایش صد نفر، هر روز یک نوبت فیلم نمایش میداد و این رویه، تا سال ۱۲۹۵ که این سینما بهخاطر عدم دستیابی به فیلمهای جدید تعطیل شد، ادامه داشت. اولین سینما در تهران هم، سینمای گراند هتل در خیابان لالهزار بود.

ساموئل خاچیکیان، اولین آنونس سینمای ایران را در سال ۱۳۳۳ برای فیلم «دختری از شیراز» ساخت. خاچیکیان بهخاطر علاقهاش به سینمای اصطلاحا اکشن، آنونس این فیلم را به گونهای ساخت که برای مخاطبان آن سالها، جذاب و پرتحرک بهنظر برسد. هر چند فیلم، چندان فیلم پرتحرکی نبود.
«چشمهای سیاه» اولین فیلم تاریخی است که در سال ۱۳۱۵ و توسط عبدالحسین سپنتا ساخته شد. موضوع این فیلم هم به زمان نادرشاه افشار و لشگرکشی او به هند برمیگردد که در آن، قصه عشق دو جوان در میانه این جنگ روایت میشود.


آوانس اوگانیانس یک مهاجر ارمنی روس بود که در مسکو سینما خوانده بود و بعد از متارکه با همسرش، به ایران آمد تا زندگی تازهای را شروع کند. سال ۱۳۰۸ بود و صاحب سینما "مایاک" که او نیز روس بود، به اوگانیانس پیشنهاد کرد که کلاسهایی برای آشنایی بیشتر ایرانیها با سینما برگزار کند. مشتاقان سینما در آن سالها، پای درسهای سینمایی اوگانیانس نشستند تا اولین مدرسه سینمایی ایران شکل بگیرد.
بعد از جنگ اول جهانی، تعدادی از سینماگران غرب تحت تاثیر رواج پژوهشهای قومنگاری و مردمشناسی راهی سرزمینهای دیگر شدند تا یکی از شگفتترین پدیدهها، یعنی حماسه نبرد انسان با طبیعت را به تصویر درآورند. بر اساس چنین انگیزهای است که مریان سی. کوپر، با دشواری فراوان، فیلم پراهمیت «علف» را در سال ۱۹۲۵ درباره کوچ طایفه بابا احمدی ایل بختیاری ساخت. این فیلم که از شاخصترین فیلمهای تاریخ سینمای مستند جهان است، بهعلت مغایر بودن مضمونش با سیاستهای تبلیغی رضاشاه در ایران به نمایش درنیامد.
سینمای ایران، پس از افتادن در چرخه تولیدات فیلمهایی با نگاه به مخاطب عوام خود و تولید انبوه فیلمهایی سیاه و سفید، در ۱۳۳۲ اولین فیلم رنگی خود رابه نام «گرداب» به کارگردانی حسن خردمند ارائه کرد.

اسماعیل کوشان، در دهه سی نخستین فیلم خارجی را با نام «دختر فراری» دوبله کرد و پایهگذار جریانی شد که تا کنون ادامه دارد. دوبله در سینمای ایران، مسیری پرجاذبهتر و سختتر را پشتسر گذاشت و در طی این مسیر، به مدارج بالایی نیز دست یافت، تا آنجا که یکی از نقاط قوت سینمای ایران در قبل و بعد از انقلاب، دوبله فیلمهای خارجی و برگردان کردن آن با دقت زیاد به زبان فارسی بود.

اگرچه اولین جشنواره سینمایی سینمای ایران تحت عنوان «گلریزان» از ۲۲ تا ۲۸ اسفند ماه ۱۳۳۳ در سینما «متروپل» برگزار شد و در آن ساموئل خاچیکیان بهعنوان بهترین کارگردان و مهین دیهیم بهعنوان بهترین بازیگر زن برگزیده شدند، اما نخستین جشنواره حرفهای فیلم در سینمای ایران در ۲۶ اردیبهشت ۱۳۴۹ در تهران برگزار شد که تا ۶ خرداد همان سال طول کشید و در طی آن، از سینماگرانی چون مسعود کیمیایی و علی حاتمی بهخاطر فیلمهای «قیصر» و «حسن کچل» تقدیر شد.

نخستین حضور جهانی ایران در جشنوارههای بینالمللی به سال ۱۳۳۰ شمسی و نمایش فیلم «شرمسار» ساخته اسماعیل کوشان در نخستین جشنواره ملل آسیایی در بمبئی باز میگردد؛ اما این ابراهیم گلستان است که در سال ۱۳۴۰ هجری شمسی برای فیلم کوتاه «یک آتش» مدال برنز جشنواره فیلم کوتاه ونیز را بهعنوان نخستین جایزه جهانی برای ایران به ارمغان میآورد. نخستین فیلم بلند ایرانی هم که موفق به دریافت جایزه از یک جشنواره جهانی شد، فیلم «گاو» ساخته داریوش مهرجویی است که در سال ۱۳۵۰ هجری شمسی جایزه بهترین بازیگر مرد (عزتالله انتظامی) جشنواره شیکاگو را بهدست آورد.

اولین فیلمی که با دستمایه قرار دادن جنگ تحمیلی پس از وقوع انقلاب ساخته شد، فیلم «مرز» به کارگردانی جمشید حیدری بود که داستان مقابله اهالی یک روستا در برابر تجاوز دشمن به سرزمینشان را به تصویر میکشید.
«خرمشهر، شهر خون، شهرعشق» اولین فیلم مستند جنگی است که توسط محمود بهادریساخته شد. فیلم «شقایق سوزان» ساخته هوشنگ شفتی با داشتن موضوعی مردمی ، یكی از قدمهای اولیه است در جهت درست سینمای مستند؛
اما بدعت در سینمای مستند ایران را هژیر داریوش با « گود مقدس»، منوچهر طیاب با ساخت ریتم، كامران شیردل با فیلم«بوم سیمین» بنا نهادند .
سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، سالهای سردرگمی سینماگرانبود. مضامین سینمای قبل از انقلاب به دور ریخته شده بودند و حالا این اهالی هنر نمیدانستند که نگاه تازه به سینما، چگونه باید باشد.
سه سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، اولین دوره «جشنواره فیلم فجر» در بهمن سال ۱۳۶۱ برپا شد تا علاوه بر نمایش فیلمهای تازه، به گونهای فضای سینمای مورد نظر انقلاب را نیز تصویر کند. هر چند در جشنواره اول فیلم فجر هیچ فیلمی برگزیده نشد، اما اهداف سینمای انقلاب را تا حدود زیادی مشخص کرد و به سینماگران راه را نشان داد.
کیارستمی، کارگردان دردانه سینمای ایران برای «طعم گیلاس» جایزه نخل طلای جشنواره فیلم کن ۱۹۹۷ را به دست آورد. این جایزه اولین و مهمترین جایزه سینمای ایران نامگذاری شده است.
برسیم به اولین جایزه جهانی اسکار که به فیلم «جدایی نادر از سیمین» رسید و در سال ۲۰۱۲ میلادی و ۱۳۸۹ شمسی به عنوان بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان اصغر فرهادی این جایزه را دریافت کرد.
تا قبل از فيلم «قيصر» به موسيقي متن فيلمها چندان بهایی داده نمیشد و حتی در بيشتر مواقع به جای ساخت موسیقی متن، آهنگها و موسيقیهای عاريتی را به صورت انتخابی بر روی فيلمها مونتاژ میکردند. قيصر اما با موسيقی متن بديع و زيبايش كه توسط اسفنديار منفردزاده ساخته شده بود، بدعتی نو و ميمون را در سينماي ايران پیریزی كرد. كار موسيقی متن فيلم «قيصر» چنان بالا گرفت كه به صورت كاست در بازار عرضه شد و اتفاقا فروش خوبی هم كرد.
ماهنامه سینمایی فیلم مشهور به «مجله فیلم» از قدیمیترین نشریهای است که به بررسی سینما پرداخت. این نشریه در سال ۱۳۶۱ با نام «سینما در ویدئو» آغاز به کار کرد و از سال ۱۳۶۲ به نام کنونی تغییر نام داد.
در تمام اين سالها، سينما در هر دوره و زمانهاى به شکلى درآمد. گاه هنر ناب بود و در جهان درخشید گاه وسيلهٔ تبليغ و گیشه را پر کرد اما با این حال در تمام این سالها علاقهمندان بسیاری را با خود همراه کرد.
امروزه دوربين و سينما و آن جادویی که دربارهاش گفتیم ابزاری است در دست هنرمندانی که تلاش میکنند به نگريستن معناى تازهاى ببخشند.