مرد آفتابی (1377)

95 دقیقه ، مناسب برای تمام سنین
تاریخ اکران: 1377/04/17
کارگردان: همایون اسعدیان

فیلمی اجتماعی با مایه‌هایی از طنز و به کارگردانی همایون اسعدیان داستان دو دوست به نام اکبر (اکبر عبدی) و حمید (حمید جبلی) است که در عکاسخانه‌ای کار می‌کنند. صاحب عکاسخانه (اکبر دودکار) فوت می کند و وارث او (مینا فرامرزی) که قصد فروش آن‌جا را دارد به اکبر و حمید پیشنهاد خرید عکاسخانه را می‌دهد. اکبر و حمید که پولی برای خرید عکاسخانه ندارند، برای کار به ژاپن سفر می‌کنند. آن‌ها در ژاپن با مشکلات جدیدی روبرو می‌شوند. این در حالی‌ست که با مریم (فاطمه معتمد‌آریا) و غفاری (رضا بابک) پدر مریم آشنا و اتفاقات تازه‌ای برایشان رقم می‌خورد.

فیلمی اجتماعی با مایه‌هایی از طنز و به کارگردانی همایون اسعدیان داستان دو دوست به نام اکبر (اکبر عبدی) و حمید (حمید جبلی) است که در عکاسخانه‌ای کار می‌کنند. صاحب عکاسخانه (اکبر دودکار) فوت می کند و وارث او (مینا فرامرزی) که قصد فروش آن‌جا را دارد به اکبر و حمید پیشنهاد خرید عکاسخانه را می‌دهد. اکبر و حمید که پولی برای خرید عکاسخانه ندارند، برای کار به ژاپن سفر می‌کنند. آن‌ها در ژاپن با مشکلات جدیدی روبرو می‌شوند. این در حالی‌ست که با مریم (فاطمه معتمد‌آریا) و غفاری (رضا بابک) پدر مریم آشنا و اتفاقات تازه‌ای برایشان رقم می‌خورد.

جوایز مرد آفتابی
جوایز مرد آفتابی
جوایز مرد آفتابی
مرد آفتابی در جشنواره های مختلف 2 بار کاندید شده اطلاعات بیشتر

رفاقت شش دانگ

مقدمه و پیش گفتار : قصه رفاقت دو دوست که هیچ مرزی نمیشناسد.... مرد افتابی نمونه بارز یک کمدی است فیلمی که توانست ضمن ارایه یک خط سیر داستانی نه چندان درخشان کمدی را نیز به شکل صحیحش به نمایش در بیاورد کمدی در هر سه شاخه اش چه اکت چه موقعیت و چه کلامی به درستی اجرا گردیده است مرد افتابی در زمینه بخش محتوایی و داستان در مرحله ایده بسیار ضعیف عمل کرده است این بدین معناست که دو خطی ایده پروژه خیلی تکراری و ساده است حالا ایده چیه ؟ دو دوست که برای ازدواج با یک دختر و تامین هزینه عکاسی پا به سفر به ژاپن میگذارند قلاب کمدی دقیقا اونجایی است که این دو دوست هیچکدام از حال و احوال عاشقی یکدیگر خبر ندارند .... اما همایون اسعدیان در مقام کارگردان و فرشید گوران در مقام نویسنده رفته رفته با یک پرداخت خوب و به جا خلاف این موضوع را در مرحله تصویر نشان میدهند در کل پروسه ۸۷ دقیقه ای فیلم ما هیچ خط داستانی پر رنگ و پیش برنده ای را شاهد نیستیم در واقع اون چیزی که فیلمنامه را نگه داشته : ۱:کمدی در جه یک ۲:گره های متعدد داستانی به شکل فرعی فی الواقع ما یک سفر ژاپن و دو شخصیت طنزپرداز داریم که به نوعی قراره ضمن کسب درامد و قرار گیری در موقعیت کمیک مارا به خنده وادارند قصه در زمینه شخصیت پردازی تا حد زیادی,موفق عمل میکند اما بازهم خیلی از کاراکتر ها گنگ و مبهم باقی میمانند مثل جلال با بازی اقای لطفی یا حتی مریم با بازی خانم معتمد اریا بازی ها ی کاراکتر ها (چه اصلی چه در حاشیه )خوب و جذاب است در این فیلم میتوان به بازی درخشان اکبر عبدی اشاره داشت که ضمن بهره گیری از یک اکت متفاوت و خلق یک شخصیت جدید بسیار جذاب عمل کرده است نکته ای که نباید فراموش شود این است که :اساسا فیلم به پنج بخش تقسیم شده است : ۱:دقایق ابتدایی (تا دقیقه ۱۵ حدودا )زمان سفر به ژاپن :شیوه روایت قصه به صورت دانای کل است یعنی ما از حال و هوای تمامی افراد باخبریم ۲ :دقایق میانی (حدودا از ۱۵ تا ۳۵)تا قبل از جدایی حمید از اکبر به خاطر ماجرای بهم ریختگی محل کار :قصه تقریبا با سیستم روایی اکبر جلو میرود ۳:دقایق میانی (حدودا از دقیقه ۳۵ تا ۵۵):سیستم روایی قصه با حمید و ماجرای کار در ساختمان نیمه کاره جلو میرود(تا زمان اسیب دیدگی اش) ۴:دقایق پایانی :(حدودا از دقیقه ۵۵ تا ۷۵ ):قصه با سیستم روایی مریم جلو میرود ۵:دقایق پایانی (حدودا دقیقه ۷۵ تا ۸۷):مجددا دانای کل با توجه به تقسیم بندی شکل گرفته و ساختار شکنی فیلمنامه در بحث روایی اونم نه یک بار پنج بار میشود اینطور برداشت کرد که ما با یک کار اپیزودیک وار منتها با یک فضای مشترک داستانی مواجه هستیم این به این معناست که در هر بخش ضمن حرکت روی یک خط کمرنگ داستانی که همون گره های فرعی است ما فرصت اینو پیدا میکنیم که شخصیت های اصلی قصه را بیشتر بشناسیم بعد از همه این توضیحات بریم سر وقت بررسی نقاط قوت و ضعف کار : نکات مثبت : ۱:اکبر عبدی (نقش اکبر)و حمید جبلی (نقش حمید )در عمده سکانس ها با ارایه یک کمدی درجه یک توانسته اند کار را از افول و پایین رفت حفظ کنند ۲:دیالوگ نویسی خوب و جذاب ۳:اولین استارت خوب کمدی :ماجرای ازدواج اکبر و حمید ۴:ضرب موسیقی هماهنگ با نگاه دزدکی اکبر و حمید به نرگس که یک موقعیت کمیک عاشقانه پدید اورده است ۵:برخی از بازیگران مثل هنرمند نقش پدر اکبر فقط کمدی کلامی دارند (یعنی دیالوگ ها به شدت جدی نوشته شده است اما اون بیانو لحن و گویش خاصه که کمیک اش میکنه) ۶:قصه بعد از یک پیش در امد خوب حدودا ۱۰ دقیقه ای اغاز میشود و انهم دقیقا جایی که اکبر و حمید برای ازدواج یک گزینه را انتخاب میکنند این در صورتیست که هردو قبلا ابراز کردند اهل خواستگاری و ازدواج نیستند و حالا باید رو در روی هم قرار بگیرند ۷:کمدی خوب :ماجرای دیپورت شدن در فرودگاه ژاپن بابت سیبیل ۸:موسیقی خوب و همراه قصه زمان حرکت اکبر به سمت مسافرخانه در عقب ون ۹:دیالوگ های زمزمه وار کمیک خوب اکبر در عقب ون در رابطه با حمید و سیبیلش ۱۰:شخصیت پردازی مریم و پدرش در اتومبیل ون (از طریق هم کلامی ان دو ) ۱۱:گیره و قلاب اصلی قصه درست جایی شکل میگیرد,که این دو تصمیم میگیرند ضمن قرار گیری در یک بازار رقابت برای دستیابی به نرگس (همان دختر مشترک)برای هم زیر و رو بکشند ۱۲:اولین پلان ما از اتاق مسافرخانه اکبر با صدای موسیقی خوب و شیرین ایرانی همراه است که به نوعی برای ما حال و هوای ایرانو تازه میکند ۱۳:حرکت دوربین در پی او وی اکبر و ورود به اتاق جلال رو داریم که درست و صحیح کار شده است ۱۴:برش های پراکنده از ژاپن را شاهد هستیم که به نوعی ما را با فضای این کشور و اداب ورسوم مردم ان اشنا میکند ضمن اینکه موسیقی هم به درستی پلان ها را همراهی میکند ۱۵:شخصیت پردازی جلال در زمان غذاخوری اکبر و او در اتاقش ۱۶:بازی خوب وواقع گرایانه جلال (غلامحسین لطفی) ۱۷:پلان بندی منطقی ۱۸:کمدی خوب زمان چسبیدن حمید به پشت ون ۱۹:همایون اسعدیان و فرشید,گوران به شکلی زیبا توانستند با به نمایش در اوردن پلان هایی در دل قصه بحث غربت را نشان دهند ۲۰:اطمینان دارم فرشید گوران کمدی خوب و کمدی بد را خوب میشناسد,چرا که به درستی تمام قواعد کار کمدی را در دل قصه به اجرا در میاورد,یکی از این قواعد ساختار شکنی است حالا این یعنی چه ؟ یعنی اینکه اجازه دهیم کمدی وسط تراژیک ترین صحنه به یک باره خودی نشان دهد,و فضا را دگرگون کند ۲۱:برش های خوب پیاپی از حال و احوال حمید و اکبر در ژاپن که به نوعی گذر زمان را نشان میدهد خوب بود ۲۲:کمدی خوب :ماجرای نامه نوشتن حمید از رو دست اکبر و اون دیالوگ دوست داشتنی از اکبر که میگه چرا از رو دست من مینویسی ؟ حمید:مگه منو تو داریم ؟ اکبر:مگه خانواده من با خانواده تو یکیه ؟ ۲۳:شخصیت پردازی مریم در اشپزخانه (زمان هم صحبتی با حمید )حالا کارگردان برای بحث تعمیق در حال و احوال مریم از تکنیک کلوز اپ استفاده میکند درست و به جا است ۲۴:ماجرای پیرایشگری حمید در مسافرخانه که چند موضوع مهم را با خود به همراه دارد : ۱:کمدی کلامی ۲:شخصیت پردازی حمید ۲۵:زمینه چینی خوب برای شروع بحران :پیشنهاد کار پولساز از طرف جلال به اکبر ۲۶:قاب بندی خوب سینمایی ۲۷:دیالوگ های خوب هم کلامی اکبر و حمید بعد از بحث جدایی ان دو در محیط کار اشپزخانه که به نوعی عمق رفاقت انها را به نمایش در میاورد ۲۸:ماجرای سقوط حمید در ساختمان نیمه کاره خوب در امده است : ۱:تقطیع خوب سکانس به پلان های متعدد ۲:استفاده از تکنیک اسلو در لحظه حادثه ۳:نمای های انگل دوربین که به نوعی بحث ارتفاع و میزان شدت حادثه را نمایش میدهد ۲۹:پیدا کردن دزد و ضرب موسیقی خوب زمان درگیری با وی ۳۰: سینک خوب صدایی دو سکانس متوالی در زمان عید را شاهد هستیم (مریم از اتاق خارج میشود و مردی با تلفن مشغول صحبت است پیوستگی در کلام وی چه در سک انس داخلی اتاق که صدای ایشان به شکل بک گراند است و چه در سکانس مقابل ورودی اتاق همه و همه به خوبی اتفاق افتاده است) ۳۱:ماجرای اسیب دیدگی چشم حمید و بذری,که قرار است فیلمنامه نویس درو کند (ماجرای باشگاه بوکس) ۳۲:محو خوب رفت و برگشتی در پی او وی حمید و ماجرای چشمانش ۳۳:صحنه در اغوش گرفتن حمید و اکبر و موسیقی همراه خوب ۳۴:قاب بندی خوب چهار نفره سر سفره هفت سین که به درستی بوی غربت میدهد چون : ۱:اکت خوب ۲:موسیقی غمناک ۳۵:لانگ شات های خوب دونفره اکبر و حمید ۳۶:مدیوم کلوز اپ خوب حمید,و اکبر وخنده و گریه توامان اندو بعد از ماجرای دختر یاوری که جالب توجه است ۳۷:سکانس خوب رو به رویی اکبر و حمید در باشگاه بوکس بعد از مسابقه ۳۸:پایان خوش در کمدی که به درستی پرداخت گردیده است نکات منفی: ۱:ضرب کات پلان ها درورود به سکانس بعدی خیلی بد انجام شده است ۲:از انجاکه صداگذاری در صحنه انجام نگردیده و در استودیو بوده است کیفیت قابل قبولی را در زمینه صدا شاهد نیستیم ۳:در زمینه پلان بندی ها باید به این موضوع اشاره داشت که گاهی در بحث تدوین کنار هم قرارگیری پلان ها به حدی بد و مبتدیانه انجام شده است که مارو یاد این جمله معروف میاندازد آشی که آب و دونش سواست ۴:در بحث موسیقی بک گراند : ۱:والیوم بیش از حد موسیقی در برخی پلان ها تا انجا که دیالوگ ها به خوبی از طرف مخاطب دریافت نمیشود که باید در تدوین به ان دقت میشد ۲:همراهی بیش از حد و گاه و بی گاه موسیقی ۳:تنوع کم در موسیقی بک گراند ۵:سکانس هم صحبتی حمید با مریم که خیلی خالی است موسیقی اینجا لازم بود که نداشت ۶:شخصیت پردازی ضعیف برخی کاراکتر ها : ۱:تاجیک ۲:جلال ۳:پدر مریم ۴:مریم ۵:نرگس ۶:مادر حمید ۷:مادروپدر اکبر ۷:سکانس مواجهه اکبر با جلال در کارواش یک نمای لوانگل از پی او وی جلال میخواست که نداشتیم جمع بندی نهایی : در بحث نقد من بارها و بارها روی این موضوع صحبت و پافشاری کردم که سینما کلاس اخلاق نیست مجله و روزنامه حوادثم نیست سینما یعنی مکانی که مردم میتوانند در ان به رسالت سرگرمی به شکل درستش دست یابند منظور من این نیست که بنده با کار تراژیک مخالفم یا طرفدار سرسخت کمدی هستم نه .بنده منظورم این است که مهم نیست کارگردان و نویسنده در چه ژانری پا میگذارند, مهم این است داستانی که روایت میکنی در وهله اول من مخاطبو پای تلویزیون میخکوب کنه خب مرد افتابی یک کار کمدی خوب است به این معنا که علیرغم نبود یک خط داستانی پر رنگ اما موقعیت های کمدی خوب را در ان شاهد هستیم و از این حیث اردشمنده ضمن اینکه در شخصیت پردازی و گره های فرعی هم تا حدی خوب کار کرده است نمره ارزشیابی من از ده :هفت در صورت تمایل با خرید نسخه اورجینال حمایت بفرمایید

سایر اطلاعات فیلم مرد آفتابی

اطلاعات تکمیلی
مشخصات فنی
زمان :

95 دقیقه

داستان

فیلمی اجتماعی با مایه‌هایی از طنز و به کارگردانی همایون اسعدیان داستان دو دوست به نام اکبر (اکبر عبدی) و حمید (حمید جبلی) است که در عکاسخانه‌ای کار می‌کنند. صاحب عکاسخانه (اکبر دودکار) فوت می کند و وارث او (مینا فرامرزی) که قصد فروش آن‌جا را دارد به اکبر و حمید پیشنهاد خرید عکاسخانه را می‌دهد. اکبر و حمید که پولی برای خرید عکاسخانه ندارند، برای کار به ژاپن سفر می‌کنند. آن‌ها در ژاپن با مشکلات جدیدی روبرو می‌شوند. این در حالی‌ست که با مریم (فاطمه معتمد‌آریا) و غفاری (رضا بابک) پدر مریم آشنا و اتفاقات تازه‌ای برایشان رقم می‌خورد.

اطلاعات بیشتری دارید؟ ما را در کامل کردن اطلاعات این اثر کمک کنید به روز رسانی اطلاعات، بازیگران و عوامل مرد آفتابی