نقدهای افسانه نادري

  • ( 2 امتیاز مشارکت ) - 1395/08/10

    يك نقد...: فیلم با کمترین هزینه ساخته شده به تنهایی آنقدر تعليق خاطر دلهره و کشش دارد که تا پایان به شما اجازه تكان خوردن نمی دهد چه برسد به اینکه خسته تان کند.همینکه میتونه با دوتا بازیگر فیلم مهیج ای بسازه به نظر من عالی است و جاي قدر داني داره ولي يه حس بي اعتمادي در بيننده به وجود بياره كه همچين مسوليتي را قبول نكند بعضي ها ميگويند فيلم فرهادي گونه است و مقايسه شده با جدايي نادر از سيمين ولي به عقيده من همچنين چيزي نيست.

  • ( غیر فعال ) - 1395/08/10

    يك نقد ...: در اين فيلم در بحبوحه ی انقلاب ایران اكران درآمد ولي اجازه پخش نگرفت تا اين كه در اينترنت در دسترس عموم قراردادند به خاطر مصاحبه با افراد كه در راس نظام قبل از انقلاب قرار داشتند از وزير آموزش پرورش گرفته تا آيت الله خلخالي ...نحوه پوشش دو نفر از زنانی (احترام برومند و ژاله سرشار) که بدون حجاب هستند نیز قابل توجه است.در اين فيلم كيارستمي به بررسي قضيه اول و دوم ميپردازد قضیه اول- دو روز بعد از این اتفاق یکی از دانش‌آموزان نام کسی را که روی میز می‌کوفته را به معلم می‌گوید و بعد به تنهایی می‌رود سر كلاس درس قضیه دوم- یک هفته تمام می‌شود و درحالی‌که هیچ‌کدام از دانش‌آموزان لب به اعتراف بازنکرده‌اند وارد کلاس می‌شوند و سرجای خود می‌نشینند. به نظر من فيلم بسيار پخته اي بوده براي شرايط خفگان آور آن دوران.

  • ( غیر فعال ) - 1395/08/10

    يك نقد...: طنزي مبتذل كه حتي ارزش ديدن هم نداره بيشتر از اين نميشه از ده نمكي و شريفي نيا انتظار داشته باشي من كلا اين فیلمو تحریم میکنم از اخراجي 1 و 2 و 3 در آخر هم معراجي بدون شك اين سري فيلم ها ما بی محتوا ترین فیلم های تاریخ سينماي ايران است. فيلم هاي زمان جنگ هم ميتوان به زيبايي فيلم ليلي با من است و چمران ساخت نه اين سبك فيلم هاي آبدوغ خياري

  • ( 2 امتیاز مشارکت ) - 1395/08/10

    يك نقد...: فيلمي عجيب و پيچيده كه به احتمال زياد با يكبار ديدن ازش سر در نمياري فيلمي كه نظر بسياري از منتقدان را به خودش جلب كرد فيلم نامه و كارگرداني بدون كات بسيار نو بود كارگردان از حلقه هاي زماني استفاده كرده بود ولي ما هنوز عادت به ديدن چنين سبك هايي نداريم حتي پوستر فيلم نو و تاثير گذار بود تيتراژ پاياني فيلم با هنرمندي گروه پالت و خيلي پسنديدم...

  • ( 2 امتیاز مشارکت ) - 1395/08/06

    يك نقد...: فروشنده کیست؟ آهو زن روسپی با سپردن جسمش پیرمردی که با وانت سفید، لباس میفروشد و در نهایت قلبش از عمل غیراخلاقی به درد مي آيد و به نظر من جان می دهد عماد ، که هویت اولیه خود بعنوان یک معلم محبوب و فهیم را از دست داده و پس از صدمه دیدن از یک حادثه ناخواسته برای همسرش،به آدم تازه ای تبدیل میشود رعنا که حالا مجبور است زندگی را با روند تازه ای ادامه بدهد همه ی فروشنده های فرهادی،درحال زوالند، بدون آنکه چیزی قابل ارزش بدست آورن فرهادي باز قصد فريب تماشاگر را دارد كه تا وقتي دست پيرمرد رو نشده همه سو ظن ها به سمت راننده جوان وانت ‏ يا بابك يا حتي گمان ها به سمت همسايه ميرود؟؟ ذهن همه به سمت تجاوز ميرود تجاوز به حريم شخصي ديده شدن در حمام يا ... كه اظهار نظر در مورد آن را به ببينده واگذار ميكند در كل فيلم نامه بسيار خوب و لي داستان خيلي كند پيش ميرود