در این روزهای پر رونق سینما و در هیاهوی رقابت تنگاتنگ و رکورد روی رکورد، فیلم «قلب سفید قاصدکها» با فروش ۸۴ هزار تومان در ۱۳ روز، تنها ۸ نفر مخاطب داشت! فیلسین این موضوع را بررسی کرد.
اختصاصی فیلسین/ اینروزها حال سینما خوب است و شاهد رونق گرفتن هر روزهی آن هستیم. این را میتوان از فیلمهای پرفروش، صفهای طولانی و یا حتی پیشفروش فیلمهای در راه اکران به خوبی دید.
شاید بتوان گفت که این حال خوب برای سینما از سال ۹۵ آغاز شد و جایزههای جهانی بر فروش فیلمهایی چون «لانتوری» و«فروشنده» تاثیر داشت. سال گذشته فیلم مجید مجیدی عنوان پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران را از آن خود کرد. اما شهریور ماه با اکران فیلم «فروشنده» اصغر فرهادی و هجوم مخاطبان برای دیدن این فیلم به دلیل کسب جایزه کن توسط اصغر فرهادی و شهاب حسینی، «فروشنده» این عنوان را از «محمد رسولالله» ربود. فیلمهای دیگر نیز تلاش میکردند که بعد از فروشنده رکورددار شوند اما هیچکدام نتوانستند، تا اینکه کمدیها به میدان آمدند.
سال جدید پرده نقرهای سینما شاهد فیلمهای کمدی و البته پرفروش بود. صرفنظر از حضور بازیگران مطرحی چون رضا عطاران در «نهنگ عنبر۲»، مثلث فرخنژاد و کیمیایی و سهیلی در «گشت۲» و یا اولین ساختهی پیمان قاسمخانی تحت عنوان «خوب، بد، جلف»، فیلمهای کمدی همیشه توانستند نظر مخاطبین را به خود جلب کنند. این اتفاق دربارهی دو فیلم «نهنگ عنبر۲» و «گشت۲» به صورت ویژهتری افتاد. همانگونه که از اسم فیلمها پیداست این دو ادامه قسمتهای قبل فیلم با همین نام بودند. فیلمهایی که فروش بالای خود را در قسمت قبلی به ثبت رسانده و حالا در این قسمت تازه فروش خود را حتی قبل از اکران، تضمین کردند.
فیلمهای دیگر نیز نه به اندازه کمدیها اما به نسبت خود از فروش نسبتا مناسبی برخوردار بودند و توانستند هم مخاطبین سینما و هم تهیهکنندگان و پخشکننده فیلمها را راضی نگه دارند.
اتفاق عجیب و قابل تامل در گیشه!
اما در این روزهای پر رونق سینما و در هیاهوی رقابت تنگاتنگ، فیلم «قلب سفید قاصدکها» با فروش ۸۴ هزار تومان در ۱۳ روز، تنها ۸ نفر مخاطب داشت! که این موضوع به سرعت رسانهای شد.
البته نمونهی دیگر از این دسته فیلمها با آمار فروش بسیار پایین را در سال گذشته نیز شاهد بودیم. فیلم «شرفناز» به کارگردانی حسن نجفی که تنها یک میلیون و 500 هزار تومان فروش داشت را میتوان جزو آثاری دانست که با شکست مطلق در گیشه سینماهای تهران و شهرستانها روبروو شد.
عدم فروش بالای این فیلمها، دلایل بسیار زیادی از جمله کمبود سالن و سانس، عدم تبلیغ مناسب و... دارد که اگر این آثار دارای این مولفهها بودند، شاید و به احتمال زیاد میزان درآمدشان به رقم کنونی نمیرسید.
خبرنگار فیلسین طی تماس تلفنی با افشین محمودی، کارگردان فیلم سینمایی «قلب سفید قاصدکها» از او درباره علت فروش کم فیلم پرسید تا شاید دلیل خاصی از زبان سازندگان پیدا شود اما محمودی ترجیح داد که گفتوگویی دربارهی فیلم نداشته باشد.
علی رویینتن اما، به عنوان تهیهکننده فیلم به خبرنگار فیلسین گفت: آمار فروش بسیار فاجعهبار بود البته ما پیشبینی میکردیم که فیلم فروش بالایی نداشته باشد اما فکر میکردیم که حداقل مخاطب نسبی خود را داشته باشیم.
این اتفاق به این خاطر است که فیلم ما یک سانس ساعت ۱۱ صبح و در یک سینما اکران شده و باعث شد بدتر از آنچیزی شود که تصور میکردیم. البته در هفته اول هم در تلویزیون هیچگونه تبلیغی نکردیم.
رویینتن معتقد است فروش کم «قلب سفید قاصدکها» تنها به دلیل تبلیغات کم نیست، و ادامه داد: یک سری فیلمها هستند که در فضای مطبوعات و منتقدین گل میکنند و یک سری فیلمها برای مسئولین و ارزشیها. متاسفانه فیلم ما در هیچ کدام از این گروهها قرار نگرفت. ما میتوانستیم آمار اشتباهی بدهیم و یا خودمان بلیطها را خریداری کنیم اما خب به نظرمان این کار پسندیده نیامد و درست هم نبود.
از او پرسیدیم که آیا فکر میکند همکاران دیگر سینماییاش میتوانستند کمکی به او و فیلمش بکنند یا نه و او گفت: در سینمای ایران هرکس تلاش میکند پرچم خودش را بالا ببرد و بگوید که پرچم من خوشرنگتر است. من توقع داشتم که لطمه نزنند کمک که هیچ. و البته اصلا به کمک از همکاران دیگرم فکر نکرده بودم.
میدونید؟ یکسری از فیلمها برای گیشه ساخته میشود و یکسری نه. همهی فیلمها باید تماشاچی داشته باشد، برخی فیلمها تماشاچی خاصتری را دارد اما من معتقدم که فیلم ما تنها یک قصهی عجیب و غریب و یک ساختار عجیبتری دارد. البته فیلم آقای کیارستمی هم در ایران فروش بسیار بدی داشت اما همه جهان را تکان داد. پس میتوان نتیجه گرفت فروش به تنهایی ملاکی برای ارزیابی فیلم نیست. من این حق را به پخشکنندهها میدهم که فیلمهای پرفروش و پر آرتیست را حمایت کنند و هیچ اعتراضی هم ندارم.
این تهیهکننده در ادامه عنوان کرد: یادمان باشد که یکسری فیلمها فیلمهای خوبی هستند و یکسری فیلمها پرفروش، اما یکسری فیلمها فیلمهای مهمی هستند. در این هیاهوی سیاسی و جوساز اینترنتی و مجازی، تلاش کنیم فیلمهای مهممان له نشوند. ممکن است که این فیلمها خوب در نیامده باشند اما فیلمهای مهمی هستند که بعدها یک جریان از آنها ساخته میشود. فیلمهای بسیاری در زمان اکران به حق خود نرسیدند اما بعدها فیلمهای مهمی در تاریخ سینمای ایران شدند.
ماهچهره خلیلی، بازیگر این فیلم از فروش عجیب و کم «قلب سفید قاصدکها» بسیار ناراضی است. او ۹ فیلم اکران نشده دارد و حالا فیلم «قلب سفید قاصدکها» بعد از سه سال اکران شده. ماهچهره در اینباره به خبرنگار فیلسین گفت: من همیشه مشتاقانه منتظر اکران فیلمهایم هستم و مطمئنا این مسائل در روند کاری و زندگی من تاثیر میگذارد. خیلی اتفاقی این فیلم اکران شد و خب برای من که از ده سال پیش فیلم دارم و هنوز اکران نشده بسیار خوشایند بود.
تا اینکه خبرهایی در رسانهها پخش شد که این فیلم چه مشکلی دارد که پخش نمیشود. مشکل خرمشهر است یا ماهچهره! یا اینکه این فیلم تنها یک بلیط فروخته و آن هم خود تهیهکننده گرفته. من چون فیلم را ندیده بودم نمیتوانستم قضاوت کنم که ببینم آیا فیلم خوبی شده یا نه؟
دنبال فیلم گشتم که ببینم کجا اکران میشود. چون اعلام شده بود اکران در سراسر سینماهای تهران و شهرستانها. بالاخره از اینترنت پیدا کردم که پردیس ملت یک سانس ساعت ۱۲:۴۵ دقیقه ظهر این فیلم را نمایش میدهد. به جز این اخباری که از فیلم منتشر شد یک جا در اینستاگرام تبلیغ نشده است. با وجود مشغلههای زیادی که دارم رفتم و فیلم را دیدم و بسیار لذت بردم.
به نظرم فیلم خوبی شده و من بعد از دیدنش به کارگردان زنگ زدم و از او تشکر کردم. چون زمان فیلمبرداری نبودم و در یک هفته تمام سکانسهای من گرفته شد، نمیدانستم روند کاری به چه صورت بوده!
اون روز که پای فیلم نشستم هم گریه کردم هم خندیدم و هم لذت بردم و خوشحال شدم که بخشی از این پروژه بودم. «قلب سفید قاصدکها» برای من یک کار موفق محسوب میشود. فیلمی که پیامش را میرساند و وقتی این مطالب را دربارهاش میخوانم که رکورد زده است! متوجه میشوم که حتما یک مشکلی وجود دارد. اول اینکه پیدا کردن فیلم برای شخص من که بازیگر فیلم هستم بسیار سخت بود و ساعت ۱۲:۴۵ دقیقه ظهر چه کسانی میرسند که بروند و فیلم را ببینند؟! در خود سینما هم که رفتم دورتادور سینما پوستر فیلمهای مختلف بود و من پوستر کار خودمان را بیرون که ندیدم هیچ، در داخل سینما هم ندیدم. حتی روی در سالنی که فیلم را پخش میکند هم پوستری نبود. حتی برای کسی که برای وقت گذراندن میخواهد یک فیلم را ببیند مشخص نبود که اصلا چنین فیلمی اکران هست یا نه!
شاید باورتون نشه اما وقتی رفتم برای خرید بلیط شک داشتم و پرسیدم که «قلب سفید قاصدکها» اینجا اکران میشود و گفتند بله... شما تنها کسی هستید که برای دیدن فیلم آمدید.
خب این یک مشکل بسیار بزرگ است. خیلی ناراحتکننده است که بالاخره یک فیلم با محتوای بسیارخوب تولید میشود ضمن اینکه این فیلم در ژانر دفاع مقدس است و باید حمایت شود چون به ندرت اینگونه فیلمها ساخته میشوند. «قلب سفید قاصدکها» درست در سالروز آزادی خرمشهر نمایش داده شد اما متاسفانه حمایتی نشد. وقتی شما یک کار هنری میکنی باید پشت کاری که کردی بایستی و حمایتش کنی. با آقای رویینتن صحبت کردم و ایشان گفتند که هرکاری از دستشان برآمده انجام دادند.
فیلم در مرحله اول باید اکران شود تا نتیجه فروشش مشخص شود. این فیلم اصلا اکران نشده. در یک سینما و یک سانس؟ نام این اکران شدن نیست. مثل این است که شما اکران خصوصی بگذاری و بگویی نفروخت.
من ناراحتم نه به خاطر اینکه فیلمم نفروخته. بیشتر از این دلگیرم که این فیلم اکران نشده... دیده نشده... نمیدانم چرا آقای رویینتن فیلم را اینگونه اکران کردند شاید میخواستند با یک زبان دیگر چیزی را بگویند که من نمیدانم!
دربارهی اینکه فیلم نسخه ویدیویی بوده باید بگویم کاملا اشتباه است. چون قرارداد من قرارداد سینمایی بود. اگر قرار بود این فیلم رسانهای باشد شرایط قراردادیاش فرق میکرد. یکسری سیاستها پشت فیلم است که من از آن بیخبرم تنها به عنوان بازیگر فیلم میخواهم بگویم فیلم باید بزرگ و عمومی اکران شود.
اما حسین زندباف، تدوینگر این فیلم معتقد است که فیلمهای ارزشی باید برای مسئولین از اهمیت بیشتری برخوردار باشد و به فیلمهایی که موضوعات جنگ و کودکان جنگ را دارند نگاه ویژهای داشته باشند.
این فیلم درباره کودکان جنگ است. همانطور که میدانید در جنگ کودکان بیشترین صدمه را میبینند زیرا بسیاری از آنها پدر و مادرشان را از دست میدهند و بدون سرپناه میمانند و در این فیلم چنین وقایعی به تصویر کشیده شده. کودکانی که به جای مدرسه، رشد و تربیت شدن در میان بمب و اسلحه بزرگ میشوند.
در فیلم «قلب سفید قاصدکها» کارگردان با ظرافت مشکلات کودکان جنگ را به تصویر کشیده است. این فیلم حرف بینالمللی دارد و در واقع حرف سعدی است که میگوید بنی آدم اعضای یکدیگرند. نمیدانم چرا در جهان جواب این جنایات داده نمیشود تا دیگر این حوادث تکرار نشود.
زمانیکه فیلمهایی درباره کودکان و مخصوصا کودکان جنگ را تدوین میکنم با علاقه بسیاری کار میکنم و سعیام بر این است تا با دقت فراوان آن را انجام دهم.
به نظرم با فیلم «قلب سفید قاصدکها» خصمانه برخورد شد زیرا در زمان اکران کارشکنیهایی انجام شد و همچنین سینمای «هنروتجربه» اکران آن را نپذیرفت. در کشور ما متاسفانه روابط بیشتر حاکم است درحالیکه باید روابط را کنار بگذاریم و بیشتر به ارزشها فکر کنیم. این درحالیست که فیلم «قلب سفید قاصدکها» در جشنواره کودک موفق به کسب جوایز زیادی شد. به نظرم مسئولینی که ارزشهای جنگ برایشان اهمیت دارد باید نگاهشان به این نوع فیلمها متفاوت باشد.
با بررسیها و گفتوگوهایی که با عوامل «قلب سفید قاصدکها» کردیم شاید بتوان نتیجه گرفت دلیل فروش کم برخی فیلمها، تبلیغات نادرست و کم و برنامهریزی نداشتن برای اکران عمومی به طور گسترده توسط عوامل فیلم و همچنین عدم حمایت از فیلمها از سوی مسئولین سینمایی که باید برای حمایت از فیلمسازان جوان کاری کنند و حتی اختصاص ندادن سانسهای مناسب در سینماهای بزرگ باعث میشود که یک فیلم تولید شده در گیشه با شکست روبهرو شود.
با این حال، در این روزهای خوش آبو رنگ سینما و رونق گیشهها، خوشایند نیست که فیلمی از انتها رکورد بزند و نه تنها فروش کم، بلکه اصلا اکران به معنای واقعی برایش در نظر گرفته نشده باشد.
این کملطفی از طرف تهیهکننده صورت گرفته باشد یا از طرف مسئولین، امیدواریم که دیگر سینمای خوبمان شاهد بیمهریهایی از این دست نباشد و از طرف مردم و دولت وخود سازندگان حمایت شود.